سقوط بندگی

18

📖 جلسه هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه (دعای بیستم)
📅 تاریخ: 1403/09/29 – 17 جمادی الثانیه 1446
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
برخی از موارد مطرح شده در جلسه:

🌼 مناجات با خداوند
خداوندا، اگر مرا به عشق خود خرج نکنی، خرج شیطان خواهم شد. اگر مرا مزرعه خود نسازی، به چراگاه شیطان تبدیل خواهم شد. خودت دستم را بگیر، دلم را بگیر، روح و جانم را خودت بگیر. رامم کن و اسیر خودت ساز تا لحظه‌ای از تو جدا نشوم.

🌼 وقف برای خدا
خداوندا، جان و عمرم بذل توست. من خلق توام، مرا به خودت خرج کن.

🌼 دعای بندگی
مرا به خودت اختصاص فرما. مرا به عبادت و بندگی‌ات برگزین. اگر چنین نباشد، خودم را پرستش خواهم کرد و شیطان را عبادت خواهم کرد.

🌼 ارزش صحیفه سجادیه
خداوندا، صحیفه سجادیه را از من نگیر. جانم را بگیر اما صحیفه سجادیه را از من نگیر. لحظه‌ای این شراب طهور را از من نگیر. عطشم را نسبت به این صحیفه مقدس تحریک فرما تا لحظه‌به‌لحظه جام‌های عشق را سرکشم. خودت از فکر و عقلم بگیر تا فکرانه و عاقلانه عبادتت کنم و بندگی‌ات کنم.

🌼 تفکر و عبادت
هیچ عبادتی مثل تفکر نیست. باید وجودم را تبدیل به محض عبادت و بندگی تو سازم تا تبدیل به نفس عقل نشوم. چگونه عبادتت کنم؟ نه فقط عاقل، که باید عقل شوم تا محض بنده تو گردم.

🌼 عبادت با تفکر
امکان ندارد انسان بدون تفقه خدا را عبادت کند. عبادت محال است مگر با تفقه؛ تفقه در دین و خلقت و بندگی خدا. خداوندا، مرا موفق ساز تا به مقام بندگی برسم. عبادت بدون تفکر، عبادت منهای عبادت است. خداوندا، مبادا خودم را عبادت کنم و نفهمم. با نفهمی بخواهم تو را عبادت کنم؛ با این نفهمی خودم و شیطان را عبادت کرده‌ام. خداوندا، مرا عروس این معدن عبادت گردان. این صحیفه مبارکت معدن دعا است، معدن سرّالاسرار است.

🌼 مغز عبادت
مغز عبادت دعا است. یعنی بفهمم و بدانم که با تفقه خدایم را بخوانم. این خوانش همان مغز عبادت و بندگی است. تمام افعال و اعمال برای رسیدن به این مقام است که من با روح و جان، با شوق تمام تو را نیایش کنم. اگر نرسم، هلاک و نابود خواهم شد.

🌼 هلاک در غفلت
امکان ندارد انسان با دعا هلاک شود. زمانی که خدا را نخواندم، شکار ابلیس شدم. صید نفسم گشته‌ام. هیچ پرنده‌ای شکار نمی‌شود مگر به واسطه فراموشی خدا. یاد خدا از دلش برون می‌رود و شکار می‌شود. مگر ممکن است کسی خدا را یاد کند و دیگری او را شکار کند؟

🌼 ارزش صحیفه مبارک
این صحیفه مبارک، این صحیفه عبادت و بندگی، راه‌های عشق و مسیرهای عشق به خداست. هر فرازش جاده عظیمی است به سوی عشق خدا، به سوی اسرار خدا، غیب خدا و عجایب و خزائن خدا.

🌼 صحیفه، سفینه عشق
هر دعایش سفینه‌ای است که ما را سوار می‌کند و به ملکوت می‌کشاند. سفینه ملکوت‌نوردی و جبروت‌نوردی ماست، سفینه لاهوت‌نوردی ماست. این شراب طهور خداست که هر لحظه می‌توانیم سر بکشیم.

🌼 افضل عبادت
اگر بهترین عبادت را می‌خواهیم، معدن و جایگاه عظیم عبادت همین صحیفه سجادیه است. حضرت می فرماید افضل عبادت امت من بعد از قرائت قرآن، دعاست. مگر زیباتر از صحیفه دعایی سراغ داریم؟

🌼 نقش عاشقی در صحیفه
صحیفه سجادیه بهترین جایگاه برای ایفای نقش عاشقی است. چگونه می‌توانم نقش امام در صحیفه را ایفا کنم و مثل او دعا و نیایش کنم؟ اگر نتوانم، باخته‌ام.

🌼 تخلق به اخلاق الهی
متخلق به اخلاق خدا باشیم؛ باید متخلق به اخلاق خدا شویم. این یعنی باید مثل اولیای خدا باشیم. اخلاق خداوند مثل اسماء خداوند است. اگر به آن مقام والا نرسم، یعنی مسیر بندگی خدا را نپیموده‌ام. باید با صحیفه سجادیه روح عبادت و بندگی را تجربه کنم.
به واقع، صنایع عظیم عبادت خدا انسان را راه‌اندازی می‌کند و فطرت آدمی را بازآفرینی می‌کند. به خدا، اگر با تفکر وارد این اقیانوس صحیفه سجادیه شوم و شناور شوم، در این بحر مثل ماهی غواصی کنم، حیات واقعی بندگی خدا را تجربه کنم و حال و هوای عاشقانه خدا را دریابم.
صحیفه سجادیه، هر دعایش وصل دعای دیگر است.

🌼 سقوط انسان و عاقبت گناه
اهل تقوا می‌بینند؛ اهل بهشت آتش را می‌بینند. عذاب آتش را در همین دنیا تجربه می‌کنند، هرچند به برد و سلام، اما شدت آن را درمی‌یابند. اهل معصیت به حال سقوط هستند. مرتکب گناه می‌شوند و سقوط می‌کنند.
به خداوندی خدا، آن موشی که نجاست می‌خورد، نتیجه سقوط است. موجودی پاک بود، آلوده به گناه شد و این‌چنین پست و پلید گشت. هفتاد هزار سال سقوط کرده تا به این حال افتاده است. نمی‌داند، اما قطعاً سقوطی داشته است. سوسک نیز قطعاً سقوطی چند هزار ساله داشته است.
چرا موجودات نجاست‌خوار این‌گونه شده‌اند؟ به شجره زقوم رسیده است. کسی که از گناه لذت می‌برد، پست‌تر از این موجودات پست و پلید است.

🌼 زمان و فرازمان در سقوط
انسان در دل فرازمان است و سقوط می‌کند. به خداوندی خدا، رسول خداوند در شب معراج، زمانی که بهشت و جهنم را بازدید کرد، از زمان گذشته بود. همین حال امروزی ما را در آن فرازمان مشاهده می‌کرد.
ضربه‌ای می‌زنند و در اثر آن ضربه، هفتاد هزار سال طول می‌کشد. پروردگار ما انتظار نمی‌کشد؛ هفتاد هزار باشد یا بالاتر از آن، برای رب ما فرقی ندارد. هفتاد هزار سال سقوط می‌کند تا به درخت شجره زقوم برسد؛ آن شجره‌ای که در قعر جهنم می‌روید و شکوفه‌هایش مثل سر شیاطین است.
هفتاد هزار شاخه آتشین دارد و هر شاخه هفتاد هزار میوه دارد. میان دو صخره قرار می‌گیرد و فاصله بین دو صخره هفتاد هزار سال است. رمز این هفتاد هزار سال چیست؟ نمی‌دانم. از آن می‌خورد، باید که بخورد. بعد از خوردن، باید آب داغ حمیم را سر بکشد.
میان دو صخره جا‌به‌جا می‌شود و می‌لغزد و همین هفتاد هزار سال طول می‌کشد. این چه رازی است؟ خدایا، انسان چرا به این روز افتاد؟

🌼 ضرورت بازنگری در نفس
باید که در اصول و فروع خود بازنگری کنیم. هر لحظه نیاز به بازنگری و بازدید از خود داریم. خود را محاکمه کنیم، معاتبه کنیم، محاسبه کنیم. بر سر خود داد بکشیم، بازخواست کنیم، از یقه خود بگیریم، گریبانمان را چاک کنیم، و گریبان نفس را بدریم.


🌼 کشتزار شیطان
چه بسا که شیطان در زمین وجودمان به کشت می‌پردازد و ثمرات پستی، پلیدی، رجس و نجاست را در آن می‌رویاند.

🌼 هشدار الهی درباره اعمال شیطان
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بی‌شک و یقین این‌چنین است و جز این نیست که شراب، بت‌ها و ازلام (وسایل قمار) رجس هستند و از عمل شیطان‌اند. این‌ها پلیدی عمل شیطان هستند؛ از آن‌ها دوری کنید تا رستگار شوید.

🌼 شریک شدن با شیطان
ای انسان، مبادا شیطان را سهام‌دار خود سازی و در وجودت برای شیطان سهمی قائل شوی. وای به حال آن‌هایی که شیطان را سهام‌دار وجود خود می‌سازند. وای به حال کسانی که شیطان را در غذا و خوراکشان شریک می‌سازند و نعوذ بالله، حتی در نطفه خود نیز شیطان را شریک می‌کنند.

🌼 اذن دخالت شیطان
مبادا دل‌هایمان مهر بخورد و خدا دست از ما بردارد که در این صورت، شیطان اذن دخالت پیدا می‌کند. او تحریک می‌کند با صوت خود، انسان‌ها را می‌کشد، با سواره و پیاده‌نظام‌هایش همراهی می‌کند و در اموال و اولادشان شریک می‌شود. اما وعده‌های شیطان جز فریب و دروغ نیست.
اگر انسان مواظب خود نباشد، نه تنها مرتع شیطان می‌شود بلکه شیطان را شریک اموال، ناموس و زندگی خود می‌سازد. معاذ الله، آیا نمی‌بینیم؟ باید مواظب این خائن به ناموس و شرف باشیم. بی‌عفتان همان کسانی هستند که شیطان را شریک ناموس خود می‌کنند و او را به سوی خود می‌خوانند.

🌼 پناه به شیطان
نه تنها این‌چنین است، بلکه به سوی شیطان، ابالیس و اجانین پر می‌کشند، از آن‌ها استمداد و پناه می‌جویند و آن‌ها را قلعه خود می‌سازند. ثمراتشان شجره زقوم می‌شود.

🌼 تغییر حال و غذا
اگر انسان حال و هوای خود را عوض کند، خوراکش نیز تغییر می‌کند. او از تمام پاکی می‌گریزد و رجس و نجاست، خوراکش می‌شود. از شجره زقوم می‌خورد.

🌼 طعام اهل جهنم
شجره زقوم در قعر جحیم می‌روید و شکوفه‌هایش مثل سرهای شیاطین است. اهل معصیت از آن می‌خورند و شکمشان را پر می‌کنند. پس از خوردن، باید مخلوطی از آب داغ جوشان را سر بکشند. سپس، پس از این پذیرایی اولیه، به قعر جهنم سقوط می‌کنند.
اهل شیطان‌صفت، خوراکشان شیطانی است. آن کسانی که از گناه لذت می‌برند، روزی طعم واقعی آن لذت را خواهند چشید. آن لذت اولیه همان پوشش کاذبی بود که آن‌ها را به خوردن گناه تحریک کرد، اما آثار آن گناه روزی از جسمشان سر باز خواهد کرد.

🌼 لذات شیطانی
لذات شیطانی، لذات تسویل‌شده‌اند (زیبا جلوه دادن زشتی). خوراک معصیت‌کاران تسویل‌شده است؛ زیرا پوشش ظاهری آن‌ها انسان را ترغیب می‌کند. اما زمانی که سر دمل لذت شیطانی باز شود، آن وقت می‌فهمند که چه بلای عظیمی به سرشان آمده است.

🌼 تسویل و آرزوهای پوچ
آن کسانی که بعد از هدایت، پشت به آن می‌کنند، شیطان برایشان تسویل کرده و آن‌ها را به سوی آرزوهای پوچ می‌کشاند. انسان معصیت‌کار در حال سقوط است؛ سقوطی که نه لحظه‌ای، بلکه ابدی است. یک لحظه گناه می‌کند و اگر خود را نشان دهد، هزاران سال عذاب خواهد داشت.

🌼 قبض روح معصیت‌کاران
وقتی خدا می‌خواهد کافری را قبض روح کند، خطاب به ملک‌الموت می‌گوید: “ای فرشته مرگ، تو و یارانت به سوی دشمن من روانه شوید.” ملک‌الموت چنان ضربه‌ای بر سر دشمن خدا وارد می‌کند که سقوطش آغاز می‌شود. این سقوط هفتاد هزار سال طول می‌کشد و در نهایت، به شجره زقوم می‌رسد.

🌼 سقوط گناه‌کاران
هر گناه‌کار، هر لحظه از لحظه گناه، چنین سقوطی دارد؛ سقوطی هفتاد هزار ساله. جهنم، کافران را احاطه کرده است. کافران در احاطه جهنم هستند و در همین دنیا نمی‌بینند. زمان مانع از فهمشان می‌شود. اما اهل تقوا می‌بینند؛ می‌بینند آتش اهل جهنم را.


🌼 پیکره واحد صحیفه سجادیه
حضرت چنان لطیف و دقیق سخن گفته و صحیفه را چونان خیاطی زیبا دوخته که زیباتر از این نمی‌توان برای عبادت و بندگی خدا لباسی دوخت. هر دعای این صحیفه همچون عضوی از اعضای انسان است که با دعاهای دیگر پیوند دارد. تمام صحیفه مانند یک پیکر واحد است و دعاهای آن همچون اعضا و جوارحی هستند که با نظم و نظام خاصی به هم مرتبط‌اند.

🌼 خوراک عشق و بندگی
اگر پیوسته این صحیفه را ختم کنیم، گویی بندگی کامل خدا را تجربه کرده‌ایم. صحیفه سجادیه خوراک کامل عشق است، ویتامین شیدایی و بندگی خداست. به حق که جوشن کبیر زین‌العابدین است.

🌼 مزرعه الهی و قتلگاه شیاطین
صحیفه سجادیه، مزرعه عظیم خدا، باغ و گلستان اولیای الهی، بهشت انبیای عظام و قتلگاه شیاطین است. اگر می‌خواهیم با شیاطین مبارزه و آن‌ها را رسوا و مایوس کنیم، باید وارد دل صحیفه سجادیه شویم. این کتاب، جهنم ابالیس و آسایشگاه عبادت و بندگی خداست.

🌼 محل عاشقی
صحیفه سجادیه، محل عاشق شدن است؛ جایی که انسان عاشقانه خدا را عبادت می‌کند. باید با تمام وجود خدا را عبادت کرد، عبادتی خالصانه، که عشقمان را تمام و کمال خرج او کنیم. خدا رسم نوازش بندگانش را می‌داند. کافی است خالصانه رو به او کنیم تا بندگی عاشقانه را بیاموزیم.

🌼 عشق به عبادت
سخن رسول مصطفی است: بافضیلت‌ترین افراد کسانی هستند که عاشق عبادت باشند. عبادت را به آغوش کشیده و با آن هم‌آغوش شوند، چنان‌که وجودشان از نفس عبادت جدا نگردد. باید انسان چنان با عبادت عجین شود که نه فقط بنده، بلکه نفس بندگی گردد.

🌼 محبوبیت عبادت
عبادت را باید محبوب دل ساخت. رابطه انسان با معبودش باید فراتر از عشق باشد. عبادت باید با جسم لمس شود؛ ملکول به ملکول، اتم به اتم و ذره به ذره وجود، عبادت را لمس و مباشرت کند تا بگوید: “بنده خدا گشته‌ام.”

🌼 فراغت برای عبادت
انسان باید خود را برای عبادت رها کند و از هر چیزی جدا شود. تنها با خلوت کامل و فارغ شدن از هر چه غیر خداست، می‌توان به مقام بندگی رسید. باید از اسارت هر چه غیر خدا آزاد شد تا اسیر الله گردید.

🌼 عبادت در سختی و آسانی
اگر چنین شود و انسان خود را برای عبادت فارغ کند، دیگر برایش سختی یا آسانی روزگار تفاوتی نخواهد داشت. هر دو وسیله‌ای برای بندگی خدا هستند. چه روزگار به سختی بگذرد و چه به آسانی، هر دو از خداست و باید آن‌ها را پذیرفت.

🌼 دعای پانزدهم صحیفه سجادیه
دعای پانزدهم صحیفه سجادیه همچون جامی از شراب طهور است. خداوندا، حمد از آن توست. تو را حمد می‌کنم که پیوسته از سلامت بدنم بهره برده‌ام و باز هم تو را حمد می‌کنم که مرا بیمار ساختی. هر چه از تو رسد برایم نیکوست، چه سلامتی و چه بیماری.
خداوندا، نمی‌دانم در کدامین حالت بیشتر تو را شکر کنم؛ به وقت سلامتی که از طیبات رزقت بهره‌مندم ساختی یا به وقت بیماری که مرا از ظلمات رهانیدی. تو صدایم زدی و جواب ندادم، مرا به خود آوردی تا بدانم که مهربان‌ترین مهربان‌ها هستی.

🌼 مزرعه خدا یا شیطان؟
باید مزرعه خدا شویم، وگرنه عمرمان تباه می‌گردد. انسانی که کشتزار خدا نباشد، چراگاه شیطان می‌شود. باید مواظب بود که مبادا مطبخ، آرایشگاه یا مربض (محل معالجه) شیطان شویم. انسان کشتزار خداست و خدا هنرش را در این لوح محفوظ به اتمام می‌رساند، اگر انسان لایق باشد.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.