📖 جلسه هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه (دعای بیستم)
📅 تاریخ: 1403/10/06 – 24 جمادی الثانیه 1446
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
برخی موارد مطرح شده در جلسه:
🌼 درخواست طول عمر برای خدمت به خدا
خدایا، عمرم را طولانی فرما تا در راه خدمت به تو خرجش کنم. عمر من چقدر است؟
🌼 سؤال درباره آغاز و پایان عمر
عمرم از کجا شروع شده، به کجا رسیده، و به کجا خواهد رسید؟ به خدا سوگند، من دنیوی نیستم، حتی عالم ذری نیستم. من کهنسالترین عنصر جهان هستی هستم؛ پیرترین موجود این جهان. از کجا شروع کردهام؟ از ازل؟ به کجا میروم؟ به سوی ابد؟ در کجای این عالم دنیا هستم؟
🌼 عالم دنیا و ارتباط با ازلیت
این عالم دنیا رگی است از طول ازلیت. عمر من، خدا! کی مرا آغاز کرد؟ در زمان آغازم نکرد، در فراتر از زمان مرا آغاز نمود، زمانی که هنوز زمان متولد نشده بود. شروع شدهام و رسیدهام به این عالم دنیا. میخواهم ختم عمر کنم. اگر این هشتاد ساله را ببازم، من ازلیت را باختهام. خبر ندارم و به خیالم این هشتاد سال را میبازم، در حالی که هم آن ازل و هم ابدی که به سوی آن میروم را باختهام. باید خودم را به صورت کامل ببینم.
🌼 معرفت نفس و آینه تمام قد
مولا فرمود: تو جسم صغیر نیستی؛ عالم اکبر در درون توست. باید دوباره به خودم نظر کنم تا خودم را ببینم. کدام آینه تمامقد وجود دارد که در آن به خود بنگرم؟ آن آینه اعظم، بقیةالله اعظم است. تا در او ننگرم و نظر نکنم، از خود خبر نخواهم داشت. تا او را نبینم، به معرفت نفس نخواهم رسید. زمانی که با تمام وجود به او نگاه کردم، او را خواهم دید. آن آینه تمام، مرا به خودم انعکاس خواهد داد. تنها اوست که مرا به خودم خواهد آورد.
🌼 بازنگری وجودی و محاسبه نفس
باید به خود نظاره کنم؛ نظارهای آخرالزمانی. قرار است زمان ختم شود، قرار است این جهان هستی مسیر جدیدی را طی کند. پس من باید نگاهی کامل به خود کنم؛ یک بازنگری تمام و یک بازدید کامل از وجود خود داشته باشم. باید محاسبه نفس کنم؛ محاسبه عقل، و محاسبه ارواح چندگانه. روح ایمان، روح قوت، روح البدن، و روح الشهوة را بررسی کنم. آیا نصیبی از روح امر خدا بردهام؟ آیا نوسانات روح القدس بر من اثر میکند؟ باید محاسبه عقلی کنم و جنود عقلی را بررسی کنم تا از میزان سرمایه و ثروتم خبر یابم: آیا باختهام، ورشکستهام یا هنوز تهماندهای برای من باقی مانده است؟
🌼 نگاه به داشتهها و نداشتهها
هم داشتههایم را بشمارم و هم به نداشتههایی که باید داشته باشم نظر کنم و به سوی آن حرکت کنم. این عمر ناچیز دنیوی در تمام عمر ماقبل من ضرب خواهد شد.
🌼 عمر منفی و نگاه به درون
چهبسا که عمرم منفی شود و بدهکار شوم. اگر عمرم صفر شود، چه؟ اگر منفی شود، روزگارم فراتر از سیاه خواهد بود. کی من به اندرونم نگاه خواهم کرد؟ کی آتش درونم را خاموش خواهم کرد؟ آتش گرفتهام و خبر ندارم. خود را خاموش نمیکنم و به خاکستر شدنم نگاه میکنم. هیولاهایی که در اندرونم هستند مرا میخورند و توجهی ندارم. گزندهگان و درندگان مرا میدرند و میگزند. هیولاهای شرک مرا از درون فاسد میکنند و من به کبر خود مشغولم. خودشیفتهام، در هپروت به خیالم در جبروت در حال سیر و سلوکم، در حالی که در اندرون من خالقم نیرویی فراتر از هستهای گذاشته است که من آنها را خاموش ساختهام.
🌼 نیرویهای بندگی و سقوط
آن نیروهای هستهای بندگی کی آزاد خواهند شد تا من مزه واقعی بندگی را دریابم؟ خبر ندارم. فرشتگان درونم را نابود ساخته و شیاطین درونم را پرورش داده و فربه کردهام. آنها را بر خود سوار کردهام و نمیتوانم پیادهشان کنم. به انواع دردها مبتلا هستم و در سقوط قرار دارم، اما خبر ندارم. پروردگار فرمود از شیطان دشمن خود پرهیز کنم، اما من ولایت او را پذیرفتهام و فرمانبردار او شدهام.
🌼 شیطان و خطر دوستی با او
او میخواند تا ما را به آتش سوزان سوق دهد، تا ما را به قعر سقر و سعیر بکشاند. خاموش نخواهد شد، کینهاش فروکش نخواهد کرد. اما من به جای انتخاب دشمنی با او، دوستیاش را پذیرفتهام. کی خالقم را عبادت خواهم کرد؟ آرزو میکنم عمرم دراز شود، اما با این عمر دراز چه کنم؟ آیا مشغول معصیت شوم؟ آیا خود را بپرستم؟ دیگران را بپرستم؟ زشتیها را عبادت کنم؟ یا چه کنم؟ عمر طولانی میخواهم، چه کنم؟ سقف عشق را بشکافم؟ بندگی خدا را تعطیل ساختهام.
🌼 حضور خداوند و غیبت ما از او
حضرت مهدی در غیبت نیست؛ من از او غایبم. همان فطرتی که در جان من است، نشانه حجت اوست. اگر فطرتم بیدار شود، امام من، حجت خدا، همیشه در جانم حاضر است. قرآن نیز در غیبت نیست؛ این من هستم که از قرآن غایبم. هم ولی خدا و هم کتاب خدا برای من به غیبت هستند، زیرا من از آنها فاصله گرفتهام. کی بیدار خواهم شد؟ کی امام زمانم را سراغ خواهم گرفت؟ اگر او حاضر باشد، آیا من به سراغش خواهم رفت؟ مگر سخنانش نیست؟ مگر خزائن او باز نیست؟ اما من سر به خزائن او نمیزنم. همین صحیفه سجادیه ودیعه ای است که از ناحیه او به ما رسیده است. مگر قرآن ناطق نیست؟ پس چرا به سراغ قرآن نمیروم؟ من هم حجت خدا، هم کتاب خدا، و هم عبادت خدا را تعطیل کردهام.
🌼 ضرورت احیای سامانه بندگی
کی سامانه عظیم عبادت و بندگی را احیا خواهم کرد تا به تجارب عالی برسم؟ تا امام زمانم را نشناسم، خودپرست خواهم ماند. حجت خدا رمزی است که مرا از خودپرستی و دیگرپرستی به خداپرستی میرساند. اما من تابع هوای نفس هستم و به همین دلیل هواپرست شدهام. از هر آنچه خوشم میآید، آن را به امامت میگیرم و خبر ندارم.
🌼 هواپرستی و موانع هدایت
آیا دیدهای کسی را که خواهشهایش را خدای خود گرفته باشد؟ آیا میتوانی وکیل او شوی و از او دفاع کنی؟ نمیتوانی. حتی اگر رسول خدا بیاید، هواپرست همچنان به هواپرستی مشغول است. اگر امام زمان ظهور کند، تا وقتی که هواپرست باشم، به سراغ او نخواهم رفت. نفسم معبودم خواهد شد. باید از آن باب عبور کنم و رو به قبله شوم تا ادعا کنم که میخواهم خدایم را بپرستم. تا رو به قبله نشوم و امام خود را پیدا نکنم، خودپرست باقی میمانم. زمانی که امام خود را پیدا کنم، به خدایم رسیدهام، زیرا امام سبیل و صراط مستقیم خدا و قبله به سوی او است.
🌼 عمر برای چه؟
آیا من از خدا عمر میخواهم تا هوای نفس خود را بپرستم؟
🌼 گمراهی ناشی از هواپرستی
خداوند، هواپرست را بر اساس علمش گمراه میکند. یعنی دیگر هدایتپذیر نیست؛ هدایتشِکن و هدایتکُش است. اگر همه پیامبران نزد او بیایند، همه را به قتل میرساند. اگر دلش از فرشتگان پر شود، همه را یکجا به قتل میرساند. به حجج خدا رحم نمیکند. پس خدا بر گوشش ختم میزند و بر قلبش نیز، زیرا دیدهاش از نور خدا خالی است و به همین دلیل کور خواهد بود.
🌼 عواقب گمراهی قلب و گوش
آن گوشی که به کلام خدا آشنا نشود، بهتر است کر شود. آن دلی که به عشق خدا نرم نشود، بهتر است همان سنگ خارا یا حتی بدتر از آن باشد. چه کنیم که مختومالقلب نشویم؟ باید از هوای نفس بپرهیزیم.
🌼 ویژگی اهل آخرالزمان
اهل آخرالزمان چنین هستند: تمام تلاششان و تمام همتشان دنیا است. نه تنها همتشان دنیا است، بلکه به دنیا اعتکاف میکنند. نه تنها معتکف دنیا هستند، بلکه متوکل دنیا نیز هستند. چنان دنیا را با چنگ خویش قبضه کردهاند که رهایش نمیکنند. اله آنها شکمهایشان است و محراب آنها زنانشان.
🌼 شرافت گمشده و هواپرستی
شرافت آنها درهم و دینار است، طلا و نقره است، پول است، دلار است. اسیر شکمهایشان هستند و همتشان با تمام وجود شکمشان را گرفته است. آنها بدترین بدها، شر الاشرار هستند. باید به خود نظر کنیم، مبادا هواپرست شویم. به سراغ عرفان و سیر و سلوک برویم، اما اگر منزل و مسیر را گم کنیم و غیر از ثقلین بجوییم، باز هواپرست خواهیم شد. اگر به جز قرآن و عترت، راه پروازی جستجو کنیم، جستجوی ما به هوای نفس خواهد رسید. در درون خود سیر خواهم کرد، به خیال اینکه در ملکوت هستم. اگر حتی مکاشفات عالی کنم، طیالارض کنم، یا با نفس خود بیمار شفا دهم، اما به جای مسیر اصلی حرکت کنم، باز هواپرست هستم و سرانجام به مرحلهای میرسم که چون بلعم باعورا از اوج به زیر سرنگون خواهم شد.
🌼 مثال بلعم باعورا
آن اندکی که به او داده بودیم، میتوانست او را به رفعت برساند و به بلندیها برساند، اما او به زمین چسبید، به نگاهها دیده دوخت، و به آفرین مردمان نظر داشت. او دنیاپرست و هواپرست شد و مزلتش مثل سگ شد.
🌼 هشدار درباره خودشیفتگی و هواپرستی
پس انسان اگر مرده را هم زنده کند، نباید مغرور شود. اگر در ملکوت سیر کند و خودشیفته شود، مزلتش مثل سگ خواهد شد. اگر جمال حور یابد یا ملک سلیمان یابد، اما به خود ببالد، باز مثل سگ است. حتی اگر طیالارض کند یا بالاتر از آن، در ملکوت اعلی به پرواز درآید، اما تابع نفس باشد، باز مثل سگ است.
🌼 راه رهایی از هواپرستی
نفست را محکم بگیر و به صبوری برسان، با کسانی که صبحگاهان و شبانگاهان پروردگارشان را میخوانند و تنها رضایت او را میجویند. دیدگانت را برنگردان که زینت زندگی دنیا را اراده کنی. مبادا اطاعت کنی از کسانی که قلبشان را از ذکر خدا غافل ساختیم؛ کسانی که لایق نبودند ما را یاد کنند. یادمان را از آنها گرفتیم و تابع هوای نفس شدند و کارشان به افراط کشید. مبادا از خودپرستی برهیم و به هواپرستی دیگران برسیم. از هوای نفس خود رستهام، اما هوای دیگران را میپرستم که یکی از دیگری بدتر است.
🌼 هواپرستی و نابودی ایمان
مبادا کسی که به قیامت اعتقاد ندارد تو را از آن ساعت (قیامت) بازدارد. او تابع هوا شده و نابود گشته است. کسانی که معاد را باور ندارند، مبادا رفیقشان شوم، زیرا آنها مرا نیز مبتلا خواهند ساخت. این پیام خداست: معادناباوران و دنیازدگان ما را به بیایمانی خواهند رساند.
🌼 درخواست عمر برای بندگی
خدایا، عمرم ببخش تا در طاعت تو صرف شود. خدایا، مبادا این عمر به چراگاه شیطان تبدیل شود. اگر به مرحلهای برسم که شیطان به من طمع کند، در من طعامش را بیابد، به خداوندی تو قسم، قبض روحم کن تا مانع تقویت شیطان شوم. مبادا او را نیرومند سازم و فساد را در این جهان افزایش دهم. خدایا، کمکم کن تا شیطان را از شیطنتش پشیمان کنم. انسان باید شیطان را پشیمان کند. شیطان به نهایت کهنسالی و فرسودگی خود رسیده است. مبادا با خون، گوشت، و فکر خود او را جوان سازم.
🌼 سهم انسان در تضعیف شیطان
گذشتگان آمدند و رفتند و سهم خود را در تضعیف او انجام دادند. خدایا، سهم من چقدر است؟ آیا نفسش را گرفتهام یا به او نفس دادهام؟ مرده بود، اما من او را زنده ساختهام. عبادات حضرت مهدی او راا به احتضار میرسانند، اما من با اعمالم دوباره او را احیا میکنم. اگر من نبودم، کار شیطان تمام بود. با یک نفس امام زمان یا یک ذکر او، شیطان رفتنی بود.
🌼 بهشت شیطان یا بهشت فرشتگان؟
خدایا، من به جای اینکه جهنم شیطان شوم، تبدیل به بهشت او شدهام. باید با عقل و عبادت، تبدیل به بهشت فرشتگان شوم؛ باغ و میوه آنها شوم. اما به کویر آنها تبدیل شدهام. چنان درونم را با مکارح پروراندهام که شیطان نمیداند از کجا شروع به خوردن کند.
🌼 استعاذه از شیطان
دست به دامان امام سجاد میشوم و با استعاذه به درگاه خدا میروم. خدایا، خود و فرزندانم را از شیطان رجیم پناه ده. تو ما را آفریدی، به ما امر کردی و ما را باز داشتی. ما را آرزومند ساختی به ثواب آنچه که انجام دادنش را به ما امر کردی و از عقاب ترساندی.
🌼 قدرت شیطان بر انسان
خداوندا، برای ما دشمنی قرار دادی که ما را فریب میدهد. برای شیطان تسلطی نسبت به ما قرار دادی که ما نسبت به او چنین تسلطی نداریم. چرا؟ خواهم گفت.
🌼 شیطان و حضور در انسان
خدایا، شیطان را ساکن سینههای ما قرار دادی و او را در مجاری خونمان جاری ساختی. زمانی که ما غافل میشویم، او غافل نمیشود. وقتی ما به فراموشی میافتیم، او فراموش نمیکند. او به چنان وانمود می کند که گویی از عقاب تو در امنیت هستیم، او ما را از غیر تو به خوبی میترساند، اما از خودت نمیترسیم.
🌼 دلیل تسلط شیطان
چرا خدا به شیطان تسلطی داده که به ما نداده است؟ چون انسان، قهرمان قهرمانان است. تسلط شیطان، امتیاز کوچکی است. انسان است که با پذیرش ولایت شیطان، اجازه این تسلط را به او میدهد.
🌼 نقش انسان در قدرت شیطان
ما هستیم که شیطان را به سوی خود میخوانیم. شیطان چنان ضعیف است که زورش به انسان نمیرسد. او به سلاح تسلط دست میزند، زمانی که انسان خدایش را فراموش کند. وقتی انسان از خدا غافل شود، شیطان بر او غالب میشود. اما اگر شیطان نبود، انسان باز هم به آزمونی آزموده میشد. انسان ناچار است این آزمون را طی کند و برنده شود تا ادعا کند بنده راستین خداست.
🌼 ملامت معاویه توسط امیرالمؤمنین
مولای متقیان، امیرالمؤمنین، در ملامت معاویه چنین میفرماید:
ای معاویه، تو مترف هستی. چنان شیرینی مال و ثروت و نعمتهای خدا تو را فرا گرفته که خودشیفته و از خود بیخود شدهای. تو مترف شدهای. شیطان مأخذ خود را از تو گرفته است؛ آن چیزی که باید از تو بگیرد، شیطان گرفته است. تو تبدیل به پایگاه و پناهگاه شیطان شدهای. شیطان در میان رگها و خون تو جاری میشود و تو تبدیل به شاهراه و ثار الشیطان شدهای. خون شیطان شدی؛ در میان خون تو جاری است و از آن میخورد و فساد را در جهان رونق میدهد.
🌼 درخواست حضرت آدم از خدا
حضرت آدم از خدا درخواست میکند:
“خدایا، به شیطان تسلطی دادی نسبت به ما و او را در میان خون ما جاری ساختهای. پس لطفی برای ما نسبت به این تسلط شیطان بنما.”
پروردگار فرمود: “ای آدم، اگر از ذریه تو کسی نسبت به گناه نیت کند، همت او نسبت به گناه نوشته نمیشود. اگر بعد از نیت، گناه را انجام دهد، تنها یک سیئه برای او مینویسم. اما اگر از میان ذریه تو کسی نسبت به کار نیکو نیت کند، هرچند آن را انجام ندهد، برای او حسنهای نوشته میشود. و اگر آن کار نیکو را انجام دهد، ده برابر نوشته خواهد شد.”
باز درخواست کرد: “خدایا، باز اضافه فرما.”
🌼 توبه و بخشش الهی
پروردگار فرمود:
“هر کس از میان آنها کار زشتی کرد و سپس طلب مغفرت نمود، او را میبخشم.”
باز راضی نشد و درخواست کرد: “خدایا، باز اضافه فرما.”
پروردگار فرمود:
“برای او توبه قرار دادم.”
بخشش با توبه فرق دارد. کسی را میبخشند، اما شاید او را به دوستی نپذیرند. اما توبه یعنی پس از بخشش، او را به دوستی میپذیرم و عاشق او میشوم.
🌼 گسترش توبه توسط خداوند
پروردگار فرمود: “توبه را چنان برای آنها بسط و گسترده میکنم که تا زمانی که روحشان به گلویشان برسد، فرصت داشته باشند.”
🌼 حسرت آدم برای طلب بیشتر
آدم گفت: “راضی شدم.” ای کاش نمیگفت “حسبی” و باز میخواست؛ آنگاه پروردگارمان باز عنایاتش را بسط میداد.
🌼 مسابقهای در تمام ابعاد هستی
مسابقهای است میان انسان و خودش، میان انسان و انسانها، میان انسان و جمادات. عجیب است اما عین حقیقت است: مسابقهای میان انسان و نباتات، میان انسان و حیوانات، طبیعت و ستارگان. مسابقهای ویژه میان انسان و اجنه. مسابقهای میان آتش و خاک: کدام بهتر است؟
هر که درجات تقوایش بالاتر رود، بهتر است. انسان باید شیطان را مایوس کند و از جان او را بیندازد. هر آن کسی که بتواند نور خدا را در اندرونش حفظ کند، انسان چنان قدرتی دارد که میتواند چشم بسته بر شیطان غلبه کند. خداوند چنان توانایی به این انسان بخشیده که با دیده بسته نیز شیطان را نابود کند. این حقیقت که خدا دیده شیطان را به انسان باز و دیده انسان را به او بسته است، نشانهای از ذلیل ساختن شیطان است. پروردگار میفرماید: “چنان بندگانی دارم که چشم بسته تو را نالان خواهند کرد.”
🌼 ایجاد یأس در شیطان
ما باید شیطان را از خود مایوس کنیم، نه اینکه تبدیل به بحر شیطان شویم و اجازه دهیم در میان خونمان شناور شود و جانمان را بگیرد. باید خود را برای شیطان ناامن کنیم. اگر جسارت نفوذ پیدا کرد، او را غرق کنیم؛ نه اینکه امکانات صیادی را در درونمان به او بدهیم.
باید هر لحظه برای شیطان مزاحمت ایجاد کنیم و درسی عبرتآموز به او بدهیم که الیالأبد فراموشش نشود.