مرگ زشتی و معصیت

19

🌻🔆مرگ زشتی و معصیت🔆🌻
🌼🔆🌼اجل عیب و نقص🌼🔆🌼

🔹 جلسات هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه (دعای بیستم)
📅 تاریخ: 1403/12/09 -28 شعبان 1446
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
📝 برخی موارد مطرح شده در جلسه:

دعا برای رهایی از عیوب و اصلاح نفس 🙏

خداوندا! مرا به حال خودم رها مکن، و عیب مرا نیز به حال خود رها مساز!
مرا با عیبم ترک مکن و مرا به عیبم وا مگذار!
پروردگارا! خداوندا! عیب مرا بگیر و اصلاحش فرما!
خداوندا! مبادا عیب مرا در چنگ خود خوار و ذلیل سازد!
ربّنا، معبودا!


درخواست اصلاح عائبه‌های درونی 🌿

خداوندا! عائبه‌ای را در من رها مساز؛
آن عائبه‌ای که مرا مستحق سرزنش می‌گرداند، خداوندا، رهایش مکن!
آن عائبه را نیکو گردان!


طلب کمال در فضایل و نیکویی در خصلت‌ها ✨

هیچ عیبی را که به‌خاطر آن سرزنش شوم، رها مکن، مگر آن که آن را نیکو گردانی!
خداوندا! اگر کرامتی، خصلتی پسندیده، در جان من به نقصان است، رهایش مکن، مگر آن که آن را به اتمام برسانی!
خداوندا! پروردگارا! اللهم لا تدع…


اصلاح خصلت‌های ناقص و ناپسند 🛤

هر آن خصلتی که در جان من عیب شمرده می‌شود، خداوندا، آن خصلت را به حال خود رها مکن، اصلاحش گردان!
آن خصلتی که برای من عیب محسوب می‌گردد!
هر خصلتی برای هر کسی برازنده نیست؛
حسناتُ الأبرار، سیّئاتُ المقرّبین!


نابودی جهل و پایان عصر معصیت 🌎

خداوندا! اگر مرا با آن خصلت خفیف و معیوب رها سازی، جهان اکبرم معیوب خواهد شد!

انسان در این عصر، در آخرین لحظات حیات دنیوی قرار گرفته است!
قرار است آخرین عیب در این جهان هستی رخ بنماید، آخرین درجه‌ی عیب در این جهان خود را نشان دهد!
چراکه موعد نابودی عیب فرارسیده است!

آخرالزمان است! هر چیز به پایان خود خواهد رسید!
معصیت به آخر خط خواهد رسید و عمر آن، به‌زودی، ان‌شاءالله، به پایان خواهد آمد!
عیب، اجلش فرامی‌رسد! چراکه جهل، اجلش برچیده خواهد شد!

با برچیده شدن اجل جهل، هر عیبی از این جهان هستی معدوم و نابود خواهد شد!
دیگر اثری از آن نخواهد بود!
جهل که از میان برود، عیب نیز نابود خواهد شد!
هرچه زشتی، هرچه گناه، هرچه معصیت و هرچه شیطنت است، نابود خواهد شد!

این جهلی که اکنون ما را فرا گرفته، به پایان خواهد رسید!


هویت جهل و تأثیر آن بر انسان ⚫️

جهل، چهره‌ای دارد!
جهل، عینیتی خاص دارد!
این جهل، هویتی مستقل دارد، معنایی دارد!
فقدان علم نیست، بلکه خود، لشکر و حشم دارد!

جهل، در جان آدمی ترکیب یافته است؛
حیات آن، فقط مختص عالم دنیا است!

وقتی جهل به انسان روی می‌آورد، وقتی ظلمت خودنمایی می‌کند،
تاریکی، جان آدمی را در بر می‌گیرد!

اما هنگامی که جهل پشت می‌کند، انسان غرق نور و روشنایی می‌شود!

انسان در این دنیا، ناچار است که با این جهل تقابل داشته باشد؛
این جهل در جان آدمی گردش خواهد کرد، معیت دارد، درون انسان مقیم است.

مانند حرکت سایه با خورشید؛
وقتی خورشید حرکت می‌کند، سایه نیز خودنمایی می‌کند!
این جهل همانند همان سایه است!
تا نور هست، سایه نیز خواهد بود!


برچیده شدن جهل در پرتو نور الهی 🌞

وقتی نور انسان در اوج سر او قرار گیرد، دیگر ظلمتی نخواهد بود!
به‌یکباره برچیده خواهد شد!

زمانی که نور قرآن و عترت، سراسر جان آدمی را در بر گیرد،
دیگر برای جهل، مجال خودنمایی نخواهد بود!

اکنون زمان، زمان آخرالزمان است!
قرار است که این جهل، به یکباره برچیده شود!

وقتی خورشید خدا طلوع کند،
تمام جان‌ها را در بر خواهد گرفت!

آیا دیگر جایی برای جهل خواهد ماند؟!
وقتی جهل نابود شود، عیب نیز نابود خواهد شد!


نابودی عیب در پایان دوران جهل 🌍

قرار است عیب نابود شود!


نقش علم در نابودی عیب 📖

امام، پیش از نابودی، عصاره‌ی خود را نشان خواهد داد!
امر او به پایان خواهد رسید!

اگر پیش از رحلت و مرگ، علم، عیب را از جان انسان برنگیرد،
او در آزمون علم و جهل، مردود خواهد شد!

چراکه خود، هیچ نقشی در برچیده شدن عیب نداشته است!

به خدا سوگند! زمین پاکیزه خواهد شد!
از هر عیب، از هر چرک و پلیدی، رها خواهد شد!

این، آزمون است!


پایداری در روشنایی در برابر ظلمت 🌊

انسان باید در برابر همین جهل و معصیت قرار گیرد، اما آلوده نشود!

آیا کسی که غرق در روشنایی است، به ظلمت آلوده خواهد شد؟!
کسی که در پاکی غرق است، کسی که در آب زلال و حیات فرو رفته،
آیا چرک جرئت آن را دارد که در جان او نفوذ کند؟!


ویژگی‌های انسان آخرالزمانی 🏛

ما در عصر آخرالزمان هستیم!
موجودات عصر آخرالزمان، همچون کهنسالان این جهان هستند!
آن‌ها، رسیده‌های این جهان هستی‌اند!

مبادا خود را در این جایگاه و لحظه‌ی آخرالزمانی،
با انسان‌های اولیه و پیشین مقایسه کنیم!

این مقایسه، مانند مقایسه‌ی یک کهنسال با طفلی ناآگاه خواهد بود!

همان‌گونه که اگر یک جوان یا پیر، رفتار کودکی را تقلید کند، شایسته‌ی سرزنش خواهد شد،
اگر بشر آخرالزمانی رفتار انسان‌های پیشین را داشته باشد،
نه‌تنها خوار و ذلیل خواهد شد، بلکه مستحق بدترین سرزنش‌ها خواهد بود!


عصر آخرالزمان و سقوط انسان ⏳

عصر، عصر آخرالزمان است!
زمان طفولیت بشر به پایان رسیده، اما چرا این انسان آخرالزمانی، ادای کودکان شیرخوار را در می‌آورد؟!
بلکه حتی ادای طفلان حیوانات را!
نه طفلان بشر را!

چقدر این بشرِ این دوره و زمان، سقوط کرده است!
به بدترین عیب گرفتار شده است!

پس با جان و دل، این دعای امام سجاد (ع) را بخوانیم:
اللهم لا تدع…


درخواست اصلاح عیوب از خداوند 🌿

خداوندا! هیچ خصلتی را در جانم رها مکن، آن خصلتی که برای من عیب محسوب می‌شود، مگر آنکه آن را اصلاح کنی!

آری، برخی از خصلت‌ها، عیب محسوب می‌شوند، خودِ خصلت، عیب است!
عیب، صفت خصلت است!

در فراز دیگر، این عیب، غیر از عیب اول است!
عیب اول، شامل همان خصلت است؛ اما در فراز بعدی، عیبی است ریشه‌دار!

خداوندا! مرا رها مکن!
عیبم را رها مکن!
مرا با عیبم ترک مکن!
مرا به عیبم وا مگذار!
مرا به خودم وا مگذار!
مرا به خصلتم وا مگذار، مگر آنکه آن را اصلاح فرمایی!

خصلتی که به ذات، عیب است!


عیوب اخلاقی و عقلانی، دشمنان رشد انسان ⚖️

این دعا، اشاره به عیوب اخلاقی دارد!
انسان هم باید به عیوب اخلاقی خود نظر کند، و هم به عیوب عقلانی‌اش!

هر یک از مکارم اخلاق، همان جنود جهل هستند!
همان خصلت‌های معیوبی که باید اصلاح شوند!
باید ادب شوند!

این همان شر در برابر خیر است!
همان کفر در برابر ایمان!
همان انکار در برابر تصدیق!
همان یأس در برابر امید!
همان ستم در برابر عدل!
همان خشم در برابر رضا!
همان کفران نعمت در برابر شکر آن!

باید که اصلاح شوند، تا انسان در مسیر حق قرار گیرد!


طلب اصلاح عیوب ریشه‌دار 🔄

و هیچ عیبی را که به‌خاطرش سرزنش شوم، رها مکن، مگر اینکه آن را نیکو گردانی!

“اعبه” همان عیب است، یا عیبِ ریشه‌دار است، یا تمام عیوب را در بر می‌گیرد!
یا “عیبک” است، یا جوانه‌ی عیب است!
یا عیبِ زاینده است!
یا همان عیبِ افعالی است!

کدام است؟

هرچه هست، “اعبه” است، زشت است، باید که برچیده شود!

هر عیبی که انسان را مستحق کینه، تندی، نفرت، توبیخ و سرزنش می‌کند،
خداوندا! این چنین عیب را از من بگیر!
مرا به آن وا مگذار!
نیکویش گردان!

“خصلت” اصلاح می‌شود، اما “عیب” باید تحسین شود! (اشکال)


سرزنش وجدان، تلخ‌ترین ملامت 🌀

وجدان انسان، تازیانه‌ای بر سر او می‌زند و او را ملامت می‌کند!
تلخ‌ترین نوع سرزنش، همان سرزنش وجدان است!

انسان را، مردم سرزنش می‌کنند!
فرشتگان، او را سرزنش می‌کنند!
همین زمین، همین هوایی که در ریه‌هایش می‌کشد، او را سرزنش، بلکه لعنت می‌کند!
ستارگان، کهکشان‌ها، و هرچه در کائنات است، او را سرزنش می‌کنند!
عضو به عضو بدنش، او را مورد ملامت قرار می‌دهد!


سرزنش الهی و شماتت شیطان ⚖️

بالاترین سرزنش، توبیخ خداوند است!
کسی طاقت تحمل آن را ندارد!

اما شیطان، سرزنش نمی‌کند!
در برابر سرزنش، شماتت می‌کند!
با شماتتش، انسان را سیاه می‌کند، آزار می‌دهد، او را خوار و ذلیل می‌سازد!

آری، عیب انسان، زاد و ولد می‌کند!
مبادا “شجره‌ی منحیه” رها شود!
که میوه‌های… (؟)


درخواست پرورش فضائل و نیکویی‌ها 🌱

خداوندا! آن “اکرومه” (بزرگواری) را، آن نیکویی جان را، به نقصان رها مکن، آن را کامل کن!
خداوندا! آن “اکرومه” را خودت پرورش بده، خودت زاینده‌ی آن باش!

خداوندا! اگر در جانم، نهال نیکویی است، اگر خصلتی نیکو دارم، به آن نظر کن!
آن را زراعت کن!
خودت آن را به “شجره‌ی طیبه” برسان!
میوه‌هایش را شیرین بگردان!

“اکرومه‌ها” همان مکارم اخلاقند!
“اکرومه‌ها” نهال‌های کرامت وجود ما هستند!

فضیلت‌های ما:
✨ محبت، عبادت، خیر، ایمان، تصدیق، رضا و شکر
همگی “اکرومه‌های جان ما” هستند!

پس باید که سرزمین وجود انسان، باغ زیبایی‌ها و عالیات شود!
و زارع آن، الله تبارک و تعالی باشد!


شکر برای پرده‌پوشی الهی 🕊

در فرازی دیگر، زینت صالحین چنین مناجات می‌کند:
“بارالها! حمد، سزاوار توست، به خاطر پرده‌پوشی‌ات، پس از دانایی‌ات!”
“و به خاطر عافیت‌بخشی‌ات، پس از آگاهی‌ات!”


انسان و تلاش برای عیوب و ننگ‌ها 🔄

با جان و دل، همه در کسب “اعبه” و ننگ تلاش کردیم!
خود را خسته ساختیم!
وجودمان را به عیب‌ها آلوده کردیم!

اما خداوندا! تو ما را با عیبمان به شهرت نرساندی!
ما را با عیبمان، معروف و شناخته‌شده نکردی!
ما را به زشتی‌ها متصل ساختیم، اما تو ما را مفتضح نساختی!
رسوایمان نکردی!

بشر، خود را در لباس زشتی و پلیدی پوشاند!
لباس‌های زشتی را به تن کرد!
اما تو، ای پروردگار من! تو او را به زشتی‌هایش راهنمایی نکردی!

خداوندا! چنان ساختی که از آن لباس زشتی که بر تن کرده است، بی‌خبر بماند!
او خود را در زشتی و رسوایی و خواری فرو برد، اما تو، ای معبود یگانه! تو او را از این حقیقت غافل کردی!


حمد الهی برای پوشاندن عیوب و گناهان 🌿

در فرازی دیگر، چنین مناجات می‌کند:
“یا الهی! حمد، فقط از آنِ توست!
چه بسیار “اعبه”هایی که آن‌ها را پوشاندی!
به من لطف فرمودی، پرده کشیدی بر روی آن عیب‌ها، و مفتضح و رسوایم نساختی!
و چه بسیار گناهانی که آن‌ها را مستور کردی، مخفی ساختی، بر من لطف کردی، عیبم را پوشاندی، گناهم را پوشاندی، و مرا با آن گناه مشهور نگرداندی!”


انسان؛ بین “نظام احسن” و “عیوب اقبح” ⚖️

آری، انسان، در “نظام احسن” خود، زیباست!
از یک سو، در نظام احسن است، از سوی دیگر، در “عیوب اقبح” رسواست!

اما این انسان آخرالزمانی…
به عجیب‌ترین و قبیح‌ترین عیوب آلوده خواهد شد!
او، با گذری صددرصدی از فطرت خود، خود را در زشتی‌هایش غرق خواهد کرد!


دوری از فطرت، سقوط از نظام احسن 🌌

هرچه از فطرت خود فاصله بگیریم، از نظام احسن خود نیز فاصله گرفته‌ایم!
دوری از نظام احسن یعنی آلوده شدن به عیوب اقبح!

نظام احسن، همان توحید است!
نظام توحید و فطرت، حقیقتی یکپارچه است!

اگر انسان بخواهد خود را به آن نظام والا برساند، باید فطرت خود را زنده نگه دارد!
باید توحید را بر وجودش حاکم کند!

توحید، مانند نمک است! مزه‌ی هرچیز را توحید می‌دهد!
اگر توحید نباشد، صورت زیبا هیچ طعمی نخواهد داشت! هیچ لذتی نخواهد داشت!

اگر خورشید بالای سرمان از توحید دور شود، به خدا قسم، سیاه‌ترین و ظلمانی‌ترین آسمان را خواهیم داشت!
این توحید است که می‌درخشد!
این انسان موحد است که شیرین است!

به خدا قسم! گل زیبا و زیبایی آن، به خاطر توحید آن است!
هر موجود زیبایی، به خاطر توحیدش زیباست!

وگرنه، تنها سرابی از زیبایی خواهد بود!
طعمی نخواهد داشت!
از دور به سویش شتاب خواهند کرد، اما زمانی که نزدیک شوند، آن را پوچ و بی‌ارزش خواهند یافت و عزم فرار خواهند کرد!


حقیقت زیبایی و فرار از زیبایی‌های کاذب 🏃‍♂️

هیچ سراب زیبایی، طعم حقیقی در جان آدمی نگذاشته است!

“زوج موحد” غیرقابل وصف است!
از سراب زیبایی، از زیبایی‌های کاذب، فرار کنیم!
به سوی توحید شتاب بگیریم!

هرکه در جان خود، گوهر توحید دارد، او را به آغوش بکشیم!
و هرکس که فاقد این گوهر است، از او بگریزیم!
آن‌چنان که از حیوانات درنده فرار می‌کنیم!

هرگونه انحراف از گوهر توحید، انسان را اسیر عیب و نقص خواهد کرد!
انسانی که از فطرت خود فاصله می‌گیرد، گرفتار شرک و شک خواهد شد!

این نقص، تاریکی محض است!
آدمی را از هر جهت ناقص خواهد کرد!

هرچه از درک و معرفت دور شویم، یعنی از همان نظام توحیدی خود جدا شده‌ایم!


دوری از نظام توحید، تاریکیِ روح 🌑

هرکه از نظام توحیدی خود دور شود، لذت و درک و معرفتش سیاه خواهد شد!
تمام توجه‌مان را به سوی “دین حنیف” معطوف کنیم!

راه نجات همین است!
راه رهایی از تمام عیوب همین است!

دست به دامن خدا شویم!
تا ما را به دین حنیف خودش نگه دارد!
پروردگارمان، ما را به حال خودمان رها نکند!
خودش ما را حفظ کند!
لحظه‌ای ما را به غیر توحیدش وا نگذارد!


سقوط به دره‌ی عیوب و رذالت ⚠️

وقتی انسان از نظام احسن خود سقوط کند، در دره‌ی عیوب غرق خواهد شد!

“اسفل السافلین” یعنی چاه رذالت!
گردابِ عیوب و نقصان!

هر انحراف از فطرت، انحراف از حضرت فاطر است!
چگونه انسان از خالقش فرار می‌کند، وقتی به فطرتش پشت کرده است؟!

دوری از حضرت اله و ذکر، یعنی غرق شدن در تاریکی، افتادن در قعر عیوب، ناقص شدن، از بالا به پایین سقوط کردن!

این انسان اگر سقوط کرده، باید بازگردد!
اگر سال‌ها مسیر شرک را طی کرده و خود را خسته کرده، باید بازگردد!

اگر به انتهای عمر خود رسیده و در جانش نهال شرک رویانده، باید بازگردد!
اگر برنگردد، خودش که در اسفل السافلین است، دیگران را نیز به همان چاه خواهد افکند!


نظام احسن انسان و سقوط از آن 🔄

نظام احسنِ وجود انسان، با ریخت و وضعیت کنونی‌اش سازگار نیست!
این انسان، با خودش چه معامله‌ای کرده که به این درد گرفتار شده است؟!

این چه وضعیتی است که باید خود را بپوشاند؟!
او باید خود را عرضه می‌کرد، اما اکنون مجبور به پنهان شدن است!

اندام‌های زیبای خود را زشت ساخته!
این چه ریختی است که به خود گرفته؟!
این دل و روده‌ی او، چگونه به این وضعیت رسیده است؟!


نور درونی انسان و سقوط او به تاریکی 🌞

نور باید از دل انسان به بیرون جهد!
انسان باید چهره‌ی خورشید را روشن می‌ساخت!
اما اکنون، محتاج خورشیدی بالای سرش شده است!

او که باید عرش خدا را زینت می‌داد،
اکنون چهره‌ی زمین را زشت ساخته است!
او با عیوبش مسخ شده است!

این انسان، تنبیه‌شده و معیوب است!
سقوط کرده است!

اما باید بازگردد!
باید هجرت کند، به‌سوی تکامل!

این انسانی که در “احسن نظام” بود،
باید از آن پرواز می‌کرد، اما سقوط کرده است!

به کجا رسیده است؟!
از جمادات هم پست‌تر شده است!
جا دارد که سنگ بر او فخر بفروشد!

این انسان، چه موجودی است؟!
با عیوبش، از چهارپایان پست‌تر شده است!


بشرِ گمشده در تاریکی عیوب 🌫

بشر، با عیوبش، خود را گم کرده است!
بشر، مفقود است!

زیبایی‌هایش را گم کرده است!
نظام احسن خود را از دست داده است!

کجا آن را گذاشته و رها کرده؟!
به کجا سقوط کرده است؟!

او، به بدترین عیب‌ها، یعنی نادانی گرفتار شده است!
دیگر چیزی از خود باقی نگذاشته است!

این انسان، چندین میلیارد سال تاریخ دارد، اما چندین سال عمر خود را فراموش کرده است!
چون فطرتش فراموش شده و قفل گردیده است!

این انسان، در این عصر، نه بالی برای پریدن دارد، نه مغزی برای اندیشه!
این انسان، باید به گستره‌ی تمام جهان هستی گسترش می‌یافت!


بشر، نابینای میدان معصیت 👁

این انسان، باید دیده‌ی کائنات می‌شد!
باید چشم اندیشه‌ی جهان هستی می‌بود!

اما اکنون، از تمام اجرام مدد می‌گیرد، تا خود را اندکی از این نابینایی به بینایی برساند!

آری، بشر در میدان معصیت، خود را باخته است!
جهان اکبر آدمی، مفقودالاثر شده است!

از این نقص و عیب، چه عیبی بزرگ‌تر می‌توان یافت؟!


بشرِ حیوان‌صفت، گرفتار در شهوت و شکم 🍖

این بشر، به عیبی گرفتار شده است که همچون حیوان می‌اندیشد!
تمام فکرش، شکمش و شهوتش شده است!

چه گرفتاری بزرگی!

این انسان باید برای زمین و آسمان، برکت می‌شد!
اما اکنون، دست گدایی به هر سو دراز کرده است!

گمان نکنیم که برکات، فقط محدود به آب و نان است!
بشر، به برکات وجودی، حیاتی، علمی، روحی و بندگی نیاز دارد!
باید به تمام این برکات برسد!


راه نجات از عیوب و نقص‌ها 🤲

چه باید کرد؟

باید دست به دامن لطف و مغفرت خداوند دراز کنیم!
باید دعای امام سجاد (ع) را بخوانیم!
باید ندا سر دهیم، باید مناجات کنیم!

تا خدایمان، عیب‌ها و خصلت‌های ما را اصلاح کند، نیکو گرداند!

تا تمام برکات، بر جانمان بجوشد و بروید!
تا سرزمین وجودمان، غرق در زیبایی، احسان و لطف پروردگار متعال شود!

اما انسان، کور شده و خبر ندارد!
مگر این کوری، عیب نیست؟!
این، عیب اکبر است!

افق نظر آدمی سقوط کرده است!

آیا به آسمان نظر نکرده‌اند که چگونه آن را بنا نهادیم، زینتش بخشیدیم و هیچ شکافی در آن نیست؟!

باید بشر نظر می‌کرد!
اما نگاهش کور شده است!

به خدا قسم، کورم و خبر ندارم!

این بی‌خبری از کوری، بدترین عیوب است!
عیبی که جان و دانایی مرا در برگرفته است!


نگاهی به ملکوت، نگاهی به معرفت 🌍

آیا به ملکوت آسمان‌ها و زمین نظاره نکرده‌اند؟!
و آنچه را که خدا از هیچ، خلق کرد؟!

پس، بشر این ظرفیت را داشته که کل جهان هستی را یکجا رصد کند!

این آیه‌ی شریفه، مرا به خودم می‌آورد!

باید توجه کنم!
باید ملکوت آسمان‌ها و زمین را ببینم!
اما کورم و خبر ندارم!
چشمانم افت کرده، سقوط کرده است، و خودم بی‌خبرم!


راه بازگشت به بینایی و دانایی 🔄

چه کنم؟
چگونه بینایی و دانایی‌ام را باز یابم؟

آیا در روی زمین سیر نکرده‌اند، تا برایشان دل‌هایی باشد که با آن تعقل کنند؟!

این، “عرض القرآن” است!
من باید در “عرض زمان”، در عرض قرآن سیر کنم!

اگر بتوانم سیر و سلوکی در دل قرآن داشته باشم،
دلم را خواهم یافت، و با آن تعقل خواهم کرد!

آن چشمی که باید به ملکوت آسمان‌ها و زمین می‌نگریست، باید بازگردد!

خداوندا!
دستم را بگیر، دلم را بگیر، پایم را بگیر!
مرا در مسیر سیر و سلوک خودت راه ببر!


ظهور آخرین نسخه‌ی خلقت؛ آمادگی برای امام زمان (عج) 🌱

آری، قرار است آخرین نسخه‌ی خلقت، در این جهان هستی رخ بنماید!
این دانه‌ی انسانیت، باید آخرین نسخه‌ی خود را شکوفا کند و به ظهور برساند!

این دانه، شکافته شده و شکوفا گردیده!
باید به آخرین حد رشد خود برسد!

چگونه؟

برای همین است که جهانیان، در انتظار آقا بقیة‌الله الاعظم (روحی له الفداء) هستند!
آیا آماده‌ی پذیرش امام زمان (عج) هستیم؟!
آیا می‌دانیم که برای درک حضرت، باید حافظه‌ای به ظرفیت کل جهان هستی داشته باشیم؟!

چراکه امام زمان (عج)، همان “امام مبین” است!

باید با همان امام، خود را هم‌مسیر کنیم!

آماده‌ایم، یا هنوز چشمانمان باز نشده است؟!

باید با امام زمان (عج) برسیم!

“بابُ الله” است!
باید از این باب بگذریم!
اسرار، پشت این باب است!


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.