🟠 انصراف از بندگی الهی
📆 تاریخ 1403,07,05 – 22 ربیع الاول 1446
📌 جلسه مشکات نور
📌 جلسه هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه (دعای بیستم)
👤 سخنرانی استاد علی ساعی
🗒 برخی موارد مطرح شده در جلسه:
🌼 امام سجاد علیهالسلام رمز بسیار بزرگی را در این فراز از صحیفه سجادیه گشوده اند، من چگونه می توانم تمام حس عالم را به یکجا بگیرم؟ چگونه به ابَر انسان که نه ابَر خلق خدا تبدیل شوم؟
چگونه از نکته آغازین وجود خود، تا انتهای ابدیت را ببینم و تمام محبت و لذت را بچشم؟ چگونه حس کل جهان هستی را در بر بگیرم؟، چه کنم به اول و آخر بندگی خدا برسم و این طریق را طی کنم؟ باید مجهز شوم به (هدایت صالح).
زمانی که به تمام و کمال، به آن مجهز شدم و خود را در طریق حق نگه داشتم و مجهز به نیت رشد شدم، در آن حال است که من تبدیل به خلق والای خدا شده ام .
🌼 چگونه به لقا احسن خدا برسم و لذت با خدا بودن را به تمام و کمال در یابم، با اتصال به این مثلث امکان پذیر است با اتصال به آن، مبدا من، معاد من خواهد شد.
🌼 یعنی گذر از تمام حجاب ها و فرا رسیدن زمان چیده شدنم (همچون میوه) پس از رسیدن به این جایگاه مرا به مسیر دیگر که از جنس مسیر نیست راهی خواهد نمود، مجهز باید شوم به هدایت صالح اگر تبدیلش(هدایت صالح ) سازم نابود خواهم شد.
🌼 خدا، یک راه برای ما قرار داده است.
🌼 دین خود را نشانم داده و پیشوای حق را برای من معرفی کرده، چنگ باید بزنم به ثقلین تا برسم. در این صورت یعنی هدایت یافته ام به هدایت صالح و راه افتادم در مسیر راه حق.
🌼 این سبیل را رها کنم پیش رویم سُبل فراوانی است و گم خواهم شد و راهم را پیدا نخواهم کرد، مگر می تواند کسی خارج از دین خدا حرکت کند؟ نمی تواند! من قلب و روحم را با چه چیزی می توانم جایگزین کنم؟ آیا جایگزینی دارد، بالاتر از اینها دین است که برای آن جایگزینی ندارد.
🌼 انسان خطا کار به خدا راه صحیح را تا الی الابد نخواهد یافت، معمار جهان هستی خود، راهی را گشوده و فرمانمان داده که وارد آن شویم.
🌼 پس راه صحیح تنها در صراط مستقیم است، حرکت میان سبل و مارپیچ های تو درتو جز گمراهی بیشتر، هیچ دستآورد دیگر برایمان نخواهد داشت.
🌼 در کجی، راستی نیست.
🌼 انسانی که خود را نمی شناسد چگونه برای خود نسخه می پیچد.نسبت به خود در جهل است، هر آنچه از اعضا و جوارح وجودش نمی دانست، انکارش می کرد و آن را اضافه می دانست.سامانه دفاعی بدن خود را دچار مشکل می کنند و اما بدن در مقابل خواست انسان می ایستد.
🌼 اما در اینجا دست نمی کشد و می خواهد جهان اکبر خود را نیز نابود کند همان طور که به جان جهان صغیر خود افتاده است.
🌼 بشر تبدیل به خوارج در بندگی خدا گشته است.در عصر آخرالزمان به شدت بازار دین ستیزی و دین گریزی در رواج است
🌼 دین به اصطلاح انسانیت، رو به ضلالت است.
🌼 بشر حتی نسبت به دین خود ساخته ی خود شوریده است.
🌼 انسان مدرن در میان شبه اقوام ثمود و … گرفتار است.
🌼 گویا که همان محشر اعلی امروز است که انسان باید میان این جهنم، بهشتی برای خود خلق کند مومن که ایستاد و رها نکرد “کونی برداً و سلاما”ی خدا را خواهد شنید.
🌼 اما باید هر روزمان در بندگی خدا جلوه های تازه ای از خود انتشار دهد، طراوت یابد مثل گیاه خوش بویی که هر روز عطر و صفای جدیدی با دین خدا می گیرد.
باید حس تقرب و عشقش بالا رود و تقویت شود.
🌼 عصر آخر الزمان عصر استخراج معادن دین است، هرکه از دین خدا می گریزد و دین جدیدی می تراشد گویا که از بندگی خدا استعفا کرده است.
🌼 اگر می تواند از حوزه ی حکومت خدا فرار کند، بکند اگر می خواهد از غیر آب و نان تغذیه کند، بکند. اما مومن باید تمام آب و نان و نور را تغذیه کند و وارد سرای آخرت شود.
🌼 مومن به میدان مسابقه ی خداست، نگاه انسان های متدین نگاه شخصی نیست، اگر خالصانه به دین خدا چنگ بزنیم خدا خود حامی ما خواهد بود.
🌼 مبادا با متشابهات دین خود را سرگرم و دیگران را گمراه کنیم.
🌼 آنکه خالصانه تلاش می کند می رسد، همچون زنبور عسل که راهی می شود و خداوند وحی می کند به او، راه های رسیدن به گل ها را و تبدیل آن به شهد و عسل را.
هرکه در دین خدا جستجو کرد خداوند خود او را یاری کرده و راه را نشان خواهد داد.
🌼 دین به اصطلاح انسانیت، دین غیر انسانی است چرا ؟! چون انسان با معرفت(دانش خود) چگونه می تواند راه رسیدن به مقصد اعلی را بیابد، انسان با شهوت قوانین خود را میزان می کند، هر آن زمانی که شهوت غلبه کند شعور آدمی تنزل می کند. انسان شعوری هم سطح انسان کودن و احمق پیدا می کند، انسان امروزی با این کودنی، برای خود قانونی می نویسد، بدبخت تر از این، کسی است که خود را تابع دین احمقان می کند.
اما شهوت اگر تحت مدیریت عقل قرار گیرد نه تنها مانع رشد نمی شود بلکه بال پرواز خواهد شد.
🌼 مومن از لذت های این دنیا به عنوان پله استفاده می کند به سوی مبدا لذات و زیبایی ها.
🌼 انسان باید مراقب باشد که در زمین مدفون نشود.
🌼 راه انسان از آنجایی که خود را بر اختیارش صاحب دانست، کج شد. انسان صاحب اختیارش نیست، می تواند اختیار کند، اینکه از یاد می برد صاحب اصلی آن خداوند است دچار خطا می شود.
اما جاهلانه از آن بهره می برد، خودکشی و دیگر کشی می کند.
🌼 انسان در اول الفبای اختیار، خود را باخته است.
🌼کار به جایی می رسد که چون خود را صاحب اختیار می بیند، مدعی الوهیت می شود، چه عامدانه چه جاهلانه.
در جان تمام انسان ها درصدی از فراعنیت وجود دارد، ان ربکم اعلی را انسان ظلوم و جهول سر می دهد، هر آنکه منم منم، می گوید یعنی درصدی از فرعونیت در وجودش وجود دارد.
🌼 مسابقه انا ربکم اعلی در میان انسان ها در جریان است، سقیفه، نمونه ای از آن است قبل از آن شبه سقیفه هایی بودند و پس از این هم خواهد بود، به شیوه های مختلف در طول تاریخ سقیفه ها به پا بوده است، انتخاب خدا را نمی پذیرند و می خواهند که خود انتخاب کنند، حال اگر مثالی بزنیم در حوزه ی علم، موضوع کاملا عیان است، انتخاب خدا را قبول نکرده و برای خود دینی می تراشند، بعد خدا را نیز از ذهن خود حذف می کنند و نقش او را انکار می کنند.
🌼 در جستجوی چگونگی آغاز آفرینش هستند و نظریات مختلف می سازند و به نتیجه نمی رسند، سر انجام به این نتیجه می رسند که به هیچ کوانتومی، همه چیز آغاز شده، سعی می کنند در همه ی اینها وجود خدا را انکار کنند.
اما هرچه تلاش می کنند خود را می بازند، برای شرک هیچ دلیل علمی وجود ندارد
🌼 خودشان به زبان فطرت اعتراف می کنند این جهان باید به یکباره به وجود آمده باشد، نمی گویند هیچ است. اما می گویند بهره ای از چیزی دارد.
🌼 آغاز چیز با چیز نبوده است، خود می دانند که زمان در زمان آفریده نشده، خود اعتراف می کنند مکان در مکان خلق نشده.
خود اعتراف می کنند که هستی در هستی ایجاد نشده است و سر انجام اعتراف می کنند باید به یکباره اتفاق افتاده باشد.
🌼 پس راه صحیح همان است که خدای مهربان برایمان نشان داده، باید از همان مسیر وارد شویم و به لقای حضرت حبیب برسیم، نباید فریب واژگان زییا را بخوریم
🌼 بشر در تلاش است که خود را از قید بندگی خدا رها کنند اما نمی دانند امکان جدایی از اراده حق نیست، اگر جسارت هم می کنند این اراده خداوند است تا یچبه این آزمون به این شکل به پایان خود برسد.
🌼 در میدان مسابقه گلایه بی جا است اگر مواد مسابقه تغییر کند دیگر چیزی از مسابقه باقی نمی ماند.
🌼 آزمون زمانی معنی دارد که انسان از آن چیزی که جاذبه دارد دوری کند و از آنچه برای سخت است باید وارد آن گود شود تا اثبات کند که بنده ی خداست.
🌼از ناخوشایندی های به ظاهر سخت نباید گریخت
🌼قهرمان بندگی خدا در همین میدان، مشخص خواهد شد.
🌼 امام حسین می فرمایند:
ای شیعه آل ابی سفیان، خطاب به تمام جهانیان است اگر دین ندارید از معاد نمی ترسید، لااقل آزاده باشید.
آیا مراد این است که انسان می تواند بدون دین هم به حیات ادامه دهد؟
سخن حضرت، دارای اشارات خاصی است
وقتی دعوت به آزادگی می کنند، دعوت می کنند که به فطرت خود رجوع کنید و بسته ی فطرت خود را بیابید، امام حسین علیهالسلام می خواهند کفار و مشرکین را رسوا کنند، هرکه آزاده شد این آزادگی او را به سمت حقیقت راهی خواهد نمود، آزادگی راه به سوی حقیقت است، اگر به احراریت به سخن حضرت گوش می دادند، حقیقت را می یافتند.
🌼 امام، ادامه می دهد لا اقل به احزاب خود رجوع کنید، یعنی به قوانین قبیله های خود پایبند باشید، که در واقع حضرت سعی در رسوایی آنها داشتند تا بیان کنند که شما حتی به این قوانین هم پایبند نیستید.
🌼 کسانی که از دین خدا فرار می کنند به نوعی علیه خدا قیام می کنند تا خدا را از حکومت خود ترد نمایند، این است گمراهی آشکار که باید پیوسته دست به دامان خود خدا شویم تا لحظه ای مارا به حال خودمان رها نکند.