طبق قاعده لطف انزال نعمات مادی، ارسال رسل و کتب بر خداوند واجب است و اگر این الطاف نبود نقض غرض از خلقت می شد پس شکر گزاری چه معنایی پیدا می کند

55

سوال1368 :
باسلام و تشکر از استاد بزرگوار طبق قاعده لطف انزال نعمات مادی، ارسال رسل و کتب بر خداوند واجب است و اگر این الطاف نبود نقض غرض از خلقت می شد پس شکر گزاری چه معنایی پیدا می کند؟ سپاس
🌸🔆❄️بسم الله الرحمن الرحیم❄️🔆🌸
#پاسخ1368
🍀🔅🌟سلام علیکم🌟🔅🍀
🌻🍀🌱شکر الهی ، نعمت و لطفی است از خالق رب العالمین، شکر بنده از برای خالق مزد آفریدگار نیست، بلکه همین شکر، لطف و رحمت دیگری است از کردگار که اذن و اجازه شکر صادر فرموده🌱🍀🌻
🔆🔅🌱پروردگار متعال بر انجام هیچ عملی مجبور نبوده و چیزی بر او واجب نمیباشد چرا که اوست که واجب را تعیین میکند، خالق حکیم بوده و تمام افعالش از روی حکمت انجام میپذیرد، خدای علیم بر تمام نیازهای مخلوقات عالم بوده و با ربانیت یگانه ی خود آنها را مرتفع ساخته، مخلوقات مشمول لطف و کرم و فضل و احسان پروردگار متعال اند، بدون اینکه استحقاق آن را داشته باشند!
🔆🔅🌱اما شکر گزاری بنده مزد الطاف پروردگار محسوب نمیشود تا مخالف لطف الهی واقع شود، چرا که کسی را یارای قدردانی از خالق نبوده و چیزی از مخلوقات شکر واقعی خالق نمیتواند باشد، شکر بنده در واقع اظهار الطاف پروردگار میباشد، یعنی بنده در برابر احسان و کرم الهی با اظهار کردن آن ادب بندگی را آشکار میسازد،
🍀🔅🌱حکمت شکر از لسان صادق آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم:🍀🔅🌱
🌸🔅🌱قالَ الصَّادِقُ علیه السلام فِي كُلِّ نَفَسٍ مِنْ أَنْفَاسِكَ شُكْرٌ لَازِمٌ لَكَ بَلْ أَلْفٌ أَوْ أَكْثَرُ وَ أَدْنَى الشُّكْرِ رُؤْيَةُ النِّعْمَةِ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ يَتَعَلَّقُ الْقَلْبُ بِهَا دُونَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الرِّضَا بِمَا أَعْطَى وَ أَنْ لَا تَعْصِيَهُ بِنِعْمَتِهِ وَ تُخَالِفَهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ بِسَبَبِ نِعْمَتِهِ فَكُنْ لِلَّهِ عَبْداً شَاكِراً عَلَى كُلِّ حَالٍ تَجِدِ اللَّهَ رَبّاً كَرِيماً عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ لَوْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عِبَادَةٌ تَعَبَّدَ بِهَا عِبَادُهُ الْمُخْلَصُونَ أَفْضَلَ مِنَ الشُّكْرِ عَلَى كُلٍّ لَأَطْلَقَ لَفْظَةً فِيهِمْ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ بِهَا فَلَمَّا لَمْ يَكُنْ أَفْضَلُ مِنْهَا خَصَّهَا مِنْ بَيْنِ الْعِبَادَاتِ وَ خَصَّ أَرْبَابَهَا فَقَالَ‏ وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ الِاعْتِرَافُ بِلِسَانِ السِّرِّ خَالِصاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْعَجْزِ عَنْ بُلُوغِ أَدْنَى شُكْرِهِ لِأَنَّ التَّوْفِيقَ فِي الشُّكْرِ نِعْمَةٌ حَادِثَةٌ يَجِبُ الشُّكْرُ عَلَيْهَا وَ هِيَ أَعْظَمُ قَدْراً وَ أَعَزُّ وُجُوداً مِنَ النِّعْمَةِ الَّتِي مِنْ أَجْلِهَا وُفِّقَ لَهُ فَيَلْزَمُكَ عَلَى كُلِّ شُكْرٍ شُكْرٌ أَعْظَمُ مِنْهُ إِلَى مَا لَا نِهَايَةَ لَهُ مُسْتَغْرِقاً فِي نِعَمِهِ عَاجِزاً قَاصِراً عَنْ دَرْكِ غَايَةِ شُكْرِهِ فَأَنَّى يَلْحَقُ الْعَبْدُ شُكْرَ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ مَتَى يَلْحَقُ صَنِيعُهُ بِصَنِيعِهِ وَ الْعَبْدُ ضَعِيفٌ لَا قُوَّةَ لَهُ أَبَداً إِلَّا بِاللَّهِ تَعَالَى عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّهُ تَعَالَى غَنِيٌّ عَنْ طَاعَةِ الْعَبْدِ فَهُوَ تَعَالَى قَوِيٌّ عَلَى مَزِيدِ النِّعَمِ عَلَى الْأَبَدِ فَكُنْ لِلَّهِ عَبْداً شَاكِراً عَلَى هَذَا الْوَجْهِ تَرَى الْعَجَب‏
مصباح الشريعة، ص: 25
☀️🔅🌱حضرت صادق (ع) فرمود در هر نفسى از نفسهاى تو شكرى لازم است براى تو و بلكه هزار شكر يا بيشتر است.
كمترين حد شكر اينست كه نعمت را از طرف خدا ديده و علتى را كه مورد علاقه قلب و جالب توجه باشد براى نعمت نتراشد، و تنها علت و سبب‏ نعمت را خدا دانسته، و به آنچه او عطاء مى‏كند راضى باشد، و به وسيله نعمت‏هاى او معصيت و مخالفت اوامر و نواهى او نكند.
پس در هر حال و در همه وقت بنده شكرگزار خدا باش، تا خداى خود را در هر مورد پروردگار بخشاينده و مهربان بينى. و اگر نزد خداوند متعال عبادتى از عبادتهائى كه بندگان مخلص به آن عبادت مى‏كنند بهتر و بالاتر از شكر بود: البته اسمى از آن برده و بندگان خود را به آن عبادت مخصوص امر مى‏فرمود. ولى چون عبادتى بهتر و مطلوب‏تر از آن نبود؛ از اين لحاظ اين عبادت را انتخاب فرموده، و از ميان بندگان خود تنها اشخاصى را انتخاب كرده و از آنان اسم برد كه شاكر هستند، و فرمود: و كم است در ميان بندگان من اشخاصى كه شاكر هستند.
و كمال شكر اينست كه به زبان حال و قلب و با خلوص نيت اعتراف كند به عاجز ماندن از بجا آوردن كمترين مرتبه شكر پروردگار متعال، زيرا موفق شدن به شكرگزارى: خود نعمت جديديست كه موجب شكر ديگرى براى آن بجا آورده شود، و اين نعمت و لطف جديد به مراتب از نعمت اولى بزرگتر و مهمتر است. پس لازم مى‏شود كه براى هر شكرى شكر ديگرى بجا آورده شود، و به همين ترتيب شكرگزارى تسلسل و ادامه پيدا مى‏كند.
و انسان در اين صورت توجه پيدا مى‏كند كه: پيوسته غرق نعمتهاى الهى بوده، و از بجا آوردن شكر لازم عاجز و قاصر است. پس چگونه انسان مى- تواند شكر نعمتهاى پروردگار متعال را به آن طورى كه بايد به جا آورد! و چگونه عمل او با عمل خدا مقابله و برابرى مى‏كند! در صورتى كه بنده، عاجز و ضعيف بوده و او را قوت و قدرتى از خود نيست، مگر اينكه خدا او را قوت و نيرو بدهد. و خداوند از عبادت و اطاعت بنده خود بى‏نياز است، و او قدرت و توانايى دارد كه نعمت خود را پيوسته اضافه كند. پس تو بايد كه:
اين چنين و روى اين اصل بندگى كرده و شكرگزار باشى، و در اين صورت عجائبى از فضل خدا خواهى ديد.
مصباح الشريعة / ترجمه مصطفوى، متن، ص: 26

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.