🌻🔆یکتا در یگانگی تنهاست🔆🌻

🌼🔆🌼خودآزمون ولایی و توحیدی🌼🔆🌼 🌹🔅☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ☘️🔅🌹 🔅🌹 « تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِيدِ فِي تَوْحِيدِه‏»  «رازهای توحیدی در کلام امام باقر علیه السلام »  «یگانه‌ی تنها » « تفقه با امام باقر علیه السلام»  «شب شهادت امام باقر علیه السلام » و … چکیده با تکمله       1403.03.25    علی ساعی(عبدالله مشکات) ۱۱۰٫۱۴۱(۹۰۳)  🌹🔅 🔅🌼امام یعنی…


🌼🔆🌼خودآزمون ولایی و توحیدی🌼🔆🌼

🌹🔅☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ☘️🔅🌹

🔅🌹 « تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِيدِ فِي تَوْحِيدِه‏»  «رازهای توحیدی در کلام امام باقر علیه السلام »  «یگانه‌ی تنها » « تفقه با امام باقر علیه السلام»  «شب شهادت امام باقر علیه السلام » و … چکیده با تکمله       1403.03.25    علی ساعی(عبدالله مشکات) ۱۱۰٫۱۴۱(۹۰۳)  🌹🔅

🔅🌼امام یعنی دستگاه فطرت گشا 🌼🔅

🔅🌼 امام یعنی، کلید فطرت🌼🔅

🔅🌼 حقیقت بی‌نظیری به نام  محمّد باقر🌼🔅

 🔅🌼نور ابلج 🌼🔅

🌹شرح امام محمد باقر علیه السلام از محالات است، چرا که نور و سرّ عظیم و خفیه خداست.

🌸🔆أَلَا إِنَّ هَذَا النُّورُ الْأَبْلَجُ‏  الْمُسْرَجُ وَ النَّسِيمُ الْأَرِجُ وَ الْحَقُّ الْمَرْجُ‏[۱]

🔅🌼روشنایی زیبا 🌼🔅

🌹امام محمد باقر علیه السلام نور زیبای فراخ و تابان، چراغ همیشه به فروزندگی، نسیم پاک و معطر فرحبخش ایزدی، حق و حقیقت همیشه به اهتزاز است.

🔅🌼 اگر باقر را می‌شناختیم🌼🔅

🌹اگر امام محمد باقر علیه السلام را می‌شناختیم، با شکافنده علم دل اسرار را می‌شکافتیم.

🌹قلب خود را چقدر میشناسیم؟ با قلب خود چگونه ارتباط داریم؟ اگر قلب خود را می‌شناختیم و با آن به تمام و کمال ارتباط داشتیم، احساس کل جهان داشتیم. عشق کل جهان را در وجودمان می‌کاشتیم! حرمِ کل و کل حرمش می‌ساختیم. بی‌منتهایش می‌نمودیم، قرارگاه دائمی ذکر اعظم خدایش می‌ساختیم، حرم الله الاعظمش می‌گرداندیم،

🌹اگر قلوب جان جهان را می‌شناختیم و متمسک‌شان می‌بودیم، به کمال اول و آخر دست می‌یافتیم!!!

🔅🌼با امامت تفقه کن 🌼🔅

🌻🔆الأعراف : ۱۷۹   وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ

🔆به يقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دلها [عقلها] يى دارند كه با آن (انديشه نمى‏كنند، و) نمى‏فهمند؛ و چشمانى كه با آن نمى‏بينند؛ و گوشهايى كه با آن نمى‏شنوند؛ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند

🌹باید که با امام باقر و تک تک اهل بیت علیهم السلام تفقه، تعقل و تفکر و تدبر کنیم، با حضرات باید نگاه کنیم، بشنویم، عشق و بنده‌گی الهی را تجربه کنیم.

🌹زمان بهره‌مندی و بهره‌برداری از ائمه جان‌مان کی خواهد بود.

🔅🌼 دل‌نوازی کنیم🌼🔅

🌹ائمه جان‌مان را نوازش کنیم تا که حس کل جهان بگیریم.

🌹به جای قلب‌نوازی قلب‌آزاری می‌کنیم. قلب خود را مجروح می‌کنیم، جان‌مان را می‌کشیم و فطرت‌مان را به نابودی می‌کشیم.

🌹ارتباط با مغز خود را سنجش کنیم، اگر این رایانه الهی را کاملا راه‌اندازی می‌کردیم، به شبکه جهان هستی مرتبطش می‌ساختیم،

🌹اگر مغز اعظم را راه‌اندازی و با آن با شبکه اعظم و اعلی و اکبر و الطف و اعلم متصل می‌گشتیم، جهان اکبرمان را فعال می‌کردیم.

🔅🌼 شناخت مغز راه‌انداز فکر است🌼🔅

🌹اگر مغزم را می‌شناختم و از آن بهره می‌بردم، جهان را به کنترل خود در می‌آوردم؛ فرمان جهان هستی را به دست می‌گرفتم؛ همانطوری‌که اعضا و جوارحم را به خدمت می‌گیرم، این توانایی را خدای دانای فرزانه در وجود ما قرار داده.

🌹چند درصد از انرژی خورشیدی و کواکب بهره می‌بریم، چقدر از قدرت‌الله، عزت‌الله، عظمة‌الله و … بهره می‌بریم. خود را به نیروی عظیم تبدیل سازیم.

🌹چقدر از نور، روشنایی می‌گیریم، از نورالله از علم الله از حکمة‌الله چقدر مستفیض می‌شویم؟! با نور خدا کل حقایق جهان برای ما عیان است.

🔅🌼 غافل از امام محمد باقریم🌼🔅

🌹شرمنده از امام باقریم، از جان نازنین‌اش غافلیم، غفلت از امام باقر علیه السلام محرومیت از مغز و جان علم و حکمت است.

🌹تعطیلی اسباب یعنی برگشت به اسفل جان، راه‌اندازی اسباب جان جهش به اوج و اعلای جان است.

🌹غفلت از امام غفلت از نور و روشنایی است. اگر خورشید دلمان خاموش شود به سرزمین خاموش و سوخته تبدیل می‌گردیم. دیده به خورشید بسته‌ایم ، دل به علم و عقل بسته‌ایم،

🔅🌼 خودآزمایی معرفت باقری🌼🔅

🌹خداوندا باقر را به ما معرفی فرما، اشتهای شایسته او را به ما ارزانی دار.

🌹چقدر با کلام امام باقر انس داریم؟! هر قدر نسبت به آن فهم داشته باشیم، به همان میزان با فطرت خود سرکار داریم، حس بیگانگی با کلام باقری اثبات حقیقت بیگانگی با فطرت و حقیقت است. امتحان کن، محاسبه کن.

🌹اگر از کلام حضرت امام باقر علیه السلام محظوظ شویم و معنای کلامش روان جان‌مان شود به همان میزان به معرفت حضرتش نزدیکیم.

🌹اگر در کلام حضرت، دل‌مان قفل شد مقفول فطرتیم. روان بودن کلام حضرت برای دل‌مان نشان فتوح فطرت است.

 🔅🌼 پرواز در ملکوت کلام امام باقر علیه السلام🌼🔅

🌹اسرار سرّیه امام محمد باقر علیه السلام در بیانات و کلامات توحیدی اوست.

🌷🔆عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنَ التَّوْحِيدِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَتْ أَسْمَاؤُهُ الَّتِي يُدْعَا بِهَا وَ تَعَالَى فِي عُلُوِّ كُنْهِهِ وَاحِدٌ تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِيدِ فِي تَوَحُّدِهِ‏  ثُمَّ أَجْرَاهُ عَلَى خَلْقِهِ فَهُوَ وَاحِدٌ صَمَدٌ.

قُدُّوسٌ يَعْبُدُهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ يَصْمُدُ إِلَيْهِ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً. [۲]

🌷🔆از جابر بن يزيد جُعفى كه گفت: از امام محمد باقر عليه السلام از توحيد خدا سؤال كردم. حضرت فرمود: همانا الله، نامهایش مبارک است، آن نامهایی که با آنها خوانده می‌شود، و در بلندی کنه‌اش که تک است، متعالی است؛

در توحید در یگانه‌گی‌اش، تنهاست(در توحید به یکتایی تک است)، سپس توحیدش را بر آفریده‌هایش جاری نمود؛ او واحد، صمد و قدوس است(او یگانه‌ای است که همه به سوی او روانند، او پاک و مقدس است)؛ هر چیزی او را عبادت می‌کند، او مقصود هر چیزی است، هر چیزی در احاطه علم اوست.

🔅🌼 او در یکتائیت یکتاست🌼🔅

🌹خدای واحد و احد، خودش توحید گوی خویش است.

🌹خدا خود توحیدش را در جان خلایقش تزریق و تلقین نموده.

🌹همانطوری‌که جز خدا لایق ثنایش نیست، جز خود او لایق توحیدگویش نیست.

🔅🌼 وجود ما گواه توحید اوست🌼🔅

🌹ما توحید او را با او می‌دانیم برای این دانایی هیچ دانایی نداریم، توحید او با او در ما تثبیت است و ما برای آن هیچ شرح و تفسیری نداریم.

🌹خدای واحد، وجود ما را کلمه توحید خویش ساخته است. وجود ما و هر موجودی امضای توحید اوست، امضایی که بی‌نیاز از شرح است  و در عین حال امکان شرحش نیست، کافی ‌است به فطرت پاک خویش بمانیم تا امضای توحیدش پیوسته به تابش خویش ادامه دهد.

🔅🌼 یگانه‌ی یگانه🌼🔅

🌹خدا در یگانه‌گی‌اش یگانه‌ی تنهاست،

🌹خدا در یگانه‌گی‌اش «تنها یگانه» است.

🌹خدا در توحیدش به توحید، یگانه است.

🌹خدا در یگانگی رقیبی ندارد، خودش مثل خودش است، خودش و خودش والسلام. هر چند این جمله خالی از تشبیه نیست و محتاج تسبیح و تنزیه و استغفار است.

🌹ذات یگانه او به یگانگی، یگانه است.

🌹وصف یگانگی او به یگانگی است. کیست که به آن یگانگی دست یابد، او برای یگانگی و توحیدش کافی است.

🌹آن یگانه به یگانگی، یگانه است.

🌹او یگانه است و هر وصفی با او بیگانه است، چرا که هیچ صفتی برای او برایر نیست و صفت را به یگانگی‌اش راهی نیست.

🔅🌼 تنها، یگانه، توانای وصف یگانه را دارد🌼🔅

🌹تک است و به تک بودنش، کسی به عالَم عالِم نیست.

🌹یگانگی را وصفی نیست، مگر برای یگانگی وصفی است؟! چرا که اگر برای یگانگی وصفی باشد، آن وصف مثل آن یگانه خواهد بود، پس یگانگی را وصفی نباشد. تنها او وصف خودش هست. والسلام.

🌹وصف، یعنی، مِثل و مَثلی برای موصوف آوردن، پس، وصف، مثل و شبیه موصوف می‌شود، اما برای یگانه و تک، مثل و مَثلی نتوان آورد، اینکه نتوان یگانه را وصف نمود و او را وصفی نیست زیباترین وصف یگانه است.

🌹توصیف آن یگانه به یگانگی محال است، جز اعتراف به عجز در وصف یگانگی وصفی نیست!  چگونه می‌شود که تکی را آئینه آن تک قرار دهیم، در حالیکه نتوان گفت که خود تصویر خود است.

🔅🌼 تنها خود او موحّد در توحید خویش است🌼🔅

🌹او که موحد خویش است، ما را به موحد بودن تایید می‌دارد.

🌹اگر تک را بشناسیم، دیگر آن تک، تک نیست؛ شناخت ما هر چند که همچون سایه‌ای در شناخت او محسوب شود، باز تک را از تک بودن می‌اندازد، هر چند به قدر سایه‌ای باشد.

🌹جز احد، احد را وصف نتواند کند.

🌹جز احد از احد خبری ندارد.

🌹تنها، احد توحیدگوی احد است.

🌹خدا خود، توحید سُرای خویش است.

🌹ما به توحّد او به او موحدیم. همانطوری‌که به حمد او مداح اوئیم، ما به توحّد او موحدیم.

🔅🌼 یگانه‌ی تنها🌼🔅

🌹او یگانه است و بس، اما توصیف یگانگی‌اش محال محض است. توحید گویی او اقرار به این ناتوانی است.

🌹کس را به وحدانیتش راهی نیست.

🌹کیست که بتواند یگانگی‌اش را درک و وصف کند و یا از کنارش، از کوی‌اش بگذرد، یا عطری از آن بگیرد و یا نشانی از آن بی‌نشان در یابد.

🌹آن یگانه تک است به یکی بودن، به تک و یگانه و تنها بودن.

🔅🌼 او گواه خود است🌼🔅

🌹تنها خود او بر خود و بر یگانگی‌اش گواه است.

🌹توحید را وسیله‌ای قرار داد تا که به یگانگی‌اش گواه دگر شود، اما هر سبب و اسباب و وسیله مِثل و مَثل برای یگانه‌گی او نیست، چرا که او بی‌مثل و مانند است.

🌹تنها به تسامح می‌توان گفت که توحید نشانی از آن بی‌نشان و بی‌نیاز از نشان است، به واقع تلاش و اقرار به همین بی‌مثل و مانندی برای اوست.

🌹توحید اسباب یگانگی او گشت نه اینکه این سبب، ما را به یگانگی محض او و به محض یگانگی او واقف‌مان سازد. بلکه تلاش برای به‌خود آمدن و فطرت را به بیداری نگه داشتن است.

🔅🌼 وصف توحّد🌼🔅

🌹آن یگانه بی همتا، پذیرفت  که به یگانگی ستوده شود. یعنی، اراده نمود  که آن یگانه که به یگانگی شناخته گردد.

🌹وصف  یگانگی برای آن یگانه‌ی بی‌همتا نیازی نیست، حتی وصف یگانگی را قدرت ستودن او به یگانگی برای آن یگانه بی‌همتا قدرتی نیست، بلکه تنها محض اراده او بر این امر ثابت و استوار است.

🔅🌼 تَعَالَى فِي عُلُوِّ كُنْهِهِ أَحَدٌ 🌼🔅

🌹او متعالی است، تعالی فی علو کنهه، ذات او به اوج اوج است؛  کنه و ذات او به تعالی است، کیست که به تعالی برسد تا که درکی از تعالی یابد.

🌹آنی که به اوج است به اوجش نتوان رسید، چرا که اوجی ندارد منتهایی ندارد آنی است که آن است و نمی‌دانیم.

🔅🌼 کُنه تنها علامت است برای او🌼🔅

🌹توحیدش به وحدت است.

🌹او اسمائش را مبارک ساخت.

🌹کُنه او به مانند اسم او تنها علامتی از علامات اوست.

🌹همانطوری که خدا عین نامش نیست بلکه معنای آن است، به همان‌صورت نیز او، عین  کنه‌اش نیست، بلکه معنای آن است؛ هر چه هست با آن، او را قصد می‌کنیم، چه به اسم و چه به صفت و چه به ذات و چه به کُنه. حتی فهم معنای مقصود، خودش علامتی می‌شود برای معنای مطلقش، این سیر ادامه دارد.

🔅🌼 ارکان توحید با معنایش متفاوت است 🌼🔅

🌹الفاظ و ارکان توحید برای رساندن ما به معنای توحید است. الفاظ و ارکان توحید را با معنای توحید یکی نگیریم.

🌹خداوندا با نامت به تو ره می‌یابیم، اما به ذاتت نمی‌رسیم، ما را با نامت راهیی سوی خودت می‌سازی، توحید نیز یک راه دگر توست.

🌹در تعالی متعالی است در توحید به توحید است در یکی تک است، در بی‌نظیری بی‌نظیر است. با هیچ شیء مقایسه نشود تا تک بودنش اثبات شود، غیری نیست تا با آن مقایسه شود، چنین نیست که با آفریده‌هایش مقایسه شود.

🌹به یقین آفریدگار با آفریده مقایسه نشود.

🌹آن زمانی که حتی زمان نبود او بود، او بود اما نه به بودن، بلکه به آنی که به آن دانایی نیست، هیچ نبود و تک بود و تنها و الان هم تک و به تکی، تنهاست.

🔅🌼 او مقدم بر علم است 🌼🔅

🌹او جلوتر از علم است، علم از او پیشی نتواند، علم به او علم است،

🌹آگاهی و دانایی با خدا یکی نیست او مثلی ندارد تا با او یکی شود، علم با خدا علم است اما او با علم، خدا نیست، او بی‌نیاز از هر چیز، حتی بی‌نیاز از علم است،

🔅🌼 ما با خدا به خدا فرادانایی داریم 🌼🔅

🌹 موجودات با خود خدا به وحدانیت او فرا علمی دارند.

🌹توحید فراعلمی است.

🌹 فرا علم  را  شرح و بیانی نیست، دانایی را به فرادانایی راهی نیست.

🌹علم از برای معلومات است، او بی‌همتای یگانه و بی‌نیاز از معلومات است؛ برای او چه نیازی به دانایی، او دانایی را به دانایی رسانده، دانایی را او دانا ساخته.

🌹 فراآگاهی ما به توحید او با خود خداست، نه به خودمان، بلکه با خدای‌مان به یگانه‌گی‌اش واقفیم.

🔅🌼 بِكَ عَرَفْتُكَ 🌼🔅

🌹دانایی به فرادانایی راهی ندارد، به فرادانایی دانایی نیست.

🌸🔆 بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْكَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ[۳]

🔆 من فقط به‌واسطه خودت تو را شناخته‌ام! و تنها تو هستى كه مرا به خودت رهبرى مى‌كنى و به سوى خودت مى‌خوانى! و اگر تو نبودی من نمی‌دانستم كه تو كيستى؟!!!!

🌹 خداوندا عالیترین نشان خود را به من بشناسان.

🌹 کیست که فراتر از احاطه شدن را بداند؟ او همان فراتر از هر فراست.

🌹 علم خدا هر چیزی را احاطه نموده، او برتر از علم، فراتر از احاطه کردن، او که حدود و قیود را اراده و رهبری می‌کند، او که اگر اراده فرماید حد و قید از حدود و قیود برداشته می‌شود، او که اگر اراده فرماید شیئی محاط و اگر اراده فرماید امر دیگری چون علم، بر هر چیزی محیط می‌شود، پس بی‌شک، او خودش برتر از آنی است که اراده می‌کند، به یقین او برتر از آن اراده‌ای است که محقق می‌شود.

🌹 او بر «محیط» فرمانروایی می‌کند. او فرمانروای احاطت و علم و حکمت و توانایی و بی‌منتهایی است. او مُلک خود را بر هر که بخواهد عطا می‌کند، همان‌طوری که مُلک احاطت را بر علم عطا فرمود.

🌹 علم از اوست اما او از علم نیست؛ همان‌طوری‌که رحمت از اوست اما او از رحمت نیست؛ همان‌طوری که خلق از اوست و او از خلق نیست. هر چیزی از اوست اما او از هیچ چیز نیست.

🌹 خدا خود مداح خویش و تنها شایسته مداحی‌اش، همان‌طوری که تنها خدا خودش شایسته عشق خویش است.

🌹 موحدی جز خدا برای وحدانیت خدای واحد نیست! اما چنان مهربان است که خلایق را چراغ توحیدش ساخت.

🌼علی ساعی(عبدالله مشکات) ۱۱۰٫۱۴۱(۹۰۳)🌼


[۱] مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏۴ ؛ ص۱۸۲ علامه – قم، چاپ: اول، ۱۳۷۹ ق.

[۲] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏۱ ؛ ص۱۲۳  كلينى، دار الكتب الإسلامية – تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق.

[۳] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص: ۵۸۳


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *