Tlost, [19.10.24 13:43]
🔹استبدال معاد – مخدر شیطانی
📅 تاریخ: 1403/07/26 – 13 ربیعالثانی 1446
✨ جلسه: مشکات نور
📖 جلسه هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه (دعای بیستم)
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
📝 برخی موارد مطرح شده در جلسه:
🌸 آیا میتوان خدا را حذف کرد و به معاد یا کارما معتقد بود؟
آیا نمیدانیم که صاحب هر خوبی، خداست؟ بدون خدا مگر میتوان در این جهان خوبی یافت؟
خوبی، خوبی است؛ حتی اگر ما به خدا معتقد نباشیم، زیرا خدا آفرینندهی خوبیهاست. اگر نعوذبالله خدا را حذف کنیم، مگر خوبی در جهان باقی میماند؟ 🌊 آب، حیاتبخش است چون خدا چنین اراده کرده است. اگر خدا نخواهد، همان آب میتواند به مرگ منجر شود.
🌿 آب: اسباب حیات و اسباب ممات
همین آب که زندگیبخش است، به ارادهی خدا میتواند عامل مرگ باشد. اکسیژن نیز چنین است. خداوند تنظیم کرده که انسان با تنفس، آرامش یافته و نیازهای بدنش تأمین شود. اما اگر خدا نخواهد، همین اکسیژن میتواند آتش برافروزد و انسان را بسوزاند. 🌬
🍃 خوبی نیز اینچنین است؛ اگر خدا نخواهد، حتی خوبی به بدی تبدیل میشود.
بوداییان یا پیروان دیگر مکاتب، خدا را در قالب موجوداتی محدود تصور میکنند و به خدایان مختلفی معتقدند که برخی خوب و برخی بد هستند. از دل این تفکرات، مفاهیمی مانند تناسخ و کارما زاییده شده است. اما نتایج باور به کارما چیست؟
🍁 مخدرات شیطانی و انحراف از فطرت
هر چیزی که در برابر فطرت انسان باشد، مانند مواد مخدر، شیطانی است. مواد مخدر در ابتدا با نشئه همراه است و هورمونهایی خاص در بدن ترشح میکند. این مواد در آغاز، حس آرامش مصنوعی ایجاد میکنند، اما در نهایت، تمام آرامش واقعی انسان را از او میگیرند. 🌺
🌻 مخدر شیطانی، حمله به اصول
شیطان نیز ابتدا به اصول حمله میکند؛ اگر بتواند توحید، نبوت، عدل، معاد یا امامت را نابود کند، موفق است. در غیر این صورت، به فروع و مسائل جانبی میپردازد تا به تدریج انسان را از حقیقت دور کند. 🌾
🌼 انحراف از فطرت و باورهای تحریفشده
شیطان حتی با ایجاد انحرافی کوچک نیز، موفق است، زیرا انسان را یک درجه از حقیقت دور میکند. اما کسانی که به فطرت خویش چنگ میزنند، در معرض فریب شیطان هستند. او فطرتهای مصنوعی میسازد تا فطرت اصلی را از انسان بگیرد و با تحریف آن، انسان را منحرف سازد. یکی از این انحرافات، باور به تناسخ و کارما است که جایگزین معاد میشود.
🌳 کارما: لالایی شیطان برای باور معاد
کارما با رنگ و لعابی جذاب، ذهنها را به خود مشغول میکند و بهترین ابزار برای خاموش کردن باور به معاد است. در زمانهای که عرفانهای کاذب ظهور میکنند، عرفان حقیقی و الهی، محجور خواهد شد. برای از بین بردن عرفان حقیقی، مفاهیمی چون کارما مانند مخدر عمل میکنند. 🌺
🌸 تسویل معاد و خطر عرفانهای کاذب
کارما مانند عرفان به نظر میرسد، اما عرفانی وارونه است که خطرش از بیاعتقادی نیز بیشتر است. در این راه، ممکن است اعمال لغو و لهو به جای نماز و نیایش رواج یابد؛ چنانکه رقص و آواز جایگزین عبادت شود. 🌼
🌼 شهوت و عبادت: القای مفاهیم نادرست
اگر به انسان القا شود که شهوتپرستی نیز نوعی عبادت است، چه میکند؟ طبیعت انسان به سمت شهوات متمایل است. حال اگر به او تلقین شود که این گرایشها خود، عبادت محسوب میشوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا اگر به انسان بگویند: «گناه کن و به بهشت برو»، آن موقع انسان چه ها خواهد کرد؟🌸
🌿 گستاخی ناشی از نفی عذاب در باورهای معاد
کسانی که به معاد معتقدند، اگر باور کنند که عذابی در کار نیست، به گستاخی و بیپروایی دچار میشوند. در باور تناسخ، انسان به تولدهای مکرر اعتقاد پیدا میکند؛ تا جایی که گمان میبرد روزی به رهایی خواهد رسید. 🌾 وقتی به این باور یقین کند، بهشت را فراموش کرده و به سوی دنیا میشتابد. اگر گناه کند، چنین میپندارد که در تولدهای بعدی آن را جبران خواهد کرد. در حالی که هر مسابقهای قوانین خود را دارد و انسان بر اساس آن قوانین مورد بازخواست قرار میگیرد. ⚖️
🌻 آیا تولدهای مکرر رهایی را به ارمغان میآورد؟
آنان میخواهند با هدفی کاذب، وسایل رسیدن به آن را توجیه کنند. اما رسیدن به هدف، نیازمند کمیت و کیفیتی است که خالق هستی برای آن تعیین کرده است. 🌸 بنابراین، کارما یکی از مفاهیم کلیدی در باورهای هندوهاست و به آن “زیستکار” نیز میگویند. این برداشت، تفسیری نادرست از علیت و معلولیت است.
🌳 کارما: برداشت هندوها از علیت
این مفهوم برای اولین بار در متون دینی هندوها بیان شده و بر این اصل استوار است که کردارهای فیزیکی انسان در این زندگی و زندگیهای بعدی، از طریق بازپیدایی یا تناسخ نتایجی به بار میآورند. آنان معتقدند که هر فرد، میوهی عمل خود را خواهد چید. اما این پرسش مطرح میشود:
🍂 آیا هر عملی واکنشی دارد؟
آیا همیشه عمل، واکنش معادل و مخالفی در پی خواهد داشت؟ یا ممکن است عملی بدون واکنش باقی بماند؟ 🍁 این پرسشها نیازمند بررسی عمیق هستند تا حقیقت مشخص شود. 🌺
🌼 نبود خدا در کارما
در باورهای کارمایی، خبری از خدا نیست. به اعتقاد هندوها، همه چیز، خودبهخود رخ میدهد و معاذالله، خدایی در کار نیست. 🌿
🌳 نتیجهگرایی اعمال در کارما
در این دیدگاه، اعمال خود نتیجه و کیفردهنده هستند. هم طبیعت و هم عمل، نقش اصلی را ایفا میکنند. هرکس عملی انجام دهد، باید نتیجهاش را ببیند. 🌾 اما در اسلام، الله غفار و رئوف است؛ اگر انسان توبه کند و نادم باشد، خداوند او را میبخشد و عمل او، عکسالعملی نخواهد داشت. چرا؟ چون خداوند آفریننده انسان است و خود، اعمال بشر را هدایت میکند و به هیچ وجه بنده را بازخواست نمیکند اگر، او توبه کرده باشد. 🌸
🌻 تحمیل گناه نسلهای گذشته بر نسلهای جدید
در برخی باورها، نسلهای بعدی محکوم به اعمال نسلهای قبلی هستند. به این معنا که ما نتیجه اعمال گذشتگان هستیم. اما در این میان، نقش ما چیست؟ 🌿 آیا باید هم پاسخگوی اعمال خودمان باشیم و هم محکوم به گناهان دیگران؟
🌼 تحمل ظلم در کارما و مقابله با ظلم در معاد
یکی از نتایج باورهای کارمایی این است که به انسان تلقین میشود در برابر ظلم سکوت کند، زیرا ستمگران از نگاه کارمایی مشروعیت دارند؛ آنان نتیجه اعمال خود افراد هستند و انسان باید ظلم را تحمل کند تا به رهایی برسد. اگر در برابر ظلم مقاومت کند، مرتکب خطای دیگری شده و باید مجازات شود. 🌾
🌸 فرق میان کارما و معاد در مواجهه با ظلم
ظلمپذیری، یکی از اصول کارما است؛ در مقابل، ظلمستیزی از باورهای معادی در اسلام است. 🌻
🌿 استفاده از کارما برای توجیه ظلم و فقر
ثروتمندان و قدرتمندان از کارما بهعنوان ابزاری برای تحمیق و تسلیم مردم استفاده کردهاند. اگر به سرزمینهای بزرگ هندو نگاه کنیم، میبینیم چگونه مردم خود را در برابر فقر و ظلم مطیع کرده و آن را نتیجه اعمال خود میدانند. آنان نه تنها از این وضعیت فرار نمیکنند، بلکه آن را مشروع میپندارند.
🌺 مسکن ذهنی برای توجیه ظلم
باور به کارما بهمانند یک مسکن قوی یا مواد مخدر ذهنی عمل میکند که افراد را در برابر ظلم آرام و تسلیم نگه میدارد. 🌾 هرچند در میان باورمندان به کارما و تناسخ، کافرانی نیز وجود دارند. خوشا به حال کافران کارمایی و تناسخی، که از این توهمات رها شدهاند. 🌸
🌼 باور فلسفی و نقد تناسخ در اسلام
کارما و تناسخ تبدیل به باور فلسفی و اعتقادی در برخی جوامع شدهاند. گرچه در خود فیزیک، این مفاهیم نقد میشوند، در ذهن ما به «اصل» تبدیل شدهاند. در این دیدگاه، انسان محکوم به بازگشت است و باید نتیجه اعمال خود را در تولدهای مکرر تجربه کند. 🌿 اما در دین اسلام چنین نیست؛ انسان پس از مرگ، اجازه بازگشت ندارد. 🌸
وقتی مرگ به سراغ فردی میآید، او میگوید:
“پروردگارا، مرا بازگردان تا شاید اعمال صالحی در آنچه ترک کردهام، انجام دهم.”
اما پاسخ میرسد: اینچنین نیست، برگشتی وجود ندارد. تنها آرزویی است که او در دل دارد؛ زیرا پس از مرگ، برزخی میان او و قیامت قرار میگیرد. 🌅
🌿 گمراهی ناشی از باور به کارما
کسی که به کارما معتقد است و خیال میکند که باز خواهد گشت، وقتی متوجه شود، برگشتی در کار نیست، ابدیت خود را از دست رفته خواهد یافت. متأسفانه این باور حتی میان برخی مومنین نیز، خواسته یا ناخواسته، نفوذ کرده است؛ بدون آنکه بدانند، این تلقین از کجا به ذهنشان تزریق شده است. 🌸
🌼 گسترش باورهای نادرست و رواج فرقهها
این افراد، پلهپله به سمت بوداگرایی کشیده میشوند. فرقههایی شکل میگیرند که با رنگ و لعاب به کارما جذابیت میبخشند. فرد در نهایت به جایی میرسد که اعمالی را انجام میدهد بیآنکه وابستگیای به آنها داشته باشد. آنان این حالت را مرحلهای از رهایی میپندارند؛ اما رهایی از چه؟ 🌿 از کدام وابستگی میخواهند رها شوند؟ چه کسی این قانون را وضع کرده است؟ آیا طبیعت این قوانین را بنا نهاده یا نیرویی دیگر؟
🌻 پرسش درباره اولین آفرینش و مفهوم رهایی
سوال مهم دیگر این است:
حال و هوای اولین آفرینش چه بوده است؟
آیا بشر در همان آغاز، رهایی نداشته است؟ انسان اولیه، خام چگونه بوده است؟🌍 از دیدگاه کارما، هیچ پاسخی برای این سوالات وجود ندارد؛ این مکتب نمیداند که انسان از کجا آمده، چرا آمده و به کجا میرود.
🌳 جستوجوی بیپایان برای رهایی و بیرنجی
بشر در این تفکر میخواهد تولدهای مکرر را تجربه کند تا به رهایی و بیرنجی برسد. اما از کدام رنج سخن میگویند؟ آیا انسان در همان ابتدا به مقصد خود نرسیده بود؟ این مکتب پاسخی برای چرایی و مقصد نهایی انسان ندارد و در این زمینه سکوت کرده است. 🌺
🌼 مشکل در مبدأ و معاد از دیدگاه کارما
معتقدان به کارما در هر دو نقطه؛ مبدأ و معاد، دچار سردرگمی هستند. 🌿 اگر زندگیهای بعدی میوهی زندگیهای قبلی است، پس اولین زندگی میوهی کدام زندگی بوده است؟ آنها برای حل این مسئله، خالق را حذف کرده، اما روح انسان را ابدی میپندارند.
🌸 ابهام درباره موجود خام و خطاهای او
این دیدگاه دربارهی خام بودن وجود انسان و خطاهای او توضیحی ندارد. چگونه یک موجود خام، دچار خطا میشود؟ برای حل این تناقض، خدایانی خیالی میسازند؛ خدایانی بد که انسان را مجبور به خطا میکنند. اما اگر فرض کنیم که آن خدایان مقصر باشند، پس انسان چه گناهی دارد؟ آیا گناه به دوش همان خدایانی نیست که او را مجبور به این اعمال کردهاند؟
🌿 انتقامگیری طبیعت در باورهای کارمایی
کارما پاسخی روشن برای این تناقضها ندارد. آنان معتقدند که منتقم، طبیعت است؛ طبیعت از انسان خطاکار انتقام میگیرد و او را محکوم به چرخیدن در این دنیا میکند. اما انسان تا کی و چقدر باید بچرخد تا به رهایی برسد؟ 🌱 و این پرسش پیش میآید: این طبیعت انتقامگیرنده کیست یا چیست؟ آیا طبیعت دارای هوش و آگاهی است؟ آیا آفریننده است؟ 🌿
🌸 تفاسیر مختلف از معمای طبیعت و کارما
در فرقههای مختلف، تفاسیر متنوعی از این معما وجود دارد. اما هیچکدام پاسخی روشن به این پرسشها ارائه نمیدهند. 🌼
🌳 کارما: انکار معاد و نابودی باورهای الهی
از نگاه کارمایی، معادی در کار نیست. تمام پاداش ها و مجازاتها در همین دنیا اتفاق میافتد و انسان با رسیدن به کمال، از تمام رنجها رها میشود. در واقع، کارما ابزاری برای نفی معاد و نابودی باورهای الهی است. 🌺
🌻 از انسانیت به حیوانیت در چرخه تناسخ
در باور تناسخ، روح انسان ممکن است به شکلهای مختلفی در این دنیا بازپیدا شود:
یا از انسانیت به حیوانیت تبدیل شود، 🌱 یا در گیاهان حلول کند، یا حتی به جمادات درآید. این گردش بیپایان ادامه دارد تا انسان به رهایی برسد. متأسفانه، این باور در برخی از فرق اسلامی نیز نفوذ کرده است. 🌾
🌼 چرخههای مکرر و هدف نهایی رهایی
در باورهای تناسخی و کارمایی، انتقال روح در چرخههای مختلف ادامه پیدا میکند تا فرد به رهایی و کمال دست یابد.
🌸 سخن امام رضا (ع) درباره تناسخ
امام رضا (ع) در مورد معتقدان به تناسخ میفرماید:
“هرکس به تناسخ باور داشته باشد، کافر به الله عظیم است و بهشت و دوزخ را انکار کرده است.”
این سخن، پایان و فصلالخطاب درباره باور به کارما و تناسخ است. 🌿