🌼رازهای تکامل در صحیفه سجادیه🌼
🌼رازهای خفیه عشق الهی🌼
🌼کفایت و توکل🌼
🌼کِبر و کبریایی🌼
🌸🔆🌿 « نقشه عجیب دعای 20 صحیفه سجادیه » «جغرافیای مکارم الاخلاق»
🔅🌹 چکیده با تکمله «محفل مشکات نور» « نقشه عجیب دعای 20 صحیفه سجادیه » « جغرافیای مکارم الاخلاق » « » 1402.02.14 علی ساعی(عبدالله مشکات 110.141(903) 🌹🔅
🌹🔅☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ☘️🔅🌹
☘️🔅 امام سجاد علیه السلام در دعای 20 صحیفه سجادیه، شاهرگهای مکارم اخلاق را به نمایش گذاشتهاند. سرزمین مکارم الاخلاق را با آدرسهای دقیق و زیبا ترسیم فرمودهاند، جغرافیای جهان مکارم را نقاشی فرمودهاند.
☘️🔅 دعای 20 صحیفه سجادیه، غواص شیفته مکارم طلب میکند، بدون غواصی جواهرات دعا آشکار نمیگرددو
☘️🔅 خروج از سفینه سجادیه خروج از دریای عشق و زیبایی است.
☘️🔅 سیر و سلوک الی الله امکانپذیر نیست، مگر با سفائن اهل بیت علیهم السلام.
☘️🔅 بدون ایمان هیچ اخلاقی مزهای ندارد، ایمان تاج اخلاق است.
☘️🔅 انسان بیدین با اخلاق وجود خارجی ندارد چرا که اخلاق جان دین است.
☘️🔅 انسان بیاخلاق متدیّن وجود خارجی ندارد، چرا که دین تهی از اخلاق، دین تهی از دین است.
☘️🔅 دین بدون اخلاق بیدینی است.
☘️🔅 اگر شجره ایمان رشد کند، تمام اجزایش از یقین و نیت تا عمل نیز رشد میکند!
☘️🔅 زمین جان آدمی با شجره ایمان و شاخ و برگها و گل و میوه و عطر و شهد اعتبار مییابد.
☘️🔅 ایمان باید رشد یابد و فربه شود و با رشد آن عطر یقین، دلانگیزتر و صفای نیات درخشانتر و در سایه آن میوههای عمل رسیدهتر میگردد.
☘️🔅 کفایت الهی را طلب کن، جواب سوالات زندگانی را از خود خالق سوال کن.
☘️🔅 عبادت، رابطه خاص میان بنده با معبود است.
☘️🔅 اسباب عبادت با خود عبادت متفارت است، اسباب عبادت مثل نماز و روزه و زکات و حج و جهاد اسباب وصول عبادت است.
☘️🔅 عبادت احراری نیز اسباب احراری عبادت است نه محض عبادت.
☘️🔅 گل، نامه خداست، ایستادن در ایستگاه گل خطاست، باید راهی شویم و منزل را پیدا کنیم.
☘️🔅 ایستادن پشت لذات و زیبایی خطاست باید راهی شویم، با اخذ آدرس، ایستادن در آدرس خطاست، با آدرس همراه شویم سوی معبود روان شویم.
☘️🔅 آیات الهی نامههای خدا برای بندگان خداست.
☘️🔅 با آیه اگر صاحب آیه فراموش شود هدف گم میشود.
☘️🔅 احترام آیه واجب و صاحب آیه واجبترین است.
☘️🔅 تنها بعد از حصول کمالات ایمانی، ثروت و کثرت رزق، اسباب مورد نیاز جاده بندگی است.
☘️🔅 انسان باایمان مبادا تحت استخدام غیر ایمان باشد، اگر قهر و مصلحتی نباشد ظلم محض است.
☘️🔅 مومن باید عزیز دوران باشد و همه در برابر مومن ذلیلاند و حقیر.
☘️🔅 کبر در اوج ایمان نابودگر و خطرناکترین است.
☘️🔅 فخر نمودن یعنی توجه به خود رونمایی و روی گردانی از خداست.
🌸🔆 راز ترقی
☘️🔅 نفس هرچه فروتر رود انسان بلندتر میگردد و قدرتش افزونتر میگردد و ریشهاش محکمتر و استعداد رفعتیابیاش توسعه مییابد.
☘️🔅 «هدایت صالح و طریق حق و نیت رشد» یعنی حضرت مهدی علیه السلام که میبایست به آن مجهز شویم تا طعم بندگی الهی را درک نماییم.
☘️🔅 «تجسم و تشخّص هدایت و طریق حق و نیت رشد» حضرت مهدی است.
☘️🔅 امام زمان علیه السلام رمز معرفت الهی و راز اطاعت الهی است، حضرت، به حقیقت، تندیس عبادت است.
☘️🔅 انسان بدون علم، شبیه بهائم است و عالم غیر عامل به علم، پستتر از بهائم است.
☘️🔅 از جمله اضلاع تکلیف انسان، «تکلیف علمی، فکری، عملی، تبلیغی» است.
☘️🔅 عالم جاهل، یعنی عالم غیر عاقل.
☘️🔅 جهل، قاتل عالم غیر عاقل است.
☘️🔅 عالم غیر عامل به علم، از شیرینی محبت و مصاحبت خدا محروم است.
☘️🔅 خلقت یا بی هیچ سببی است یا بالاسماء، بالکلمه، بالعلم، بالنور، بالاسباب است.
🌸🔆حب جهانی
☘️🔅 اَحبَبتُ مثل خَلقتُ، یعنی حب را ظاهر نمودم، حُب جهانی است از عوالم، ظهور حب بر بسیاری از شئونات مقدم است. «عَلّمتُ» یعنی علم را آشکار نمودن، یعنی ظهور علم، «کوّنتُ» یعنی، هستی را آشکار نمودم و خود او فراتر از حب و علم و هستی است.
☘️🔅 جایگاه معرفت در ابتدای خلقت، راز عظیمی است، در آن نشأت هر خلقی در مطلق دانایی است صرف دانایی و شاید بینیاز از دانستن، نیاز به معرفت بعد از جدایش و خلق حجب صورت پذیرفته، تلاش برای وصول حسّ و حظّ شروع خلقت تلاش هر آفریدهای است.
☘️🔅 حدیث منتسب به حدیث قدسی «اَحبَبتُ اَن اُعرَف» اگر تاویل و تنویر نگردد در عقاید مشکل ایجاد میکند.
☘️🔅 «كنت كنزاً مخفيّاً أحببت أن اعرف، فخلقت الخلق ليعرفون». وفي رواية: «ليعبدون». وفي اخرى: «كي أعرف».
☘️🔅 كنت كنزا مخفيّا لم أعرف فأحببت أن أعرف.
☘️🔅 خدا با خدا، خدا با خودش، حب خدا، حب خدا با خود، خدا عاشق خود، آیا عاشق خودش معشوق است؟ وحدت عاشق و معشوق؟ جایگاه عشق در وجود عاشق و معشوق چگونه تحلیل پذیر است؟
☘️🔅 عاشق شدن خدا، ایجاد عشقی است، چرا که ذات بینیاز و مستغنی از هر نیاز و تحول است، عشق نمیتواند تحولی در ذات الله ایجاد نماید، چرا که تحول با وحدت ذات حق ناسازگار است.
☘️🔅 عشق پوشش است، حجاب است، نوعی ایجاد است، عشق نوعی نشان و شاید فوق نشان است،
☘️🔅 شناخت، جهانی است به اسم معرفت، معرفت اسمی از اسماست یا میتوان کلمهای از کلمات و یا بهتر است بگوییم که معرفت وصف معرفت است، معرفت در کنار اسم و صفت و مَثل و علم و … است.
☘️🔅 معرفت سازمانی است عظیم و عجیب، دستگاهی است ویژه، شناخته شوم، یعنی، ایجاد دستگاه شناخت، یعنی پوششی از جنس معرفت.
🔅🌹 فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ الْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَ عَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ وَ قَدْ قَالَ الرَّسُولُ الصَّادِقُ ص إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ وَ يُبْغِضُ عَمَلَهُ وَ يُحِبُّ الْعَمَلَ وَ يُبْغِضُ بَدَنَهُ وَ اعْلَمْ أَنَّ لِكُلِّ عَمَلٍ نَبَاتاً وَ كُلُّ نَبَاتٍ لَا غِنَى بِهِ عَنِ الْمَاءِ وَ الْمِيَاهُ مُخْتَلِفَةٌ فَمَا طَابَ سَقْيُهُ طَابَ غَرْسُهُ وَ حَلَتْ ثَمَرَتُهُ وَ مَا خَبُثَ سَقْيُهُ خَبُثَ غَرْسُهُ وَ أَمَرَّتْ ثَمَرَتُه[1]
🔅🌹 وَ قَالَ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ أَتَى رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّ الصَّوَّامِينَ وَ لَا أَصُومُ وَ أُحِبُّ الْمُصَلِّينَ وَ لَا أُصَلِّي وَ أُحِبُّ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ لَا أَتَصَدَّقُ [أَصَّدَّقُ] فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اكْتَسَبْتَ أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنْ لَوْ كَانَتْ فَزْعَةٌ مِنَ السَّمَاءِ فَزِعَ كُلُّ قَوْمٍ إِلَى مَأْمَنِهِمْ وَ فَزِعْنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ فَزِعْتُمْ إِلَيْنَا[2]
🌼 علی ساعی(عبدالله مشکات) 110.141(903) 🌼
🌸🔆🌿 «تظاهر به کفر » «راز کبریایی »
🔅🌹 چکیده با تکمله «محفل مشکات نور» «تظاهر به کفر در آخرالزمان» « راز اضلال» « راز زشتی در هستی » «راز کبرائی» 1402.02.21 علی ساعی(عبدالله مشکات 110.141(903) 🌹🔅
🌹🔅☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ☘️🔅🌹
(7) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلَايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِينَ كَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِينَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ.
خداوندا مرا از کینه اهل عداوت به محبت تبدیلم فرما. مرا به نفس محبت تبدیلم فرما.
🌹🔅☘️ مظلومیت شیعیان در آخرالزمان
☘️🔅 شباهت عصر حاضر به زمان بعد رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم!
☘️🔅 مومنان ایمان خود را مخفی میکنند،
☘️🔅 اهل کفر محبوبتر از اهل ایمانند،
☘️🔅 مومنان ضعیف الایمان تظاهر به کفر میکنند تا مغضوب ولقع نشوند!
☘️🔅 مومنان در معرض انواع و اقسام اتهامات غیر واقع قرار دارند!
☘️🔅 تمام مصیبتهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را به مومنان منسوب میکنند!
🔅🌹 ثُمَّ لَمْ نَزَلْ أَهْلَ الْبَيْتِ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص نُذَلُّ وَ نُقْصَى وَ نُحْرَمُ [وَ نُقْتَلُ وَ نُطْرَدُ] وَ نَخَافُ عَلَى دِمَائِنَا وَ كُلُّ مَنْ يُحِبُّنَا وَ وَجَدَ الْكَاذِبُونَ لِكَذِبِهِمْ مَوْضِعاً يَتَقَرَّبُونَ بِهِ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ وَ عُمَّالِهِمْ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ يُحَدِّثُونَ عَدُوَّنَا عَنْ وُلَاتِهِمُ الْمَاضِينَ بِالْأَحَادِيثِ الْكَاذِبَةِ الْبَاطِلَةِ وَ يَرْوُونَ عَنَّا مَا لَمْ نَقُلْ تَهْجِيناً مِنْهُمْ لَنَا وَ كَذِباً مِنْهُمْ عَلَيْنَا وَ تَقَرُّباً إِلَى وُلَاتِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ بِالزُّورِ وَ الْكَذِبِ
وَ كَانَ عِظَمُ ذَلِكَ وَ كَثْرَتُهُ فِي زَمَنِ مُعَاوِيَةَ بَعْدَ مَوْتِ الْحَسَنِ ع فَقُتِلَتِ الشِّيعَةُ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ وَ قُطِعَتْ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ وَ صُلِبُوا عَلَى التُّهَمَةِ وَ الظِّنَّةِ مِنْ ذِكْرِ حُبِّنَا وَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْنَا ثُمَّ لَمْ يَزَلِ الْبَلَاءُ يَشْتَدُّ وَ يَزْدَادُ إِلَى زَمَانِ ابْنِ زِيَادٍ بَعْدَ قَتْلِ الْحُسَيْنِع ثُمَّ جَاءَ الْحَجَّاجُ فَقَتَلَهُمْ بِكُلِّ قِتْلَةٍ وَ بِكُلِّ ظِنَّةٍ وَ بِكُلِّ تُهَمَةٍ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيُقَالُ لَهُ زِنْدِيقٌ أَوْ مَجُوسِيٌّ كَانَ ذَلِكَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يُشَارَ إِلَيْهِ أَنَّهُ مِنْ شِيعَةِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ[3]
🔅🌹 ما اهل بيت از زمانى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از دنيا رفته همچنان ذليل و تبعيد و محروم مىشويم و كشته و طرد مىگرديم، و بر خون خود و همه آنان كه ما را دوست دارند ترس داريم.
در مقابل، دروغگويان براى دروغ خود زمينهاى يافتهاند كه بوسيله آنها نزد رؤساء و قاضيان و كارگزارانشان در هر شهرى تقرب مىجويند. براى دشمنان ما در باره واليان گذشته خود احاديث دروغين و باطل نقل مىكنند. و از ما سخنانى را كه نگفتهايم روايت مىكنند تا ما را بد جلوه داده باشند و بر ما دروغ ببندند و با سخنان باطل و دروغ به سردمداران و قاضيان خود تقرب جويند.
اوج اين مطلب و كثرت آن در زمان معاويه بعد از وفات امام حسن عليه السّلام بود، كه شيعيان در هر شهرى كشته شدند و دست و پاى آنان قطع گرديد، و با هر تهمت و گمانى در باره محبّت ما و وابستگى به ما بدار آويخته شدند .
اين بلا همچنان تا زمان ابن زياد بعد از شهادت امام حسين عليه السّلام شدت مىگرفت و بيشتر مىشد.
سپس حجاج آمد و شيعيان را به انواع كشتن و به هر گمان و تهمتى بقتل رسانيد تا آنجا كه اگر به كسى «كافر» يا «آتش پرست» مىگفتند برايش محبوبتر از آن بود كه به او «شيعه حسين صلوات اللَّه عليه» گفته شود.
🌹🌱🔅 آیا ملاک ایمان اخلاق است، یا اخلاق ملاک ایمان است؟
☘️🔅 ایمان فرمانروای اخلاق است، ایمان نباشد اخلاقی هم نخواهد بود، ایمان معلم و مربی تمام مکارم و معالی اخلاق است! خوش اخلاقی، بخشی از جهان مکارم اخلاق است نه تمام آن!
☘️🔅 هیچ شخص بداخلاقی مومن حقیقی نیست، مومن حقیقی خوش اخلاقترین فرد است.
☘️🔅 پس هر که ایمان دارد حتما خوش اخلاق است چرا که ایمان در راس مکارم اخلاق قرار دارد.
☘️🔅 کسی که خوش اخلاق است اما ایمان ندارد، در واقع شخص غیر مومنی است که در او نشانههایی از ایمان موجود است، او او بسوی ایمان حقیقی هموار است!
☘️🔅 نشانههای ایمان را با خود ایمان یکی نپنداریم، راه و مقصد یکی نیستند هر چند که برای رسیده به مقصد جز از راه نمیتوان رسید.
☘️🔅 اخلاق خوش دارای مصادیق و مدارج مختلف است، اخلاق فردی، اجتماعی، خانوادگی، خوش اخلاقی با بالاسر، زیردست، و …
🌹🌱🔅 کفایت الهی و معنای توکل؟
☘️🔅 انسان از نیت تا عمل محتاج صد در صد خداست، دانایی و توانایی محدود آدمی بایستی به کفایت الهی ضرب شود تا بشر به خواسته متعالی خود دست یابد، این، در واقع تعریف سادهای از توکل به خداست، انجام تکالیف شخصی در حد وسع و توانایی و ضمیمه نمودن آن به قدرت لایزال الهی، هر چند که انسان در انجام تکالیف محدود خودش نیز نیازمند پروردگار متعال است.
🌹🌱🔅راز بیواسطهگی و معنای قابض روح بودن خدا.
☘️🔅 قابض روح مقدس حضرت سید الشهدا علیه السلام و شهدای کربلا خداست!
☘️🔅 هر چند که در وساطت ملائک در قبض روح، خالق، قریب و حائل میان ملائک قابض و مقبوض است، یعنی سبب برای سببسازی نیاز اذن سببساز است، سببساز همیشه حائل است میان سبب و مُسَبَّب.
☘️🔅 حال روح در قبض بیواسطهگی تجربه اراده محض الهی است، نشئه تجربه بیواسطهگی گذر به فراسوی علم و نور و لذت و زیبایی است.
☘️🔅 دیدنیها همان نمایش نور است، اما خالق فراتر از نور، فرار از علم، فراتر از هر تصوری است، برای درک بیواسطهگی هیچ درکی نداریم! چرا که جایگاه فرادرک است!
☘️🔅 حس را حسّاس کننده و محسوس را محسوس کننده اوست! و او فراتر از حس، رابطه با خالق رابطهای فراحسی است!
☘️🔅 رابطه حجاب اول و خلق اول با خدا رابطهای است فوق رابطهها و فرارابطه است، چرا که همیشه از یک سو و آنهم از جانب اوست!
☘️🔅 تشخّص زیبایی محض و لذت محض به حجاب اکبر، به اسماء اکبر برمیگردد، و رابطه محض لذت و محض زیبایی با خالق رابطهای فوق زیبایی و لذت است چرا که خالق فراتر از زیبایی و لذت است.
🌹🌱🔅 اگر صفات الهی را عین ذات الهی تلقی کنیم!
☘️🔅 اگر صفات الهی را عین ذات بدانیم اتصاف هر گونه صفات الهی به غیر الله حتی انبیاء و اولیا، کفر محض است، چرا که اتصاف صفات ذات، عین اتصاف ذات حق با موجود و عینیت دادن ذات مخلوق با ذات حق خواهد بود، نعوذ بالله تعالی.
🌹🌱🔅 صفت متکبر و تحلیل کبرائیت در صورتیکه صفات را از ذات نفی کنیم؟
☘️🔅 کبر در مقام مقایسه معنا مییابد، در حالیکه هیچ مخلوقی با ذات بیمثال حق قیاس شدنی نیست، موجودات از حیث موجودیت در برابر ذات حق جز صفریت هیچ پهنایی ندارند! پس صفت کبرائیت نوعی تذکر از برای مخلوقات است تا هیچ مخلوقی را با ذات او قیاس و سنجش نکنند،
☘️🔅 از جهتی میتوان کبرائیت را صفتی سلبی، تنزیهی تلقی کنیم چرا که هرگونه نقص و صغارت و حقارت و ناتوانی از ذات او نفی میگردد!
☘️🔅 انسان تنها در یک صورت خود را به کبر میتواند منتسب نماید آنهم با در نظر گرفتن اینکه «الله» پروردگار اوست، هیچ «کبر و بزرگی» با این انتساب نمیتواند مقایسه شود، و این صفت و انتساب شامل هر آفریدهای میشود چرا که «الله واحد کبیر متعال» به وحدت و یگانگی، حاکمیت و سلطنت و احاطت دارد! و در میان آفریدههای خدا آن کس که بتواند این حقیقت مسلّم را در وجود خود به نمایش بگذارد به حقیقت میشود «عبد المتکبر».
☘️🔅 وجه و جهت تکبر اگر مشخص نشود، دردسر ساز میشود.
☘️🔅 ما چون «الله» خدایی داریم، به یقین عظمت و شکوه و کبری بزرگتر از این نمیتوان سراغ داشت!
☘️🔅 پس با خدا متکبریم با او با عظمتیم، با او زیباییم، با او با جلالتیم .و با او …
☘️🔅 إِلَهِی کَفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَی بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً إِلَهِی أَنْتَ لِی کَمَا أُحِبُّ فَوَفِّقْنِی لِمَا تُحِبُّ
🌹🌱🔅 خود شیرینی بنده برای خدا!
🔅🌹نمونه:
☘️🔅 خدایا من در کلبهی کوچک خود چیزی دارم که تو در عرش خودت هم نداری، من چون تویی را دارم و تو مثل خودت را نداری.
☘️🔅 خدایا من در این خانه درویشی خود چیزی دارم که تو در عرش آسمانیت آن را نداری، من خدایی مثل تو دارم؛ ولی تو خدایی مثل خود نداری.
☘️🔅 خدایا من در کلبه گدایی خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری، من چون تویی دارم و تو چون خود نداری.
☘️🔅 خدایا تو ای بیهمتا تو چون ما بندهای دارد که آن بنده چون تو خدایی دارد!
🔅🌹نکته لطیفه: داشتن و دارایی برای خدا امتیازی نیست! خدا با خدا، خدا با خودش، عجیب بودن رجوع خدا به خود، خواستن خدا، خدا وقتی میخواهد، معنای خواستن خدا چیست؟ بیشک خواستن رجوع خدا به خودش نیست، «مفاهیم و عقل و تصور» در اندیشه به خدا در هم فرو میریزد،
🌹🌱🔅راز اضلال
☘️🔅 مُضِلّ بودن بنده خدا در صورتی امکان دارد که علم گمراه کردن را داشته باشد و کسی آن را آموزش داده باشد! شیطان اگر آموزش گمراهی نمیدید نمیتوانست گمراه کند! تا اذن اضلال صادر نمیشد کسی گمراه نمیشد، تا کسی به فسق گرفتار نمیشد اذن اضلال در حق او صادر نمیشد.
🌹🌱🔅راز زشتی در هستی
☘️🔅 هر تابلوی هنری که در آن زشتی به نحو احسن مُصوّر شده باشد محض زیبایی است، جهان هستی همان تابلوی هنری پروردگار مُصَوِّر است که زشتی اعمال بندگان در کنار اعمال زیبایشان مُصَوَّر است.
☘️🔅 با نگاه از بالا همه چیز زیباست هر چند زشتی به نمایش درآید.
🌼 علی ساعی(عبدالله مشکات) 110.141(903) 🌼
[1] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ؛ ص216، 1جلد، هجرت – قم، چاپ: اول، 1414 ق.
[2] تفسير فرات الكوفي ؛ ؛ ص430 مؤسسة الطبع و النشر في وزارة الإرشاد الإسلامي – تهران، چاپ: اول، 1410 ق.
[3] كتاب سليم بن قيس الهلالي ؛ ج2 ؛ ص632
