متن زیر که برداشتی از آیه نور می باشد را نقد نمایید

42

سوال1943 :

متن ذیل را نقد نمایید:
🍀التسلیم ۷۲ الله نور السموات و الارض…
برداشتی از آیه ای از قران مجید:
این آیه در حال بیان تمثیلی از نور خداست(و نه تشبیه). آیه مبارکه می فرماید خدا نور است. چراغدانی وجود دارد که نور خدا در آن است.
امام صادق علیه السلام می فرماید مقصود از مشکاه(چراغ دان) در آیه فوق، حضرت فاطمه سلام الله علیهاست.(تفسیر البرهان)
الله اکبر‌. تفسیر آیه شریف این طور می شود که نور آسمان ها و زمین(یعنی خدا) در اشیاست ولی با آن ها مخلوط نمی شود. غیر از آن هاست اما از آن ها زائل نمی گردد. نور خدا همان است که از وجود این چراغدان یعنی حضرت فاطمه سلام الله علیها به تمام عالم نور افشانی می کند. چقدر معنای آشکاری دارد. کسی که بگوید من هم نور هستم خدا هم نور هست، دچار شرک گردیده است. نور مثل سایر کمالات، از صفات مخصوص خداست و سایر موجودات نور دارند (یعنی متصف به صفت خدایند) اما خودشان نور نیستند بلکه با نور خدا نورانی شده اند. همین است معنای وحدت وجود. یعنی وجود ، صفتی کمالیست مخصوص خدا و سایر موجودات آن وجود را و آن صفت کمالی خدا را دارا هستند و با آن ‌کمال، موجود گشته اند. اگر کسی بگوید 《خدا هم وجود دارد ، من هم وجود دارم و این دو وجود هر دو کمالند و غیر از همند》دچار قیاس و تشبیه گشته است و برای خودش کمالی خاص قائل شده است که خدا دارای آن نیست! و حال آن که تمام کمالات مخصوص خدایند.
از همین روست که گفته می شود صفات خدا زائد بر ذاتش نیستند و صفات مخلوقات زائد بر ذاتشان است. وجود خدا عین ذات اوست و وجود مخلوقات زائد بر ذاتشان است؛ زیرا خداوند یا ماهیت ندارد یا ماهیتش برای هیچ کسی مکشوف نمی گردد.
پس اگر گفته می شود صفات خدا عین ذاتش است مقصود این نیست که بر ذات خدا احاطه یافته و علم پیدا کرده ایم. فرق اسم و صفت مانند فرق عرض و عرضی است. کسی که واجد صفت می شود تبدیل به اسم خدا می گردد از همین روست که اسم های خدا ارکان زمین و آسمانها را پر کرده اند و همه چیز اسم خداست.(اللهم انی اسئلک باسمائک التی ملات ارکان کل شیئ)به تعبیر دیگر فرق اسم و صفت به این است که یکی بلا شرط شیئ است و دیگری به شرط لا شیئ.
نمی توان فقط با استناد به یک روایت (که احتمالا بیان وجهی دیگر از معنای اسم و صفت است) ‌گفت اسم و صفت هیچ فرقی با هم ندارند زیرا اولا به وضوح می یابیم که میان قدرت و قادر تفاوت روشنی هست. و نیز روایاتی هم وجود دارند که میان اسم و صفات تفاوت قایل شده اند و صفات را جاری بر خداوند و اسماء را جاری بر مخلوقات معرفی می فرمایند: سئل أبو عبد الله عليه السلام عن التوحيد، فقال: هو عز وجل مثبت موجود، لا مبطل ولا معدود، ولا في شئ من صفة المخلوقين، وله عز وجل نعوت وصفات، فالصفات له، وأسماؤها جارية على المخلوقين (توحید شیخ صدوق)
🌸🔆❄️بسم الله الرحمن الرحیم❄️🔆🌸
#پاسخ1943
🍀🔅🌟علیکم السلام🌟🔅🍀
🌻🍀🌱🌱🍀🌻
🔆⚡️🌸نقدی بر مطالب شما🌸⚡️🔆
الله نور السموات و الارض…
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
برداشتی از آیه ای از قران مجید:
این آیه در حال بیان تمثیلی از نور خداست(و نه تشبیه). آیه مبارکه می فرماید خدا نور است. چراغدانی وجود دارد که نور خدا در آن است.
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸اگر الله مِثلی نداشته باشد(ِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ء) پس چیزی نمیتواند مثال پروردگار متعال قرار بگیرد! در این امر هیچ شک و تردیدی نیست! مثال پروردگار متعال مثل اسماء پروردگار متعال است! امثال و اسماء هر دو آفریده های پروردگارند!
🌸
🌻النحل : 60 … لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى‏ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
🌻الروم : 27 … وَ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلى‏ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
🌻الأعراف : 180 وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها …
🌻الإسراء : 110 قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ …
🌻طه : 8 اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏
🌻الحشر : 24 هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
🔆اگر خدا را با نور توصیف کنیم(نور آسمانها و زمین) این نور مثالی ندارد!
🌷 يا نُورَ النُّورِ يَا مُنَوِّرَ النُّورِ يَا خَالِقَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ النُّورِ يَا مُقَدِّرَ النُّورِ يَا نُورَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً قَبْلَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً بَعْدَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً فَوْقَ كُلِّ نُورٍ يَا نُوراً لَيْسَ كَمِثْلِهِ نُور
🔆مثل نوره(مثال نور خدا)، نور خدا=نور الله، آفریده ی خداست، مثل روح الله، رحمت الله، برکات الله، نعمت الله، بیت الله و … در واقع این مثال برای آفریده ی خداست، نه ذات خدا! نور الله، اضافه ی ملکی است!

🌸🌷 ثمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَضَعَ الْعِلْمَ الَّذِي كَانَ عِنْدَهُ عِنْدَ الْوَصِيِّ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَقُولُ أَنَا هَادِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ الْعِلْمِ الَّذِي أَعْطَيْتُهُ وَ هُوَ نُورِيَ الَّذِي يُهْتَدَى بِهِ مَثَلُ الْمِشْكَاةِ فِيهَا الْمِصْبَاحُ فَالْمِشْكَاةُ قَلْبُ مُحَمَّدٍ ص‏
الكافي (ط – الإسلامية)، ج‏8، ص: 380
🔆این جمله ی شما «چراغدانی وجود دارد که نور خدا در آن است» اگر گفته ی شما صحیح باشد«خدا نور است» در این صورت – نعوذ بالله- خدا در چراغ دان جا میگیرد-نعوذ فنعوذ بالله-یعنی این خدا محدود به چراغدان است.(الصافات : 159 سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ )
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
امام صادق علیه السلام می فرماید مقصود از مشکاه(چراغ دان) در آیه فوق، حضرت فاطمه سلام الله علیهاست.(تفسیر البرهان)
الله اکبر‌. تفسیر آیه شریف این طور می شود که نور آسمان ها و زمین(یعنی خدا) در اشیاست ولی با آن ها مخلوط نمی شود. غیر از آن هاست اما از آن ها زائل نمی گردد. نور خدا همان است که از وجود این چراغدان یعنی حضرت فاطمه سلام الله علیها به تمام عالم نور افشانی می کند.
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸اگر نعوذ بالله قائل به این باشیم که خدا در اشیاست، یعنی در درون آنهاست یا عجین با آنهاست یعنی نعوذ بالله قائل به این هستیم که خدا محدود بوده بطوریکه توسط اشیاء احاطه میگردد!
مشکات از یک منظر و از یک بطن فاطمه ی زهرا سلام الله علیهاست، یعنی وجود خانم تجلیگاه اسماء حسنای الهی است نه ذات الهی!
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
چقدر معنای آشکاری دارد.
کسی که بگوید من هم نور هستم خدا هم نور هست، دچار شرک گردیده است. نور مثل سایر کمالات، از صفات مخصوص خداست و سایر موجودات نور دارند (یعنی متصف به صفت خدایند) اما خودشان نور نیستند بلکه با نور خدا نورانی شده اند.
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸همانطوریکه گفتم خدا مثلی ندارد، در صورت توصیف او با نور، نوری خواهد بود که مثلی نداشته باشد و این استثنا بردار نیست، اگر تنها یک موجود را – هر چند مخصوص- در نظر بگیریم، نورانی شدنش نفس موجودیتش را مغفول نمیدارد! هر موجودی چه از حیث وجود و چه از حیث صفات وابسته به اوست، چه از حیث روشنایی و چه از حیث حیات و چه از حیث هر گونه احساسی.
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
همین است معنای وحدت وجود. یعنی وجود ، صفتی کمالیست مخصوص خدا و سایر موجودات آن وجود را و آن صفت کمالی خدا را دارا هستند و با آن ‌کمال، موجود گشته اند. اگر کسی بگوید 《خدا هم وجود دارد ، من هم وجود دارم و این دو وجود هر دو کمالند و غیر از همند》دچار قیاس و تشبیه گشته است و برای خودش کمالی خاص قائل شده است که خدا دارای آن نیست! و حال آن که تمام کمالات مخصوص خدایند.
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸این عبارات متناقض بوده، چرا که از یک جنبه قائل به این هستید که موجودات صفت کمالی وجود را دارا هستند اما در جملات بعدی گویا که موجودات در عین دارا بودنش فاقد آن هستند!
راستی مگر موجودات و وجودشان جدا هم هستند؟ که چنین عنوان میدارید
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
از همین روست که گفته می شود صفات خدا زائد بر ذاتش نیستند و صفات مخلوقات زائد بر ذاتشان است.
وجود خدا عین ذات اوست و وجود مخلوقات زائد بر ذاتشان است؛ زیرا خداوند یا ماهیت ندارد یا ماهیتش برای هیچ کسی مکشوف نمی گردد.
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸صفات خدا اگر عین ذات او باشد، پس بایستی گفته شود صفت خدا نه صفات خدا، آن صفت هم صفت نبوده بلکه ذات بوده که به خطا از آن به صفت یاد شده!
🌸اگر صفات مخلوقات را زائد بر ذاتشان در نظر بگیریم، با توجه به صفات عرضی و عرض تصور جدایی بعضی از صفات از ذات موجودات، تصور ذات بدون ذات خواهد بود، مثل ذات بدون حیات که برابر با عدم خواهد بود! یعنی وجود نخواهد داشت!
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
پس اگر گفته می شود صفات خدا عین ذاتش است مقصود این نیست که بر ذات خدا احاطه یافته و علم پیدا کرده ایم.
فرق اسم و صفت مانند فرق عرض و عرضی است. کسی که واجد صفت می شود تبدیل به اسم خدا می گردد از همین روست که اسم های خدا ارکان زمین و آسمانها را پر کرده اند و همه چیز اسم خداست.(اللهم انی اسئلک باسمائک التی ملات ارکان کل شیئ)
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸تناسبی بین «اسم و صفت» و «عرض و عرضی» دیده نمیشود! چرا که بعضی از صفات نسبت به ذات عرضی و عرض هستند!
کسی که واجد صفتی نباشد چه حالتی پیدا میکند؟ آیا وجود نخواهد داشت؟!
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
به تعبیر دیگر فرق اسم و صفت به این است که یکی بلا شرط شیئ است و دیگری به شرط لا شیئ.
🔆نقد کلام شما🔆
این سخن هیچ مفهومی ندارد!
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀

نمی توان فقط با استناد به یک روایت (که احتمالا بیان وجهی دیگر از معنای اسم و صفت است) ‌گفت اسم و صفت هیچ فرقی با هم ندارند زیرا اولا به وضوح می یابیم که میان قدرت و قادر تفاوت روشنی هست. و نیز روایاتی هم وجود دارند که میان اسم و صفات تفاوت قایل شده اند و صفات را جاری بر خداوند و اسماء را جاری بر مخلوقات معرفی می فرمایند:
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸یکی دانستن صفت و اسم تنها در برابر ذات حق تعالی معنا مییابد نه موجودات و مخلوقات الهی!
🍀⚡️سخن شما⚡️🍀
سئل أبو عبد الله عليه السلام عن التوحيد، فقال: هو عز وجل مثبت موجود، لا مبطل ولا معدود، ولا في شئ من صفة المخلوقين، وله عز وجل نعوت وصفات، فالصفات له، وأسماؤها جارية على المخلوقين (توحید شیخ صدوق)
🔆🍀نقد کلام شما🍀🔆
🌸تفسیر این حدیث به یکسان دانستن صفات حق با ذاتش نیست چرا که هم صفات به او تعلق دارند و هم اسماء(لله الاسماء الحسنی) و صفات را اگر امثال در نظر بگیریم آنها هم به او تعلق دارند(لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى)
🌸چه زیباست مناجات حضرت زین العابدین علیه السلام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
🌸ضلَّتْ فِيكَ الصِّفَاتُ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَكَ النُّعُوتُ، وَ حَارَتْ فِي كِبْرِيَائِكَ لَطَائِفُ الْأَوْهَام‏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.