بهار شیطان ( ربیع شیطان)

7

🔹 بهار شیطان ( ربیع شیطان)
📖 جلسه هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه (دعای بیستم)
📅 تاریخ: 1403/10/20 – 8 رجب 1446
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
📝 برخی موارد مطرح شده در جلسه:

🌌 عصر آخرالزمان و ضرورت خودشناسی

عصر، عصر آخرالزمان است؛ عصری که در آن ما یا مغبوطیم یا ملعون. به بلندای کل عمر خویش، از ازل تا ابد، سرنوشت ما یا به مغبونیت ختم خواهد شد یا به مغبوطیت. آیا در این عصر، نهایت مغبونی یا مغبوطی خود را خواهیم دید؟ یا اینکه عمرمان لذیذ ملائکه خواهد شد و یا، نعوذبالله، لذیذ شیاطین؟

اگر لذیذ شیاطین شویم، به مرتع آنان تبدیل خواهیم شد، و در این حالت، اغبن و اشق‌الاشقیا خواهیم بود. ملعون است و مغبون است کسی که یک روز عمرش بدتر از روز قبل شود و زیانش افزون گردد. اما مغبوط و محسود است کسی که روزهایش بهتر از دیروز باشد و به منفعت برسد؛ منفعتی که از آن عبور کرده و به کمالی برتر دست یابد.

آیا ما در چنین شرایطی مغبوطیم و مورد حسادت ملائکه؟ یا نعوذبالله مغبون؟ در این عصر آخرالزمان، باید تمام عمر خویش را با زیبایی و به نحو احسن به پایان برسانیم. این لحظات آخر عمرمان، گذری است به سوی ابدیت، و باید با مدیریتی متعالی و سیاستی الهی به اتمام برسد.


🌠 ارزش لحظات پایانی زندگی

باید ارزش این لحظات پایانی عمر را بدانیم. اگر بدانیم در آخرین لحظه حیات خود هستیم، آخرین فن بندگی ما چه خواهد بود؟ آخرین خدمت ما به پروردگار متعال چیست؟ چگونه این لحظات را عبادت خواهیم کرد و از چه جملات و عباراتی استفاده خواهیم نمود؟

عصر، عصر آخرالزمان است؛ ورود به ابدیت. باید هر لحظه این حقیقت را به خود یادآوری کنیم. اگر فراموش کنیم، بدان معناست که شیطان موانعی ایجاد کرده تا مانع از رسیدن ما به آگاهی شود. چراکه اگر موفق شود ما را در غفلت نگه دارد، به سودی سرشار دست یافته است.

باید قدر این لحظات پایانی را دانست. عمرمان باید عاقلانه شود؛ چراکه اگر عقل را از دست بدهیم، عمرمان به مزرعه شیطان تبدیل خواهد شد و خوراک او خواهیم گشت. در این عصر، شیاطین تلاش می‌کنند عقل از جان ما رحلت کند؛ و وقتی عقل رحلت کند، حکمت نیز از میان خواهد رفت.

بدون حکمت، همه چیز جاهلانه خواهد بود، حتی علم. علم بدون حکمت از جهل نیز خطرناک‌تر است. این عصر، عصر جنون است؛ عصری که در آن جوامع، حکمت را از زندگی، دانشگاه‌ها و محیط‌های اجتماعی خود حذف کرده‌اند. حکمت، همراه عقل، علم را متعالی می‌سازد. حکمت، مهندسی و مدیریت متعالی علم است، و نبود آن در این عصر، مصیبت‌بار است.


🌿 گمگشتگی انسان بدون حکمت

بدون حکمت، انسان هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی گم می‌شود. گمگشتگی او به حدی می‌رسد که دیگر راه خود را به سوی هدایت نمی‌یابد. بشر امروزی، به دلیل دوری از عقل و حکمت، در میان شبهات و آرزوهای پوچ مدفون شده و جان خود را به پوسیدگی رسانده است.

در میان فضاهای شیطانی، چه حقیقی و چه به اصطلاح مجازی، بشر خود را پیدا نمی‌کند. تنها با حکمت است که می‌تواند راه خود را بیابد، اما این حکمت را از خود رانده است؛ چراکه عقل را نیز از خود دور ساخته است. بزرگ‌ترین مشکل بشر امروز ذهن اوست. او ذهنش را مجازی می‌پندارد، درحالی‌که ذهنش از هر حقیقتی حقیقی‌تر است، زیرا ذهن، ماده‌المواد اعمال او و شاکله نیات اوست.

انسان، فضای مجازی را مجاز می‌پندارد و در این تصور باطل، خود را گم می‌کند.


🌌 راه رهایی از گمگشتگی

اگر در میان ذهن خود، فضای حقیقی یا مجازی گم شده‌ایم، باید از خداوند مدد بخواهیم تا ما را دوباره زنده کرده و از این کوری نجات دهد. این عصر، عصر آخرالزمان است؛ عصری که بهار شیطان نامیده می‌شود. شیطان، در نهایت رقص و پایکوبی، خود را برنده میدان گمراهی می‌پندارد.

انسان معصیت‌کار، خوراک شیطان است. در این عصر، انسان به شجره خبیثه شیطان تبدیل شده و میوه‌های زقوم را از جان خود می‌رویاند. او در خود سقوط می‌کند؛ سقوط‌هایی هزاران‌ساله.

عمر، سرمایه عظیم جاودانگی است. این لحظات پایانی عمر، دروازه‌های ما به سوی ابدیت هستند؛ ابدیتی که یا به خلود بهشتی می‌انجامد یا ناری. این لحظات آخر، سرمایه‌های جاودانی انسان هستند. این عصر، عصر طلایی است اگر قدرش را بدانیم. لحظاتی الماس‌گون است، اما اگر در غفلت بگذرد، از جنس مفرغ خواهد بود.


🌠 مدیریت سرمایه ابدیت

ابدیت، در صندوقچه آدمی است. این سرمایه عظیم نباید به هدر برود. اگر بنا بر باختن است، باید از خداوند بخواهیم که ما را رحلت دهد. عمر، سرمایه ابدی انسان است که باید به زیبایی و نیکی مدیریت شود.

در این عصر، اشتهای دجالی بسیار بالاست. دجال، تمامی فضایل آدمیان را می‌بلعد و نابود می‌کند، اما باز هم سیر نمی‌شود. ما آگاه نیستیم که چه اندازه به دجال و شیطان خدمت می‌کنیم. باید قدر این سرمایه‌ها را بدانیم و آن‌ها را به سمت ابدیتی روشن هدایت کنیم.


🌌 غفلت و یاری شیطان

ما خبر نداریم، یار و یاور شیطان و دجال شده‌ایم؛ با غفلت، اعمال، افکار و گمراهی‌هایمان. ما در مسیر باخت هستیم و از این حقیقت غافلیم. زمان، زمان بیداری است؛ باید بیدار شویم.

اثرات هواپرستی، نفس‌پرستی و شیطان‌پرستی بر جامعه آشکار است. بازار این انحرافات به شدت رونق گرفته است و بسیاری یادشان رفته که بنده خدا هستند؛ یادشان رفته که خدایی دارند. بشر امروز، طلبکار خدا شده است و در جاهلیتی پیشرفته فرو رفته است.

گویا بشر خدا را به بندگی خود فرا می‌خواند؛ نعوذ بالله! گویی انسان وظیفه‌ای در برابر فرمان‌برداری از خدا ندارد و تنها مطالباتی دارد که به گمان خود وصول نمی‌شوند. ما باید با هر نفس قدم‌های بزرگی به سمت خدا برمی‌داشتیم، اما برعکس، خدا را بدهکار خود می‌پنداریم. هوای نفس را به جای حجت گرفتیم، خود را به امامت برگزیدیم و خدا را رسول خود پنداشتیم.


🌠 عصر گمراهی و خودپرستی

شیطان، انسان را دوشیده است و حال به استخوان‌های پوسیده او رسیده تا آن را نیز بدوشد. این عصر، عصر گمراهی پیشرفته است؛ بشری که به خود دینی، خودشیفتگی و خودخواهی رسیده است. او در گمراهی خود کور و گم شده است.

هر هواپرستی و هر غافلی، طعمه و غذای لذیذ شیطان است. ما باید با خداپرستی خالصانه و مخلصانه، شیطان را به گرسنگی و تشنگی می‌کشاندیم. اما، نعوذ بالله، تبدیل به خوراک او شده‌ایم و حتی او را مست کرده‌ایم.


🌟 تعجیل در پایان شیطان

ما می‌توانستیم شیطان را به مرگ برسانیم؛ می‌توانستیم اجل او را به تعجیل برسانیم. چگونه؟ مگر ما برای تعجیل ظهور امام زمان (عج) دعا نمی‌کنیم؟ تعجیل در ظهور، یعنی تعجیل در پایان شیطان. چراکه حضرت بقیةالله، این شیطان را اعدام خواهد کرد و وجود نحس او را خاتمه خواهد داد.

اگر ما با نفس‌های پاک خود خدایمان را می‌خواندیم، می‌توانستیم آن “یوم معلوم” را نزدیک‌تر سازیم؛ همان روزی که خداوند وعده داده است.


🌌 حکمت نفس‌های پاک و پایان گناه

اگر با نفس پاک خدایمان را می‌خواندیم، خدا قضا و قدر خویش را بازمی‌گرداند. اگر رسیمان از هم گسسته نمی‌شد، قضای الهی نیز به ما بازمی‌گشت. ای کاش عمر گناه به پایان می‌رسید. ای کاش اثری از گناه در این جهان باقی نمی‌ماند.

ای کاش دیگر نه خطا و نه استدراجی در این دنیا وجود داشت. گناه، سبب دوری ما از خدا شده است. اگر این زنجیرهای گناه را می‌گسستیم، مسیر روشنی پیش روی ما قرار می‌گرفت.


🌌 بلایای آخرالزمان و کور شدن قلب‌ها

بلایای آخرالزمان چگونه خواهد بود؟ بشر به شدت کور شده و به کوری خود افتخار می‌کند. او به لنگی خویش می‌بالد و در گمراهی عمیقی فرو رفته است. هواپرستی، شریکی برای کوری بشر است. انسانی که از هوای نفس خود اطاعت می‌کند، کور و لال می‌شود، آخرت خود را خراب می‌کند و به نابودی می‌رسد.

آیا بشر بر روی زمین سیر نمی‌کند تا دل‌هایی داشته باشد که با آن تعقل کند؟ یا گوش‌هایی که با آن بشنود؟ کوری بشر در دیده‌هایش نیست، بلکه در قلب‌های اوست که در سینه‌اش جای دارند. چگونه می‌توان در زمین خدا سیر کرد تا به بینایی دست یافت؟


🌠 سیر در کلام خدا و رسیدن به بینایی

وقتی با فراست در کلام خدا سیر کنیم، در عرض خدا قدم برداشته‌ایم. این سیر، ما را به عقلانیت، شنوایی و حیات قلبی می‌رساند. آیا وقت آن رسیده است که در کلام خدا سیر کنیم؟

قرآن، حقیقت سیر در عرض خداست. خدا، انسان را در عرض خود می‌گرداند و حقایق گذشته، حال، آینده و عقبی را به او نشان می‌دهد. هرچه هست، در قرآن که تبیان کل شیء است، برای ما روشن می‌شود. اگر وقت کنیم و در این کلام الهی سیر کنیم، به روشنی دست خواهیم یافت.


🌟 نهایت کوری و رهایی از گمراهی

نهایت کوری، آن است که انسان بعد از هدایت یافتن، به گمراهی برسد. با وجود نور قرآن و عترت، اگر انسانی گمراه شود، او کورترین کورهاست. بدترین کوری، کوری قلب است.

چگونه می‌توان از این کوری رها شد؟ چگونه آزاد شد و به پرواز درآمد؟ پاسخ در رها شدن از غفلت و هواپرستی و بازگشت به حق نهفته است.


🌌 راه رسیدن به حقیقت از نگاه رسول خدا (ص)

Tlost, [11.01.25 20:24]
کلام حضرت رسول:

  • رسیدن به معرفت حق: از نفس خود آغاز کن.
  • موافقت با حق: با نفس خود مخالفت کن تا با حقیقت موافقت کنی.
  • جلب رضایت خدا: نفست را خشمگین کن تا حق را شاد کنی.
  • وصل به حقیقت: از نفس خود هجرت کن تا به حقیقت برسی.
  • اطاعت از حق: بر علیه نفس خود شورش کن.
  • نزدیکی به حق: از نفس خود دور شو تا به حقیقت نزدیک گردی.
  • انس با حق: از نفس وحشت کن و آن را رها کن تا با حق مانوس شوی.

و نقطه طلایی آخر:
یا رسول الله، چگونه به همه این‌ها برسم؟
فرمودند: از خدا استعانت بجوی. اگر زور تو به نفس نمی‌رسد، از خدا مدد بخواه تا سینه نفست را بشکافد و تو را آزاد سازد.


🌟 راز انسان و مقابله با شیطان

ما باید خود را از غفلت و گمراهی رها کنیم و از هرچه غیر خداست، دوری کنیم. نباید خود را برای شیطان لذیذ سازیم یا دست‌یافتنی کنیم. باید همچون رازی باقی بمانیم، رازی که شیطان نتواند آن را صید کند.

فضاهای مجازی، رازهای انسان را آشکار کرده‌اند. انسان بدون راز، سرمایه‌ای ندارد. اصلی‌ترین سرمایه او، سرمایه‌های ملکوتی است. اگر این سرمایه‌ها را از دست دهد، فقیر ملکوتی خواهد شد و دیگر بالی برای پرواز به سوی ملکوت اعلی ندارد. او بازیچه شیاطین و عروسک زیر پای شیطان می‌شود.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.