جام جان

تقاوت بین تقوا و ورع چیست؟

تقاوت بین تقوا و ورع چیست؟

- اندازه متن +

سوال 547 :
فرق بین تقوا و ورع چیه
🌸🔆❄️بسم الله الرحمن الرحیم❄️🔆🌸
#پاسخ547
🍀🔅🌟سلام علیکم🌟🔅🍀
🔆🔅🌱تقوا نیروی حفظ کننده و نگهدارنده نفس در برابر معاصی و نیرویی است برای رعایت ادب بندگی در برابر خالق هستی است.
🔆🔅🌱ورع را میتوان جلوه ی عالی تقوای الهی قلمداد نمود که باعث فرار انسان از هر چه رنگ پلیدی و گناه دارد، میشود!
🌸 الْوَرَعُ الْوُقُوفُ عِنْدَ الشُّبْهَةِ.(غرر) ورع ایستادن در برابر شبهه است.
🔆🌱تقوی در کلام صادق آل محمد ص
🌸🌱قالَ الصَّادِقُ ع التَّقْوَى عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ تَقْوَى بِاللَّهِ وَ هُوَ تَرْكُ الْخِلَافِ فَضْلًا عَنِ الشُّبْهَةِ وَ هُوَ تَقْوَى خَاصِّ الْخَاصِّ وَ تَقْوَى مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ هُوَ تَرْكُ الشُّبُهَاتِ فَضْلًا عَنِ الْحَرَامِ وَ هُوَ تَقْوَى الْخَاصِّ وَ تَقْوَى مِنْ خَوْفِ النَّارِ وَ الْعِقَابِ وَ هُوَ تَرْكُ الْحَرَامِ وَ هُوَ تَقْوَى الْعَامِّ وَ مَثَلُ التَّقْوَى كَمَاءٍ يَجْرِي فِي نَهَرٍ وَ مَثَلُ هَذِهِ الطَّبَقَاتِ الثَّلَاثِ فِي مَعْنَى التَّقْوَى كَأَشْجَارٍ مَغْرُوسَةٍ عَلَى حَافَّةِ ذَلِكَ النَّهَرِ مِنْ كُلِّ لَوْنٍ وَ جِنْسٍ وَ كُلُّ شَجَرَةٍ مِنْهَا يَسْتَمِصُّ الْمَاءَ مِنْ ذَلِكَ النَّهَرِ عَلَى قَدْرِ جَوْهَرِهِ وَ طَعْمِهِ وَ لَطَافَتِهِ وَ كَثَافَتِهِ ثُمَّ مَنَافِعُ الْخَلْقِ مِنْ ذَلِكَ الْأَشْجَارِ وَ الثِّمَارِ عَلَى قَدْرِهَا وَ قِيمَتِهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‏ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ فَالتَّقْوَى لِلطَّاعَاتِ كَالْمَاءِ لِلْأَشْجَارِ وَ مَثَلُ طَبَائِعِ الْأَشْجَارِ وَ الْأَثْمَارِ فِي لَوْنِهَا وَ طَعْمِهَا مَثَلُ مَقَادِيرِ الْإِيمَانِ فَمَنْ كَانَ أَعْلَى دَرَجَةً فِي الْإِيمَانِ وَ أَصْفَى جَوْهَرَةً بِالرُّوحِ كَانَ أَتْقَى وَ مَنْ كَانَ أَتْقَى كَانَتْ عِبَادَتُهُ أَخْلَصَ وَ أَطْهَرَ وَ مَنْ كَانَ كَذَلِكَ كَانَ مِنَ اللَّهِ أَقْرَبَ وَ كُلُّ عِبَادَةٍ مُؤَسَّسَةٍ عَلَى غَيْرِ التَّقْوَى فَهِيَ هَبَاءٌ مَنْثُورٌ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ تَفْسِيرُ التَّقْوَى تَرْكُ مَا لَيْسَ بِأَخْذِهِ بَأْسٌ حَذَراً مِمَّا بِهِ الْبَأْسُ وَ هُوَ فِي الْحَقِيقَةِ طَاعَةٌ بِلَا عِصْيَانٍ وَ ذِكْرٌ بِلَا نِسْيَانٍ وَ عِلْمٌ بِلَا جَهْلٍ مَقْبُولٌ غَيْرُ مَرْدُود
مصباح الشريعة، ص: 39
❄️🔅🌱 (باب هشتاد و دوم در تقوى) حضرت صادق فرموده است تقوى بر سه وجه باشد:
اول- تقوى به سبب و در راه خداوند متعال، و آن ترك كردن امور حلال است تا برسد به امورى كه مشتبه باشد به غير حلال.
دوم- تقوى من اللَّه و از خوف خدا، و آن ترك امور مشتبه به حرام است تا برسد به آنچه حرام باشد.
سوم- تقوى از خوف آتش و عقاب پروردگار، و آن ترك محرمات است.
صورت اول تقوى خاص الخاص است، و مخصوص مى‏شود به خواص مؤمنين و بندگان مخصوص پروردگار متعال و اولياء حق تعالى. و صورت دوم تقوى خاص است، و اختصاص پيدا مى‏كند به افرادى كه در راه سلوك و در طريق تكميل ايمان و در مقام رياضت و مجاهدت هستند. و صورت سوم تقوى عام است، و براى همه طبقات كه در راه خداشناسى و اسلام هستند شامل مى‏شود.
و تقوى و حالت خوددارى از خلاف و عصيان از لحاظ حصول صفاء و طهارت، مانند آب صافيست كه در نهرى جارى مى‏شود، و درختهاى گوناگون به شكلها و جنسها و رنگهاى مختلف كه در اطراف آن نهر هستند، از آن آب استفاده كرده، و هر درختى به اختلاف استعداد و نيازمندى، و به تناسب خصوصيات طعم و مزه و لطافت و رنگ خود از آن تغذى مى‏كنند، سپس مردم از آن درختها به انواع مختلف استفاده كرده، و از چوب و برگ و ميوه‏هاى آنها به اقتضاى طبايع و خصوصيات آنها منتفع مى‏گردند.
خداوند متعال مى‏فرمايد: درختهايى كه از شاخه‏هاى مترادف و غير مترادف متشكل شده و از آب يك رنگ و واحدى مشروب مى‏شوند و ما برترى و امتياز مى‏دهيم برخى از آنها را به بعضى ديگر.
پس تقوى نسبت به طاعات و عبادات چون آبيست كه مورد استفاده نباتات‏ و درخت‏ها قرار گرفته، و خرمى و جلوه مخصوصى به آنها مى‏بخشد. و مثل ايمان همچون طبايع و خصوصيات ذاتى و رنگ و طعم درخت‏ها و ميوه‏ها مى‏باشد، و بى‏ايمان هرگز رنگ و طعم و شيرينى و مزه‏اى براى وجود افراد نباشد، و سپس با تقوى جلوه و سر سبزى و خرمى پيدا مى‏كند. پس كسى كه ايمان او بالاتر و محكمتر بوده، و از جهت خصوصيات ذاتى و جوهر روحى پاكتر و صافتر باشد، بهتر مى‏تواند از چشمه پاك تقوى استفاده كرده، و به نحو اكمل و اتم در مرتبه عالى تقوى قرار گيرد. و هر گاه انسان به صفت اعلاى تقوى متصف گشت؛ البته عادات و طاعات او خالصتر و پاكتر و بارونقتر و لايقتر خواهد بود. و چون عبادات كسى مورد قبول و پسند واقع گرديد؛ به طور مسلم از بندگان مقرب پروردگار متعال خواهد بود. پس بنده مقرب خداوند متعال آن كسى است كه با ايمان تمام در مرتبه كامل تقوى قرار گيرد. و هر عبادت و اطاعتى كه توأم با تقوى نگشت؛ مانند درختهائيست كه در اثر بى‏آبى، خرمى و صفاى خود را از دست داده، و چنين عبادتى در نتيجه چون غبار پراكنده‏شده‏اى خواهد بود.
خداوند متعال در سوره توبه 109 مى‏فرمايد: آيا آن كسى كه بناى زندگى خود را روى تقوى در خدا و رضاى او نهاده است، بهتر است؟ يا آنكه بناى او بر كناره آبيست كه سست و از زير ريزش كرده و تهى شده است، پس اين سستى او را در آتش جهنم خواهد افكند.
و اما تفسير حقيقت تقوى: پس آن ترك كردن هر چيزيست كه در گرفتن و عمل به آن باكى نباشد، ولى به خاطر بر خورد كردن به محذورات و اشكالاتيست كه موجب گرفتارى خواهد بود ترك و پرهيز مى‏كند، يعنى خوددارى كردن از هر چيزى كه مشتبه و مشكوك و احتمال خطا و عصيانى در آن باشد. و اين معنى حقيقتى است كه در آن اطاعت خالص بوده و هرگز آلوده به معصيت نباشد، و ذكر دائمى پروردگار است كه فراموشى و غفلتى در آن نيست، و علم و توجه و يقينى است كه جهالت و نادانى ندارد، و اعمال مقبولى است كه هرگز مردود نخواهد شد.
مصباح الشريعة / ترجمه مصطفوى، متن، ص: 366

🔆🔅🌱ورع در کلام صادق آل محمد ص
🌸🔅🌱قالَ الصَّادِقُ ع أَغْلِقْ أَبْوَابَ جَوَارِحِكَ عَمَّا يَقَعُ ضَرَرُهُ إِلَى قَلْبِكَ وَ يَذْهَبُ بِوَجَاهَتِكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى وَ يُعْقِبُ الْحَسْرَةَ وَ النَّدَامَةَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ الْحَيَاءَ عَمَّا اجْتَرَحْتَ مِنَ السَّيِّئَاتِ وَ الْمُتَوَرِّعُ يَحْتَاجُ إِلَى ثَلَاثَةِ أُصُولٍ الصَّفْحِ عَنْ عَثَرَاتِ الْخَلْقِ أَجْمَعَ وَ تَرْكِ خَطِيئَتِهِ فِيهِمْ وَ اسْتِوَاءِ الْمَدْحِ وَ الذَّمِّ وَ أَصْلُ الْوَرَعِ دَوَامُ مُحَاسَبَةِ النَّفْسِ وَ صِدْقُ الْمُقَاوَلَةِ وَ صَفَاءُ الْمُعَامَلَةِ وَ الْخُرُوجُ مِنْ كُلِّ شُبْهَةٍ وَ رَفْضُ كُلِّ عَيْبَةٍ وَ رِيبَةٍ- وَ مُفَارَقَةُ جَمِيعِ مَا لَا يَعْنِيهِ وَ تَرْكُ فَتْحِ أَبْوَابٍ لَا يَدْرِي كَيْفَ يُغْلِقُهَا وَ لَا يُجَالِسُ مَنْ يُشْكِلُ عَلَيْهِ الْوَاضِحُ وَ لَا يُصَاحِبُ مُسْتَخِفَّ الدِّينِ وَ لَا يُعَارِضُ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَا يَحْتَمِلُ قَلْبُهُ وَ لَا يَتَفَهَّمُهُ مِنْ قَائِلِهِ وَ يَقْطَعُهُ عَمَّنْ يَقْطَعُهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تَعَالَى شَأْنُه‏
مصباح الشريعة، ص: 40
❄️🌱🔆حضرت صادق (ع) فرمود: ببند دريچه اعمال جوارح را از چيزهائى كه به قلب تو ضرر مى‏زند، و خوبى و احترام تو را كه نزد پروردگار هست زائل مى‏كند، و حسرت و پشيمانى را در روز قيامت باقى گذارد، و در نتيجه در مقابل معاصى و اعمال زشت خود شرمنده خواهى شد. و شخص با ورع (پرهيزكار) محتاج به سه اصل است:
1- چشم پوشى از لغزشها و خطاهاى مردم، خواه نسبت به خداوند يا در باره تو.
2- ترك كردن خطا و خلاف در مقابل مردم نسبت به خدا يا در باره مردم.
3- برابر بودن ثناگويى و بدگويى مردم در باره تو، كه از هيچ كدام مسرور يا ناراحت و متأثر نگردى.
و اصل الورع دوام محاسبة النفس (المحاسبة)، و صدق المقاولة، و صفاء- المعاملة، و الخروج من كل شبهة، و رفض كل عيبة و ريبة، و مفارقة جميع مالا يعنيه (لا يعينه)، و ترك فتح ابواب لا يدرى كيف يغلقها، و لا يجالس من يشكل عليه- الواضح، و لا يصاحب مستخف الدين، و لا يعارض من العلم مالا يحتمل قلبه، و لا يتفهمه من قائله (من قابله)، و يقطع عمن بقطعه (يقطع) عن اللَّه عز و جل.
ترجمه‏
و ورع روى پايه‏هاى زير برقرار مى‏شود:
1- پيوسته در همه رفتار و كردار خود حساب داشته باشى تا متضرر نشوى.
2- همه گفتگوهاى تو از روى صدق و صفا و درستى باشد.
3- همه معاملات تو با خدا و با مردم روى نيت پاك و صاف باشد.
4- از موارد مشتبه و اعمالى كه روشن نيست دورى كن.
5- از هر گونه امورى كه سوء نظر در آنها هست و پاك نيست پرهيز و دورى كن.
6- آنچه را كه بر خلاف مقصود و بى‏فائده است ترك كن.
7- موضوعاتى كه بيرون رفتن و استخلاص از آنها نامعلوم و مبهم است نبايد وارد شده و داخل آن قسمتها گرديد.
8- با اشخاصى كه در موضوعات روشن و معلوم اشكال‏تراشى مى‏كنند مصاحبت نكن.
9- با افرادى كه نسبت به دين احترام و اهتمام و تعظيم نمى‏كنند مجالست نكن.
10- با آن علوم و معارفى كه نمى‏توانى آنها را تحمل كنى معارضه نكن.
11- از اشخاصى كه با خداوند متعال ارتباط و علاقه ندارند قطع رابطه كن.
مصباح الشريعة / ترجمه مصطفوى، متن، ص: 141

About Author

علی ساعی

submit comment
0 Comment

What is your opinion about this article?

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *