آیا حد تعادل در عرفان وجود دارد که به فرض مثال انسان از زندگی دنیوی دلزده نشود یا هنگام ناتوانی در امور خیر احساس شرمندگی نکند؟
سوال2329 :
سلام علیکم
لطفا حد تعادل پیش رفتن در عرفان را بیان بفرمائید وقتی از منظر بالا به دنیا نگاه می کنی یک نوع دلزدگی در مورد امور دنیوی پیش می آید و امکان دارد که شخص منزوی شده و امور دنیا و انسانهایی که در اطرافمان هستندو خواستهای آنها شاید برایمان بی اهمیت شود و حتی در ادعونی استجب لکم هم دچار مشکل شویم و خود را بی نیاز از خواستهای دنیوی بدانیم ونا خودآگاه فاصله ای بین ما و خدا پیش بیاید چون ما انسانها معمولا وقتی بیشتر به سمت خدا می رویم که بیشتر از خدا طلب و درخواست نمائیم
بنده وقتی از کسی طلب کمک می کنم وقتی نتوانم جبران کنم احساس شرمندگی می کنم و ناراحت می شوم و فقط میتوانم از خداوند منان طلب جبران زحمات بنمایم که ان شاءالله خود خداوند آن گونه که لایق و شایسته انسان بزرگ و شریفی مثل شما است از زحماتتان قدر دانی نمایند متشکرم
🌸🔆🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷🔆🌸
#پاسخ2329
🍀🔅🌷علیکم السلام🌷🔅🍀
🌷🔅🌱وقتی از سبیل ثقلین وارد وادی علم و معرفت میشویم دامنه و حوزه نصیب انسان گسترده تر میگردد، دنیا از منظر عارف بالله آیه ای است از آیات خاص الهی، شخص عارف وارسته و خالص از دنیا به اسرار ماورای آن دست مییابد و از آن بعنوان تابلوی راهنما و مرکب راهوار بهره میجوید،
🌷🔅🌱کسی که از صراط مستقیم وارد وادی معرفت میگردد هم به حظ لقای پروردگارش میرسد، هم آخرت را به تمام کسب و دنیا هم فرش زیر پایش میگردد، عارف واقعی بدون اینکه توجه اضافی به دنیا بنماید دنیا بسوی او پر میکشد، عارف قرآنی و عترتی علاوه بر حظ های مولوی و اخروی مغز لذات دنیوی را هم میچشد، نه تنها محروم از لذات دنیوی نمیگردد بلکه عیارش بالاتر میرود.
نظرتون در مورد این پست چیه؟