در روایت مطرح شده چرا تسبیح ملائکه بعد از تسبیح شیعیان آمده است؟

سوال579 :
روایی در حدیث شریف زیر، چرا تسبیح ملائکه بعد از تسبیح شیعیان آمده است؟ و در عین حال چرا تسبیح ملائک به تسبیح 14 معصوم علیهم السلام نسبت داده شده است؟ وَ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ فَمَكَثَتِ الْمَلَائِكَةُ مِائَةَ عَامٍ لَا تَعْرِفُ‏ تَسْبِيحاً وَ لَا تَقْدِيساً وَ لَا تَمْجِيداً فَسَبَّحْنَا وَ سَبَّحَتْ شِيعَتُنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَسْبِيحِنَا وَ قَدَّسْنَا فَقَدَّسَتْ شِيعَتُنَا فَقَدَّسَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَقْدِيسِنَا ( بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏26، ص: 344)
🌸🔆❄️بسم الله الرحمن الرحیم❄️🔆🌸
#پاسخ579
🍀🔅🌟سلام علیکم🌟🔅🍀
🔆🔅🌱سن شیعیان از سن فرشتگان بالاتر است، شیعیان (البته شیعه واقعی مثل شیعه سلمانی و مقدادی و ابوذری…) به مبدأ خلقت نزدیکترند، شیعیان بودند در حالیکه فرشتگان هنوز خلق نشده بودند! نقل کامل حدیث گویای این مطلب است.
🔆🔅🌱لازم به تذکر نیست که حضرات 14 معصوم علیهم السلام استادان دانشگاه ذکر و تسبیح و .. و عبادت و بندگی خدا بودند و ملائک از دانشجویان آن دانشگاه اعظم بودند!
🌸🔅🌱 عنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنِي وَ خَلَقَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ نُورٍ فَعَصَرَ ذَلِكَ النُّورَ عَصْرَةً فَخَرَجَ مِنْهُ شِيعَتُنَا فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحُوا وَ قَدَّسْنَا فَقَدَّسُوا وَ هَلَّلْنَا فَهَلَّلُوا وَ مَجَّدْنَا فَمَجَّدُوا وَ وَحَّدْنَا فَوَحَّدُوا ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ خَلَقَ الْمَلَائِكَةَ فَمَكَثَتِ الْمَلَائِكَةُ مِائَةَ عَامٍ لَا تَعْرِفُ تَسْبِيحاً وَ لَا تَقْدِيساً وَ لَا تَمْجِيداً فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتْ شِيعَتُنَا فَسَبَّحَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَسْبِيحِنَا وَ قَدَّسْنَا فَقَدَّسَتْ شِيعَتُنَا فَقَدَّسَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَقْدِيسِنَا وَ مَجَّدْنَا وَ مَجَّدَتْ شِيعَتُنَا فَمَجَّدَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَمْجِيدِنَا وَ وَحَّدْنَا فَوَحَّدَتْ شِيعَتُنَا فَوَحَّدَتِ الْمَلَائِكَةُ لِتَوْحِيدِنَا وَ كَانَتِ الْمَلَائِكَةُ لَا تَعْرِفُ تَسْبِيحاً وَ لَا تَقْدِيساً مِنْ قَبْلِ تَسْبِيحِنَا وَ تَسْبِيحِ شِيعَتِنَا فَنَحْنُ الْمُوَحِّدُونَ حِينَ لَا مُوَحِّدَ غَيْرُنَا وَ حَقِيقٌ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى كَمَا اخْتَصَّنَا وَ اخْتَصَّ شِيعَتَنَا أَنْ يُنْزِلَنَا فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى اصْطَفَانَا وَ اصْطَفَى شِيعَتَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَكُونَ أَجْسَاماً فَدَعَانَا وَ أَجَبْنَا فَغَفَرَ لَنَا وَ لِشِيعَتِنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَسْبِقَ أَنْ نَسْتَغْفِرَ اللَّه‏
جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 9
❄️🔅🌱 جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت شنيدم از رسول خدا (ص) كه ميفرمود بدرستى كه خداى تعالى خلق كرد مرا و خلق كرد على و فاطمه و حسن و حسين و امامان‏ را از يك نور پس فشرد اين نور را يك فشردن پس بيرون آمد از آن شيعيان ما پس تسبيح گفتيم يعنى سبحان اللَّه گفتيم پس ايشان تسبيح گفتند و ما تقديس گفتيم پس ايشان تقديس گفتند و ما لا اله الّا اللّه گفتيم پس ايشان لا اله الّا اللَّه گفتند پس ما تمجيد گفتيم پس ايشان تمجيد گفتند و ما توحيد گفتيم پس ايشان توحيد گفتند پس بعد از آن خلق كرد خداى تعالى آسمانها را و زمين را و خلق كرد ملئكه را پس ماندند ملئكه صد سال كه نميدانستند تسبيحى و نه تقديسى و نه تمجيدى پس تسبيح گفتيم ما و تسبيح گفتند شيعيان ملئكه بواسطه تسبيح ما و تقديس گفتيم ما و تقديس گفتند شيعيان ما پس تقديس گفتند ملئكه بسبب تقديس ما و تمجيد گفتيم ما و تمجيد گفتند شيعيان ما پس تمجيد گفتند ملائكه بسبب تمجيد ما پس توحيد گفتيم ما و توحيد گفتند شيعيان ما پس توحيد گفتند ملئكه از براى توحيد ما و بودند ملائكه كه نميدانستند تسبيحى و نه تقديسى و نه تهليلى پيش از تسبيح ما و تسبيح شيعيان ما پس ما موحدانيم در وقتى كه نبود هيچ موحّدى غير از ما و سزاوار است بخدايتعالى كه چنانچه خاص گردانيد ما را و خاص گردانيد شيعيان ما را كه فرود آورد ما را و شيعيان ما را در اعلا عليّين بدرستى كه خدا برگزيد ما را و برگزيد شيعيان ما را پيش از آنكه روح ما ببدن ما قرار گيرد پس خواند ما را و جواب داديم پس آمرزيد ما را و شيعيان ما را پيش از آنكه طلب آمرزش كنيم از خداى تعالى (1) حديث كرد ما را محمد بن ابراهيم طالقانى گفت حديث كرد ما را عبد العزيز يحيى جلودى در بصره گفت حديث كرد ما را عبد الواحد بن غياث گفت حديث كرد ما را ابو عوانه از عثمان ابن مغيره از بيصادق از ربيعة بن ماجد از امير المؤمنين عليه السلام گفت شنيدم از رسول خدا (ص) كه فرمود بدرستى كه خداى تبارك و تعالى خلق كرد مرا و خلق كرد على را و فاطمه را و حسن و حسين را از يك نور
كاشف الأستار- ترجمه جامع الأخبار، ص: 16