فاطمه خزینه لطافت و کرامت

19


🔹شب ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روز زن)
📅 تاریخ: 1403/10/02 – 20 جمادی الثانیه 1446
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
برخی موارد مطرح شده در جلسه:

🌟 مقام فاطمه: از درخشش تا طهارت

خداوندا، از کدامین مقام فاطمه سخن بگویم؟ از مقام فاطمیتش؟ از مقام دارو و درمانش؟ از پروازش یا پروازدهنده‌اش؟ از مقام زهرائیتش؟ از درخشش‌های عرضی و سماوی‌اش؟ از فروغ سبحانی‌اش؟ از درخش‌های عالی ملکی و ملکوتی او؟ یا از مقام بتولیت او ؟

از مقام طهارت او سخن بگویم، که حضرتش از پاکی سرشته شده است؟ از مقام لیلة‌القدری او سخن بگویم یا از مقام «ام‌ابیهایی» او؟ خداوندا، از این صنعت عظیم تو، کی بهره خواهیم برد؟ از این خلق فرازمانی و فرامکانی‌ات، خداوندا، کی به درک فرازمانی تو خواهیم رسید؟ بدون حجت فاطمی تو، به آن مقام نخواهیم رسید.

🌼 فاطمه، رمز نجات آخرالزمان

فاطمه همان خلق فرازمانی خالق ازلی و ابدی است و اکبر از ازلیت و ابدیت است. خدایا، فاطمه را برایمان بشناسان. به خدا، فاطمه رمز نجات ما از تمام فتنه‌های آخرالزمان است؛ فتنه‌های کور دجالی است. بدون فاطمه، جامعه، حیات، مادر و زن نابود خواهد شد. تا زمانی که زنان عالم در پرتوی فاطمه قرار نگیرند، جان نخواهند یافت. به خداوندی خدا، باید که رجوع کنیم به فاطمه؛ باید خود را در پرتوی این شمس پاک ایزدی قرار دهیم. فاطمی شوند تا نجات یابند از چاله‌ها و باتلاق‌های سیاه رذایل و نجاست‌ها و از آن خارج شوند.

اگر چنین نشود، به دست دجال ذبح خواهند شد، مردار خواهند شد. به خداوندی خدا، بیشتر از هر زمان دیگر به فاطمه نیاز داریم. لحظه‌ای مثل فاطمه باشیم. چگونه مثل فاطمه باشیم که نمی‌توانیم؟ آیا آرزویش را هم نمی‌توانیم بکنیم؟ آرزو کنیم که مثل فاطمه شویم. نقش فاطمه را بازی کنیم، هرچند نتوانیم. از خدا تمنای الهامات فاطمی را بکنیم.

🌟 نقش زنان و نبرد با دجال

اگر چنین نشویم، پای چوب اعدام دجال نابود خواهیم شد. طعم مرگ کثیف را خواهیم چشید. چه زنان و چه مردان، دجالان مجازی و حقیقی به مهر مادران می‌تازند. می‌خواهند مادری را بکشند. نه مادر، بلکه می‌خواهند مادریت را بکشند. زن بودن را بکشند. حس مادری را بکشند.

حس زن بودن را در وجود زنان نابود سازند. دجالان به کمین هستند؛ به کمین ناموس‌اند. اصالت ناموس را تحت تیرهای زهرآگین خود قرار داده‌اند و هر روز زهر خود را تزریق می‌کنند. نه آبرویی می‌ماند، نه عفت و حیایی. از روی جنازه‌ها رژه می‌روند. زمان، زمان بهره‌برداری از سلاح فاطمه است. تا شمشیر فاطمه را نکشیم، دجال آرام نخواهد نشست.

🌼 سلاح فاطمی و پایان ریا

شمشیر عفت را باید کشید. شمشیر حیا را. تا نکشیم، محکوم به نابودی و مرگ سیاه هستیم. حس کاذبِ دیده شدن، شتاب ریاکاری جاهلانه، نه به عبادت، بلکه به معاصی و زشتی‌ها، رونق دارد. بازار حرمت‌شکنی‌ها و ریا به حرمت‌شکنی‌ها که از نشانه‌های بارز آخرالزمانی است.

🌟 غفلت و نفوذ شیاطین

غفلت کور و سیاه باعث شده انسان دائماً در حال هک شدن باشد؛ دائماً تحت نفوذ، دائماً در معرض رخنه. شیاطین به جان انسان رخنه می‌کنند، تغییرش می‌دهند، و عروسکش می‌سازند؛ همان‌طور که دلشان می‌خواهد او را می‌جنبانند، سخن یادش می‌دهند. قلوب و ذهن ما تحت نفوذ و رخنه است. اگر جلوی این رخنه و نفوذ را نگیریم، به مرگ سیاه و شوم گرفتار خواهیم شد. هر کس به عاقبت خود نیندیشد، یعنی تحت نفوذ است و زمان نابودی‌اش فرا رسیده است.

شیاطین تمام قلوب و ذهن‌ها را تسخیر کرده‌اند و آماده وارد کردن آخرین ضربه خویش هستند. چرا این بشر رمز جان خود را به شیاطین داده است که به راحتی جانش را می‌شکافند؟ به راحتی کالبدش را می‌گشایند و دلش را از هم می‌پاشند.

🌼 اسارت دجالیان

آمال و آرزوهای بشر به غارت رفته است. این انسان عجب یار و یاور دشمنان خویش است. هم ظاهر و هم باطن ما به اسارت دجالیان درآمده است. نه دنیای درونی داریم، نه بیرونی. اندرونمان را به شیطان و شیاطین انسی و جنی سپرده‌ایم و فضایی باز کرده‌ایم که از فضای حقیقی، حقیقی‌تر است.

اندرو‌ن‌ترین اندرون خود و باطن‌ترین باطن خود را به شیطان سپرده‌ایم. دیگر هیچ سری نداریم؛ تمام رازهای ما برای شیاطین آشکار است. آن‌ها ما را بهتر از خودمان می‌شناسند. بازیچه دجالیان شده‌ایم. کی باید از این اسارت رهایی یابیم؟

🌟 فاطمه، کلید رهایی از دجال

فاطمه رمزی است برای شکستن تمام حرکات شیطان. برای نابودی دجال، تنها یک نفس فاطمه کافی است. اگر به پاکی یک تنفس کنیم، قله دجالیان نابود خواهد شد. اگر خود را به قلعه الهی پناه دهیم، چه شگفتی‌ها رخ خواهد داد!

وقتی کسی خود را شبیه فاطمه کند و از او الگو بگیرد، وارد قلعه حصن‌ حسین خدا می‌شود. فاطمه قلعه شکست‌ناپذیر آبرو و حیاست.

🌼 جمال دل‌ربای فاطمه

کسانی که دل‌ربایی می‌جویند، به خدا کافی است فاطمی شوند تا دل جهانیان را بربایند. به خدا، تمام دل‌ها ربوده می‌شوند. کافی است خود را تحت جمال فوق‌العاده دل‌ربای فاطمه قرار دهیم. اگر نوری از وجود او در ما انعکاس یابد، دل عالمیان به سوی ما جلب خواهد شد.

آن کسانی که به دنبال فاطمه هستند، باید به دنبال او شتاب کنند.

🌟 خزینه زیبایی و رمز دل‌ربایی

خزینه‌ای از زیبایی وجود دارد که اگر از آن بهره نبریم، سقوط خواهیم کرد. اگر کسی برای موش یا سوسک دل‌ربایی کند، یعنی سقوط کرده است. این افراد انسان نیستند، بلکه انسان‌نمایانی هستند که از حیوانات هم پست‌ترند. نقابی بر چهره خود کشیده‌اند تا پستی خود را پنهان کنند.

من می‌دانم چگونه دل‌ربایی کنم؛ اگر نفس فاطمی در دلم بتپد، می‌دانم چگونه در دل شب دل‌ربایی کنم. من به دنبال ملکوتیان و جبروتیان هم نیستم. هرکه فاطمی شود، توحیدی می‌شود و جز احد، کسی را نمی‌شناسد.

🌼 نفوذ دجالیان و تنفس فاطمی

شیاطین اندرون و بیرون ما را تسخیر کرده‌اند و به اشغال خود درآورده‌اند. سحر دجالی بدون دود است، اما دودی دارد که ما را خاکستر می‌کند، بدون آن‌که نشانی از خود بروز دهد. خاکستر وجودمان را به باد می‌دهد، و آنگاه متوجه سر دجالی می‌شویم.

حجابمان برای فضای مجازی باید بیشتر از فضای واقعی باشد. هرکس دلش مجازی شد، فضای مجازی را مجاز خواهد پنداشت. بیایید تنفس کنیم؛ به تنفس فاطمی تا حیات بیابیم و زندگی پاک و طیبه را تجربه کنیم. حال و هوای انسان‌های متعالی را دریابیم. آرزو کنیم که فاطمه شویم.

🌟 تمنای فاطمه شدن

با خدا، چیزی از فاطمه کم نخواهد شد؛ حتی اگر مثل فاطمه شویم. حتی مردان ما باید مثل فاطمه شوند. چرا تمنای فاطمه شدن نمی‌کنیم؟ مگر نفرمود: «ادعونی استجب لکم»؟ پس می‌خواهم مثل فاطمه شوم، محمد شوم، آل محمد شوم.

بیایید به سوی محمد شدن و آل محمد شدن سبقت بجوییم. فاطمه برای این مأموریت، آن‌همه رنج را تحمل کرد و الگوی ما شد. باید بر مسیر فاطمه حرکت کنیم تا جهان‌های پاکی را فتح کنیم.

🌼 آرزوی فاطمه شدن

اگر تنها یک آرزو کنیم و آن آرزوی فاطمه شدن باشد، یعنی تمام عجایب عالم را از خدا طلب کرده‌ایم. خدا کدام صنعت را از فاطمه دریغ داشته که ما چیزی بالاتر از آن بخواهیم؟ فاطمه برای این آمد که ما مثل او شویم.

با فاطمه باید تعقل کنیم، تفکر کنیم و فهم کنیم. با فاطمه باید حیات را تجربه کنیم. اگر چنین نکنیم، نسبت به فاطمه ظلم کرده‌ایم. برای تجربه عشق متعالی، باید جانمان لطیفه‌ای از فاطمه گردد تا به جذبات عالیات آشنا شویم.

🌟 شجره طیبه و اتصال به ثقلین

برای رسیدن به شکوفایی، باید خود را به ثقلین وصل کنیم. ثقلین، یعنی قرآن و عترت. تفکر و تفقه ما باید بر اساس ثقلین باشد. فقیه حقیقی کسی است که به صفحه نمایش عقل تبدیل شود؛ بنده‌ای که تمام وجودش بازتابی از ثقلین باشد.

این طعام کبریایی را از یاد نبریم؛ بدون این طعام، موجودات خواهند مرد و به کمال واقعی نخواهند رسید. عترت، شجره طیبه است. اگر از این شجره استفاده نکنیم، محکوم به نابودی خواهیم بود. تا زمانی که از این شجره طیبه بهره نبریم، به بلندای عبادت و کمال نخواهیم رسید.

🌟 فاطمه، بانوی تسبیحات و تکبیرات

اغذیه‌ای فراتر از تمام تصورات وجود دارد. غفلت از عترت، غفلت از حقیقت است؛ غفلت از پاکی و غفلت از فاطمه، غفلت از تمام موهبات عظیم الهی است. فاطمه کیست؟ بانوی تسبیحات و بانوی تکبیرات. بانویی که از مقام تسبیح گفتن به مقام خودِ تسبیح رسیده است. از حمد گفتن به مقام خودِ حمد رسیده است.

نفس مبارک او عین حمد خداست و جان والایش عین «لا اله الا الله». به زلالی، خدا را به وحدانیت یاد می‌کند. او همان صدای رسای تکبیر است، خودِ نوای والای «الله اکبر» است. فاطمه، آهنگ خوش خلقت است و خوش‌ترین موسیقی این جهان آفرینش.

🌼 عظمت تسبیحات فاطمه

وجود مبارک فاطمه تجلی «سبحان الله» است. جان والایش لطافت «الحمد لله» است. نور پاکش روشنی سرمدی «لا اله الا الله» است. وجود او فریاد «الله اکبر» است.

خدا از جان این بانو، عنایت‌هایش را بارش می‌دهد. عظمت تسبیح او همچون عظمت لیلة‌القدر است. تنها یک تسبیح او این موهبت عظیم را دارد. هرکس از این تسبیح غافل شود، بدبخت خواهد شد.

🌟 سفارش به تسبیحات فاطمه

امام صادق (علیه‌السلام) خطاب به ابو هارون می‌فرماید:
ای ابا هارون، ما کودکانمان را امر می‌کنیم به تسبیح فاطمه زهرا. چه رمز بزرگی است! اگر کودکانمان فاطمه را به مادری بگیرند، چه شگفتی‌ها رخ خواهد داد!

امام باقر (علیه‌السلام) نیز می‌فرماید:
اگر هدیه‌ای گرانبهاتر از تسبیحات فاطمه بود، خدا آن را به رسولش هدیه می‌کرد. اگر هدیه‌ای بهتر از آن وجود داشت، رسول خدا آن را به فاطمه هدیه می‌کرد.

🌼 عظمت تسبیحات در نزد خدا

مقام این تسبیح همچون مقام لیلة‌القدر است، مانند خود فاطمه زهرا، که «خیرٌ من ألف شهر» است. این تسبیح چنان عظمتی دارد که فضیلتش از هزار رکعت نماز نزد خدا محبوب‌تر است.

اگر تسبیحات فاطمه چنین عظمت دارد، خطبه توحیدی او چه شکوهی دارد؟ ما چقدر با تسبیحات فاطمه آشنا هستیم؟ چقدر با کلام او آشناییم؟ چقدر با جان مبارک او غریق هستیم، نه قریب؟

🌟 خودآزمایی با کلام فاطمه

اگر با کلامش غریب هستیم، از وجود مبارکش غریب هستیم. باید خود را آزمایش کنیم که چقدر با کلام و وجود مبارک او آشنا هستیم. شما نیز بهره خود را از کلام فاطمه بسنجید.

در ادامه خطبه فدکیه، فاطمه زهرا درس توحید می‌دهد. آفرینش جهان هستی را تصویر می‌کند و اشیاء جهان را با مشیت الهی زرع می‌کند. زرع کردن اگر به معنای خلق کردن است، این خلق مخصوص است. آیا این به معنای تکثر، پراکندگی یا اظهار است؟ شاید چنین باشد، اما این برداشت من است.

🌟 اسرار آفرینش و تجلیات الهی

خداوند متعال از جان اشیا، اسرار دیگری را هویدا کرد. اشیاء را خلق کرد و در خلقش، خلقی دیگر را به ظهور رساند. شکوفه‌ای از شکوفه‌های خلقتش باز کرد و از دل اشیا، عجایبش را آشکار ساخت. ذات اشیا را هویدا نمود و حقایق جدیدی را به نمایش گذاشت. صورت مشیتی اشیا را برملا ساخت.

ای کاش در زمان فاطمه بودیم. به جای آن همه زخم، به پای کلامش می‌رفتیم و التماس می‌کردیم تا جان کلامش را برای ما آشکار کند. با مشیت الهی، کشف دیگری از سیمای علمش را نمایان ساخت.

🌼 علم و جهان‌های خاص آن

علم نیز جهان‌های خاص خود را دارد. اگر آن را جهان بنامم، امیدوارم خطا نباشد. علم صفحات ویژه‌ای دارد که هر صفحه، پرده‌ای از اسرار الهی را آشکار می‌کند. ای کاش آن اشقیا مانع نمی‌شدند تا نور خدا بیشتر خود را متجلی می‌کرد.

🌟 تکوین اشیا و بی‌نیازی الهی

اشیا را تکوین کرد، بی‌آنکه نیازی به آن‌ها داشته باشد. خداوند به تکوین اشیا نیازی نداشت و ندارد. الله، جهان و اشیا را آفرید در حالی که هیچ نیازی به آن‌ها نداشت.

پس چرا آفرید؟ این خود چرا را نیز خالق آفرید. افعال خدا در محدوده نیاز نیست. افعال الهی برای رسیدن به هدفی نیست، زیرا اگر می‌خواست، همان هدف را محقق می‌کرد. مگر نگفتیم که اول و آخر برای او یکی است؟

اوست که نیاز را می‌آفریند. اگر نیاز نمی‌آفرید، نیازی وجود نداشت. خداوند نیاز را آفرید تا خلایق، طعم نیاز را بچشند و راه رفع نیاز را بیابند. خداوند هدف را به وجود آورد و پا را برای حرکت در مسیر آفرید.

🌼 بی‌نیازی مطلق خداوند

خدا اشیا را آفرید در حالی که هیچ فایده یا منفعتی برای او در آن نبود. او مصور جهان هستی است و خلایق را برای منفعت خود نیافرید. در تصویرگری اشیا، هیچ لذت یا سودی برای او وجود ندارد. خدا ناز و نیاز را آفریده است.

اوست که لذت را می‌آفریند و نیازی به اظهار کبریایی ندارد تا اکبریت خود را اثبات کند. حتی نمی‌توان گفت که او برای خود کافی است، بلکه او برای خلقش کافی است. اگر بگوییم او برای خود کافی است، اشتباه است، زیرا کفایت نیز از مخلوقات خداوند است. او برای بنده‌اش کافی است، نه برای خودش.

🌟 حکمت و تثبیت آن

مگر برای تثبیت حکمتش نبود که اسرارش را آشکار ساخت؟ ای کاش به پای کلامش می‌افتادیم و تمنای گشودن رازهایش را می‌کردیم. ای کاش آن ظلم در حق بانوی حکیمه نمی‌شد. حکمت او تجلی مشیت الهی است و تثبیت آن، مسیر آشکار شدن عظمت‌های بی‌پایان خداوند.

🌟 حکمت الهی و ظهور آن

چرا خدا خواست حکمتش را تثبیت کند؟ چرا اراده کرد؟ خداوند خواست تا حکمتش به ظهور کامل برسد. تثبیت حکمت، یعنی ظهور کامل آن. خواست تا حکمتش سرمدی شود و از روی مرحمت به نمایش درآید.

🌼 ماهیت حکمت

آیا حکمت، چهره اعلای علم است؟ من معنای دقیق حکمت را نمی‌دانم، اما شاید بتوانم برخی از صفات آن را درک کنم. آیا حکمت همان روشنایی و زیبایی علم است که به آن حکمت می‌گوییم؟ آیا حکمت، ظهور علم به کامل‌ترین حالت خود است؟ یا نظام افعال خداوند است؟

آیا می‌توان حکمت را از علم جدا کرد، یا اینکه پیوسته مصاحب علم است و لحظه‌ای از آن جدا نمی‌شود؟ شاید حکمت همان طعم علم باشد؛ همان لطافت، جلوه، جمال، کمال و جلال علم.

🌟 چرایی آفرینش و میدان ابتلا

چرا خدا آفرید؟ تمام این چراها در محدوده ادعاهاست و از دل چاله میدان ابتلا و آزمون به وجود آمده‌اند. تمام اخم‌ها، ظلم‌ها و ناملایمات از دل این میدان ابتلا است. مغز و دل ما چنان ضربه دیده‌اند که به حال فراموشی افتاده‌ایم.

ما در دل آزمون هستیم، در میدان مسابقه بندگی خدا قرار داریم. خودمان از خدایمان درخواست کردیم، اما اکنون آن را فراموش کرده‌ایم و چه‌بسا به آن اعتراض می‌کنیم.

🌼 تمنای شناخت فاطمه و لطف الهی

ای کاش فاطمه زهرا را کما هو حق زهرا می‌شناختم. خداوند ما، مهربان‌ترین است و این موهبت را به همه ما عنایت خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.