
عبدالله یا عبدالدنیا
🔹جلسات هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه (دعای بیستم)
📅 تاریخ: 1403/11/11 -29 رجب 1446
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
📝 برخی موارد مطرح شده در جلسه:
🌿 دنیاپرستی و غفلت از حقیقت
🔹 او خواهد شنید، اما نه با گوش حقیقتشنو؛ حقیقت را نخواهد شنید.
🔹 خواهد دید، اما آنچه خواهد دید، دروغ خواهد بود.
🔹 شهوات، عقل او را میدرند؛ همچون حیوان درندهای که عقل را نابود میکند.
🔹 دنیا، قلبش را میمیراند، دلش را از بین میبرد و او را بیدل میسازد.
🔹 آنچه از او باقی میماند، پارهسنگی سختتر از سنگ خواهد بود.
🔥 دلبستگی به دنیا
🔹 هوای نفس، او را دیوانهوار عاشق دنیا کرده است.
🔹 او شیدای دنیا گشته، عبد دنیا شده است.
🔹 بندهی دنیا و بندهی هر آنکه بهرهای از دنیا دارد.
🔹 دنیاپرست است و دنیاپرستان را نیز میپرستد.
🌀 اسارت در چرخش دنیا
🔹 هر جا که دنیا روی آورد، او نیز به همان سو متمایل خواهد شد.
🔹 قطبنمای وجودش دنیا خواهد شد؛ هرگونه که دنیا بچرخد، او نیز خواهد چرخید.
🔹 مرکبش دنیا خواهد بود و اسیر واقعی آن خواهد شد.
🚫 بیاعتنایی به هدایت الهی
🔹 هیچ بازدارندهای از سوی خدا، او را از دنیاپرستی باز نخواهد داشت.
🔹 نه قرآن، نه عترت، نه موعظهی هیچ موعظهگری بر او اثر نخواهد گذاشت.
🔹 خدایش، رسولش، امامش، همه چیزش، دنیا خواهد شد.
🔹 او در طواف همیشگی دنیا خواهد بود؛ به کعبهی دنیا خواهد چرخید.
🔹 لحظهای از دنیا دل نخواهد کند و شیدای آن باقی خواهد ماند.
🔥 هدایت شهوات در مسیر الهی
🔹 باید شهوات، «فیالله» شوند تا انسان را به سوی خدا سوق دهند.
🔹 در غیر این صورت، همچون هیزم، انسان را خواهند سوزاند.
🔹 اگر عشق، تنها به «تنهای یگانه» اختصاص یابد، توحید در عشق محقق خواهد شد.
🔹 خداوند، مزهی عشقش را در همهی آیاتش جاری میکند.
🔹 آنکه خود را وقف خدا کند، از هر چیزی طعم الهی خواهد گرفت.
💖 درخشیدن عشق خدا
🔹 خدا، محبتش را در دل او خواهد کاشت.
🔹 آنگاه، کل جهان هستی عاشق او خواهند شد.
🔹 اگر حب خدا در قلب کسی درخشد، او از هر شغلی رها خواهد شد.
🔹 شغل او، تنها خدا خواهد شد؛ عشق خدا، او را از همه چیز رها میسازد.
🔹 یک شغل مییابد: شغل خدایی؛ بیکار از دنیا، شاغل به خدا.
🔹 با مشعل عشق خدا میسوزد، تنها نور او را میافروزد.
🔥 آتش و نور عشق الهی
🔹 عشق خدا، آتشی است که اگر بگیرد، چیزی را باقی نخواهد گذاشت.
🔹 هر چیزی جز عشق او را میسوزاند و نابود میکند.
🔹 نور خدا، هر جا بتابد، آن را روشن میسازد.
🔹 هیچ چیز جز نور او باقی نخواهد ماند؛ همه چیز را در بر خواهد گرفت.
🔹 در حضور نور الهی، جز روشنی او، چیزی دیده نخواهد شد.
🌿 محبت خداوند، نوری است که همه چیز را فروزان میکند و دلبستگی به دنیا، ظلمتی است که انسان را در تاریکی غفلت فرو میبرد.
🌿 دنیاپرستی و غفلت از حقیقت
🔹 او خواهد شنید، اما با گوشی که حقیقت را نمیشنود.
🔹 خواهد دید، اما آنچه میبیند، دروغ خواهد بود.
🔹 شهوات، عقل او را میدرند؛ مانند حیوان درندهای که عقل را نابود میکند.
🔹 دنیا، قلبش را میمیراند، دلش را از بین میبرد و او را بیدل میسازد.
🔹 آنچه از او باقی میماند، پارهسنگی سختتر از سنگ خواهد بود.
🔥 دلبستگی به دنیا
🔹 هوای نفس، او را دیوانهوار عاشق دنیا کرده است.
🔹 او شیدای دنیا گشته، عبد دنیا شده است.
🔹 بندهی دنیا و بندهی هر آنکه بهرهای از دنیا دارد.
🔹 دنیاپرست است و دنیاپرستان را نیز میپرستد.
🌀 اسارت در چرخش دنیا
🔹 هر جا که دنیا روی آورد، او نیز به همان سو متمایل خواهد شد.
🔹 قطبنمای وجودش دنیا خواهد شد؛ هرگونه که دنیا بچرخد، او نیز خواهد چرخید.
🔹 مرکبش دنیا خواهد بود و اسیر واقعی آن خواهد شد.
🚫 بیاعتنایی به هدایت الهی
🔹 هیچ بازدارندهای از سوی خدا، او را از دنیاپرستی باز نخواهد داشت.
🔹 نه قرآن، نه عترت، نه موعظهی هیچ موعظهگری بر او اثر نخواهد گذاشت.
🔹 خدایش، رسولش، امامش، همه چیزش، دنیا خواهد شد.
🔹 او در طواف همیشگی دنیا خواهد بود؛ به کعبهی دنیا خواهد چرخید.
🔹 لحظهای از دنیا دل نخواهد کند و شیدای آن باقی خواهد ماند.
🔥 هدایت شهوات در مسیر الهی
🔹 باید شهوات، «فیالله» شوند تا انسان را به سوی خدا سوق دهند.
🔹 در غیر این صورت، همچون هیزم، انسان را خواهند سوزاند.
🔹 اگر عشق، تنها به «تنهای یگانه» اختصاص یابد، توحید در عشق محقق خواهد شد.
🔹 خداوند، مزهی عشقش را در همهی آیاتش جاری میکند.
🔹 آنکه خود را وقف خدا کند، از هر چیزی طعم الهی خواهد گرفت.
💖 درخشیدن عشق خدا
🔹 خدا، محبتش را در دل او خواهد کاشت.
🔹 آنگاه، کل جهان هستی عاشق او خواهند شد.
🔹 اگر حب خدا در قلب کسی درخشد، او از هر شغلی رها خواهد شد.
🔹 شغل او، تنها خدا خواهد شد؛ عشق خدا، او را از همه چیز رها میسازد.
🔹 یک شغل مییابد: شغل خدایی؛ بیکار از دنیا، شاغل به خدا.
🔹 با مشعل عشق خدا میسوزد، تنها نور او را میافروزد.
🔥 آتش و نور عشق الهی
🔹 عشق خدا، آتشی است که اگر بگیرد، چیزی را باقی نخواهد گذاشت.
🔹 هر چیزی جز عشق او را میسوزاند و نابود میکند.
🔹 نور خدا، هر جا بتابد، آن را روشن میسازد.
🔹 هیچ چیز جز نور او باقی نخواهد ماند؛ همه چیز را در بر خواهد گرفت.
🔹 در حضور نور الهی، جز روشنی او، چیزی دیده نخواهد شد.
🌿 محبت خداوند، نوری است که همه چیز را فروزان میکند و دلبستگی به دنیا، ظلمتی است که انسان را در تاریکی غفلت فرو میبرد.
✨ ورود عشق خدا به قلب
🔹 اگر عشق خدا بر قلبی وارد شود، آن قلب نیز به نور خدا تبدیل خواهد شد.
🔹 هر چیزی که محبوب خدا باشد و سمت عاشقی خدا را بپیماید، سراسر نور خواهد شد.
🔹 حب خدا، سماءالله است؛ آسمان خداست که همهچیز را در بر میگیرد.
☁️ عشق خدا همچون آسمان
🔹 حب خدا مانند آسمانی است که اگر بر سر کسی سایه بیندازد، همچون ابری او را در بر میگیرد.
🔹 عشق خدا هر جا که بتابد، آن را در آغوش خود جای میدهد و هرگز رهایش نمیکند.
🍃 باد و نسیم الهی
🔹 باد، نسیم خداست.
🔹 هر جا بوزد، آن را به حرکت درمیآورد، میشوراند و به جنبش وامیدارد.
🔹 عشق خدا مانند آب است، ماءالله**، که هر چیزی را زنده میکند.
🔹 زندهگر و احیاگر است؛ مرده را زنده و زنده را زندهتر میکند.
🌍 زمین و کشتزار الهی
🔹 عشق خدا، ارض خداست؛ هر چیزی از آن میروید.
🔹 زمین خداست، کشتزاری که در آن حب خدا رشد میکند.
🔹 محبوب، به زمین خدا تبدیل میشود، که از آن خیر و برکت میروید.
🔹 پس چه کنیم که همه چیز سمت و سوی خدایی بگیرد؟
❤️ حب خدا در مخلوقات
🔹 همان عشقی که خدا در وجود ما انداخته است، از او بخواهیم که در مخلوقاتش نیز قرار دهد.
🔹 تا در همه چیز، تنها نام و حب خدا را مشاهده کنیم.
🔹 محبالله کسی است که در راه خدا، به خاطر خدا عشق میورزد. 🔹 هر حب شهواتی را اگر در مسیر خدا قرار دهیم، فیاللهی خواهد شد. 🔹 هر که عاشق آن شود، در واقع عاشق خدا شده است. 🔹 حتی اگر فرزندش را دوست دارد، به خاطر خدا دوست بدارد تا محبالله گردد. 🔹 پیش از آنکه کسی یا چیزی را دوست بداریم، ابتدا باید خدا را دوست بداریم. 🔹 در حبالشهوات نام خدا را بنگاریم تا همه چیز سمت و سویی الهی بیابد. 🔹 تنها خدا یاد شود، نه غیر او.
🌿 **عشق خدا، همه چیز را زنده میکند، آسمانی میسازد، و جهت حقیقی به زندگی میدهد. پس هر حب و شوقی را به نام او مزین کنیم تا از ظلمت دنیا به نور الهی برسیم.
❤️ محب و محبوب در مسیر الهی
🔹 هر محبتی که به خاطر خدا باشد، آن محبوب نیز حبیبالله میشود.
🔹 اگر کسی را به خاطر خدا دوست بداریم، در واقع خدا را دوست داشتهایم.
🔹 پس محبوب نیز به مقام حبیبالله میرسد، چه جایگاه بزرگی!
🔹 در مسیر فیالله**، محب، محبالله است و محبوب، حبیبالله.
🔹 چرا؟ زیرا هیچ دو موجودی نمیتوانند یکدیگر را دوست داشته باشند، مگر در راه خدا.
🔹 *حب خدا در میان محب و محبوب مبادله میشود، نشانهای الهی که در گردش است. 🔹 اگر این حقیقت را درک کنیم، هم محبالله خواهیم بود و هم محبوب، حبیبالله. 🔹 «المَرءُ مَعَ مَن أَحَبَّ»*؛ انسان همراه با کسی است که او را دوست دارد.
🔹 پس **هر که را به خاطر خدا دوست داریم، در حقیقت خدا را دوست داشتهایم.
✨ پیشیگرفتن در عشق الهی
🔹 هیچکس نمیتواند عاشق خدا شود، مگر اینکه خدا ابتدا او را دوست داشته باشد.
🔹 در عشق، هیچکس از خالق سبقت نمیگیرد.
🔹 خداوند ابتدا بنده را دوست میدارد، سپس او را عاشق خود میگرداند.
🔹 پس خود را وقف خدا کنیم**، تسلیم او شویم، تا ما را به **مزرعه عشق و عبادت تبدیل کند.
🔍 کشف حقیقت عشق
🔹 مواظب باشیم که خود را کشف کنیم؛ ما که هستیم؟
🔹 اگر خدا ما را دوست نداشت، نمیآفرید!
🔹 پس این عشق را در جان خود جستجو کنیم.
🔹 هر حجابی را کنار بزنیم تا حقیقت را از پس آن ببینیم.
🔹 هر سیمی را که ما را به زمین بسته است، قطع کنیم.
🔹 از خاک وجود خود را پالایش کنیم.
🔹 خود را در کوره عبادت بسوزانیم، تا طلای حقیقت وجودمان آشکار شود.
🔹 مبادا این حقیقت پنهان و مدفون باقی بماند.
🔹 خدا به ما عمر داد، تا این گوهر را از حبس کبرای غفلت بیرون آوریم.
🔹 باید آن سر برندگی حقیقت را آشکار کنیم.
💎 توحید در عشق
🔹 باید عشق را در وجود خود به توحید برسانیم.
🔹 توحیدی شویم، تا عشق ما نیز توحیدی گردد و صیقل یابد.
🔹 چه بسیار انسانهایی که به ظاهر الماساند اما در باطن شیشه.
🔹 و چه بسیار انسانهایی که به ظاهر شیشهاند اما در باطن الماس.
🔹 باید این الماس حقیقت را آشکار کنیم.
🔹 خدا به ما عمر داد تا این حقیقت را پیدا کنیم، نه اینکه آن را مدفون کنیم.
⚖️ آزمون بندگی
🔹 بنده ناب الهی باید از آزمون خدا سربلند بیرون بیاید.
🔹 انسان با اختیار**، بندگی را انتخاب میکند.
🔹 در این مسیر، یا *با نیکی به سرانجام میرسد*، یا **فطرتش را در میانه راه گم میکند.
🔹 آنگاه نمیداند از کجا آمده، به کجا میرود، و برای چه آمده است.
🔹 اگر خود را گم کرد، اسیر شهوات شده و مدفون میگردد.
🔹 آنچه نزد خداست را فراموش میکند.
🔹 نمیداند که خدا به او عمری داد، تا این عمر دروازهای به جاودانگی باشد.
🔹 اما او در همان عمر سقوط میکند.
🔹 در خویش سقوط میکند، در حالی که باید از خود پرواز کند.
🔹 عمرش فرودگاه پرواز بود، نه زندانی برای سقوط!
🔹 اما او فراموش کرد، اسیر نفس خویش شد، مدفون گشت، نابود شد.
🔹 انسان نفهمید و با اختیارش خود را بدبخت و روسیاه کرد.
🌿 پس بیایید از این حقیقت غافل نشویم؛ اختیار را به سوی بندگی خدا سوق دهیم، تا در این امتحان الهی، گوهر ناب بندگی را بیابیم و از سقوط به پرواز برسیم.
⚖️ آزمون امانت الهی
🔹 انسان به این آزمون اکبر لبیک گفت**، بدون اینکه خود را به نیکی بسنجد.
🔹 به *زور و بازوی خود دقت نکرد*، نفهمید که **وزنهبردار امانت سنگین است.
🔹 آن امانت سنگین را برداشت و ستون فقراتش شکست، آبروی خود را برد.
🔹 عمر، ثروتی واقعی است که باید با آن به فراتر از مُلکوت، یعنی جاودانگی رسید.
🔹 اما انسانِ فطرتگمکرده، تبدیل به مزرعه شیطان میشود، اسیر او میگردد.
🔹 مسیر جاودانگی را گم میکند.
🔹 فطرتش او را به جاودانگی میخواند، اما راه را گم کرده است.
🔹 شیطان و نفس، آدرسهای اشتباه را به او تلقین میکنند.
🔹 او جاودانگی را در همین دنیا، در همین پستی، میجوید.
🔹 نمیفهمد، خطا میکند، حرص میورزد.
💰 اعتیاد به ثروت و وهم جاودانگی
🔹 مال و ثروت جمع میکند، آن را شماره میکند، ارقام ثروت خود را میشمارد.
🔹 چرا؟ گمان میکند مال و ثروتش او را جاودانه خواهد ساخت.
🔹 این است راز گرایش به دنیا، اعتیاد به جمع مال!
🔹 حس کاذب رهایی به او دست میدهد، خیال میکند هرچه مال جمع کند، به جاودانگی نزدیکتر میشود.
🔹 عمر جاودانه؟ بندگی جاودانه؟ یا معصیت جاودانه؟
🔹 آیا میخواهد به رهایی ابدی برسد؟ از هرچه هست، حتی از خود برهد؟
🔹 یا اسیر هوای نفسش شود و به رسوایی جاودانه و خلود در جهنم برسد؟
🔥 خطر سقوط در دنیا
🔹 باید که به خلود بهشت هم نه، بلکه از آن نیز بگذرد.
🔹 اما در این مسیر، خوراک شیطان میگردد.
🔹 انسان نمیداند این عمر، عمری است برای گذشتن، برای رهایی از هرچه هست.
🔹 اما خلود را در جمع مال، در توجه مردم، میپندارد.
🕊 کرامت یا سقوط؟
🔹 به کرامات میرسد، اما اسیر توجهات میشود.
🔹 کرامت و علم، باید بال پرواز او شود، اما اسباب سقوطش میگردد.
🔹 سقوط میکند، جاودانگی میطلبد، اما جاودانگی را در تحسین و نگاه دیگران مییابد.
📚 علم و حکمت؛ راه پرواز یا دام دنیا؟
🔹 به علوم و حکمت میرسد، اما ظرفیتش را پیدا نمیکند.
🔹 خدا را فراموش میکند.
🔹 به جای پرواز و اوج گرفتن، خود را به دنیا میچسباند.
🔹 چسب دنیا، او را از هرچه هست، میبرد.
🔹 در کام دنیا فرو میرود، به معنای واقعی میمیرد.
🔹 در این دنیا راه میرود، اما مردهای است که میجنبَد.
🔹 به جایی میرسد که دشمن خود را دوست میگیرد، به آغوشش میکشد.
🔹 تنها موجودی که به دشمن خود اعتماد میکند، انسان است!
⚠️ پذیرش ولایت شیطان
🔹 انسان، تنها موجودی است که از دشمنش مشورت میگیرد و دشمنش را به وکالت میپذیرد.
🔹 خامتر از این انسان یافت میشود؟
🔹 اگر شیطان به انسان مشورت دهد، او را به کجا راهنمایی خواهد کرد؟
🔹 اگر انسان به شکارچی خود اعتماد کند، چه خواهد شد؟
🔹 خود را به شکارچی نزدیک میکند، و نتیجهاش معلوم است.
🔹 انسان، ولایت و سرپرستی شیطان را میپذیرد، تحت سلطنت او درمیآید.
🔹 شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بگیرید!
🔹 شیطان، حزب خود را فرا میخواند تا آنان را جزو اصحاب آتش کند.
🔹 لحظهای از سوگند خود دست برنمیدارد!
🔹 سوگند خود را برای نابودی بشر نمیشکند.
🌿 شیطان، سوگند نابودی انسان را خورده است. اما خدا، به او فرصت پرواز داده است. بیدار شویم، مبادا اسیر دنیا شویم، مبادا در گذرگاه، مقصد بسازیم!
نظرتون در مورد این پست چیه؟