
آیا برآیند روایات و آیات، نشان دهنده اعتباری بودن حسن و قبح است یا عقلی و ذاتیت آن ها؟
سوال 87+22
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و خسته نباشید مجدد؛ و تشکر از زحمات حضرت عالی
به نظر شما برآیند روایات و آیات، نشان دهنده اعتباری بودن حسن و قبح است یا عقلی و ذاتیت آن ها؟
بنده به نظرم می رسد مساله در قالب این اصطلاحات نمی گنجد و اصل قضیه فراتر از اعتباری و عقلی بودن است. که امیدوارم شما تصحیح بفرمایید.
پاسخ استاد علی ساعی به سوال شماره 87+2
🌱🌟تعریف عقل !
🌱🌟عقل به معنای عقل=چراغ و راهبر و معرّف حسنات
🌱🌟باور آدمی بعد از تاییدات عقل او معنا مییابد!
🌱🌟ایمان بدون تایید عقلی معنایی ندارد!
🌱🌟وقتی سخن از باور قلبی است دو حالت پیش می آید این باور اگر با رهبری عقل باشد میشود ایمان اگر بدون دخالت عقل باشد ایمان را معنایی نخواهد بود!
🌱🌟انسان برای راهیابی به حقیقت نیازمند بسته راهنمای باطنی و ذاتی است که که با مقایسه و تحلیل و تطبیق آن به تایید و یا تکذیب موضوعات بیرونی میپردازد!
🌱🌟اگر این بسته علمی، صلب و تغییر ناپذیر نباشد هیچ ملاکی برای راهیابی انسان بسوی حقیقت وجود نداشت،با همین بسته سلامت نیات و اعمال انسان معنا مییابد!🌱🌟
🌱🌟این بسته را میتوان به فطرت آدمی تفسیر کنیم، حال این فطرت در دل آدمی ملاک اصلی تشخیص حسن از قبح است بوده که به هیچ وجه خطا نمیکند!
🌱🌟تایید رسول خدا و کتاب خدا با همین بسته ی فطری باطنی آدمی میسر است، در غیر اینصورت ایمان ها و بارها و تاییدات انسان را معنایی نخواهد بود!
❄️اما عقل:❄️
🌟راه انداز همان بسته فطرت است!
❄️اما عقل چیست یا کیست!؟❄️
🌱🌟عقل همان نماینده خدا در دل آدمی است که فطرت آدمی را برای آدمی باز میکند، میخواند، ترجمه و تفسیرش میکند، در واقع تنها عنصر با سواد برای خواندن نامه الهی است! نامه فطرت!
🌱🌟انسان با عقل ذاتا به حسن مکارم باور دارد و این امر از بدیهیات باور هر آدمی است، عقل به همراهی همین مکارم حسن و قبح واقعی را تشخیص میدهد!
(در منابع دینی از عقل اولین آفریده و جنود 75 گانه اش را سربازان او هستند)
در غیر اینصورت در تشخیص حقایق از جمله حسن از قبح خطا خواهد نمود!
این همان عقلی است که با قاعده لازمه(کلما حکم به العقل حکم به الشرع) تطبیق دارد!
غیر این عقل ، عقلی وجود ندارد هر چند به خطا عقل اطلاق شود، هر شعوری هر اندیشه ای عقلانی نیست، مثل شعور شیطانی که به هیچ وجه بهره ای از این عقل ندارد!
در واقع عقل آدمی آیینه شرع و یا شرع آیینه عقل آدمی است، وقتی عقل خود را در آیینه اش مشاهده نمود و قیافه حسنات را به عینه در آن مشاهده نمایدآنرا تایید خواهد نمود!
عقل با مکارم ،یعنی، همان عالم اکبر پیچیده شده در درون آدمی است! که شرع با معارفش راه حصول و وصول و تفسیر همان جهان درون را به انسان مینمایاند!
همانطوریکه مکارم و مکاره حقیقت خارجی دارند و عقل به معنای عقل، تنها مفسّر و ممیّز آنهاست،همان تاییدات احکام شرع مقدس است!
🌻و فِي حَدِيثِ عَلِيٍّ ع” الْعَقْلُ شَرْعٌ مِنْ دَاخِلٍ، وَ الشَّرْعُ عَقْلٌ مِنْ خَارِجٍ”.
مجمع البحرين، ج5، ص: 426
🌻 يا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ الَّذِي لَا يَشْغَلُ الْحَلَالُ شُكْرَهُ وَ لَا يَغْلِبُ الْحَرَامُ صَبْرَه
الكافي (ط – الإسلامية)، ج1، ص: 16
خداوند علیه مردم دو حجت دارد؛ یکی حجت و برهان ظاهری و دیگری حجت و برهان باطنی. حجت ظاهری پیامبران و امامان(ع) هستند و حجت باطنی خداوند، عقول است. عقل درونی و وحی بیرونی، هر دو حجت خدا بر انسانند.»
What is your opinion about this article?