ابرهه نفس و جهان
🌼🔆🌼دجّال جان و جهان🌼🔆🌼
🔹جلسات هفتگی شرح و تفسیر صحیفه سجادیه
📅 تاریخ: 1404/05/09 – 06 صفر 1447
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
📝 برخی موارد مطرح شده در جلسه:
دعای اصلاح خصلتها و اتمام کرامتها 🌟
اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّی إِلَّا أَصْلَحْتَهَا، وَ لَا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا، وَ لَا أُکرُومَةً فِی نَاقِصَةً إِلَّا أَتْمَمْتَهَا.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
الهی و ربی، هیچ خصلتی را در من که مایهی عیب و ننگ من است، رها نکن مگر اینکه آن را اصلاح فرمایی.
یعنی همان دعای همیشگی ما:
اللهم لا تَکلْنی إلی نَفسی تَرفَةَ عَینٍ أبداً — مرا یک آن به حال خودم وا مگذار.
الهی، هیچ عیبی را، به حال خودش در من، به حال خود رها نکن مگر اینکه اصلاحش فرمایی.
و یا خدایا، هیچ عیب عملی و اخلاقی را در من که مایهی سرزنش و ملامت من است، آن را رها نکن مگر اینکه تحسینش سازی، نیکویش گردانی**، **عیبم را به زینت تبدیل فرمایی.
و خداوندا، هیچ اکرومهای را، هیچ فضیلتی را، شرافتی را که در من ناقص است، رها نکن؛ تکمیلش ساز، به اتمامش برسان.
خداوندا، عشق حسین در قلبم میتپد؛ خداوندا، آن عشق را به اتمام برسان.
خداوندا، آن اندک معرفتی که دارم، آن را به کمال برسان.
خداوندا، ولایتم را، اطاعتم را که اندک است، خداوندا تکمیلش کن، به پایانش برسان.
خداوندا، آن عبادتی که در من آغاز شده است، به نهایتش برسان.
صلوات؛ گشودن دروازهی توجه الهی ✨
امام سجادمان آموزشمان میدهد که در وسط هر حاجتی باید تمسک کنیم به حبلالله المتین**، معتَصم شویم تا دعایمان **مجیب درگاه حق گردد.
وقتی صلوات میفرستیم بر محمد و آل محمد، دروازههای توجه پروردگار متعال به رویمان گشوده میشود.
تبدیل احوال به دست خداوند 🕊
خداوندا، عوض کن مرا…
خداوندا، دگرگونم ساز. چگونه؟
- دشمنی دشمنان را به محبت تبدیل ساز.
 - کینهی ستمگران را به دوستی مبدل فرما.
 - بدگمانی نیکان را به اعتماد تبدیل ساز.
 - یا: بدگمانی خودم نسبت به اهل صلاح را به اعتماد مبدل ساز.
 - یا: بدگمانی اهل صلاح نسبت به من را به نیکی و حسنظن تبدیل فرما.
 - دشمنی نزدیکان را به دوستی خالصانه برسان.
 - نافرمانی خویشاوندان را به محبت ناب تبدیل کن.
 - رها کردن نزدیکانم را به نصرت و یاری مبدل ساز.
 - آنهایی که مرا ترک کردند**، خداوندا آن رهایی را به **نصرت بدل فرما.
 - محبت ریاکارانه و مصلحتی نزدیکانم را،
 - محبتی که از روی ناچاری نسبت به من اعمال میشود،
به مهر راستین تبدیل کن… 
ابرههی حرم جان من،
دجال جان من،
بر حریم دل من میتازد…
نقش من در آتش آخرالزمان چیست؟ 🔥💧
آن دجالیان بیرونی،
با تمام احزابشان،
بر دین خدا میتازند…
آن ابرخیان آخرالزمان،
با تمام قوایشان،
بر حریم دین خدا آتش میزنند.
نقش من چیست؟
آیا من در این آتش،
آب میپاشم؟
به قدر تواناییام؟
آیا آخرین توانایی خود را برای خاموشسازی این آتش به کار میگیرم؟
آیا تلاشم واقعی است؟
یا تنها ادعایی از درون است؟…
تبدیل رذایل به فضایل؛ راز تربیت سجادی 💎
خداوندا، بدرفتاری حیلهگران را به شرافتمندی در معاشرت برسان.
خداوندا، تلخی ترس از ستمگران را به شیرینی امنیت تبدیل ساز.
چه امام سجادی داریم!
چه دعاهایی از آن حضرت،
چه اسراری از او به ما رسیده است…
او اصلاح جان، اصلاح جامعه و اصلاح جهان را به ما آموزش میدهد.
این، راز صحیفه سجادیه است، رازی که برای ما آشکار ساخته چگونه:
- جانمان را اصلاح کنیم
 - جامعهمان را به سامان رسانیم
 - و جهانمان را آباد کنیم
 
باید که اصلاح کنیم، باید رذایل را نابود کنیم.
نه آنکه فقط نابودشان کنیم، بلکه همان رذایل را به فضایل تبدیل کنیم.
امام سجاد علیهالسلام آموزش میدهد که:
مفرغ را به الماس تبدیل کن.
زغال را نه به خاکستر، بلکه به جواهر!
این است سجاد آل محمد…
پس باید نواقص را رفع کنیم**،
و همان نواقص را به **محاسن بدل سازیم.
باید فضایل را تکمیل کنیم، به اَکمل و اَتَمِّ آنها برسیم.
باید به اوج فضیلت و زیبایی و شرافت برسیم.
امام سجاد میآموزد:
درد را به درمان،
رنج را به رحمت،
نقص را به زینت،
عیب را به کرامت تبدیل کن.
چه تجارت هوشمندانه و عاقلانهای به ما آموخته است!
عداوت را به محبت،
حسد را به مهر،
سو ظن را به اعتماد،
دشمنی را به دوستی،
عقوق را به نیکی،
محبت ریاکارانه را به محبت واقعی،
ترس را به امنیت…
تبدیل سازیم تا جانمان، جامعهمان و جهانمان آباد شود.
اگر خاک پاک شد… هر چه در آن افتد گل میشود 🌱
انسان باید پیراسته گردد از تمام عیوب فردی و اجتماعی
و به کمال آراستگی و فضایل الهی برسد.
آری، وقتی خاک پاک شد، ناب شد**،
هر آنچه در آن خاک قرار گیرد،
به **گلی زیبا، رنگی زیبا، عطری دلانگیز تبدیل میشود.
خاک مستعد، حاصلخیز، پاک**،
نور را جذب میکند، آب را، نان را…
آنگاه هر چه در آن وارد شود — حتی مار زنگی، حتی **حیوان درنده —
تبدیل به زیبایی میشود.
انسان، صاحب هر خصلتی که باشد،
اگر دلش را با توجه الی الله، نیت توبه، عنابه و اخلاص همراه سازد،
جانش را به گلستانی از زیباییها مبدل خواهد ساخت.
آتش درونش را به گلستان میرساند**، چون میداند:
**خدا مبدِّل سیئات است.
اوست که گناهان را به حسنات تبدیل میکند،
و حسنات را به درجات میرساند،
و درجات را به غرفات و عالیات**،
و عالیات را… خدا خودش میداند کجا.
او **مبدل است… خدای ماست.
آیا هنوز خود را نمیشناسیم؟ 🔍
زمان سنجش است…
ما کی به خود خواهیم رسید؟
کی دردمان را خواهیم شناخت**؟
و کی **به دنبال درمانمان خواهیم رفت؟
خود را بسنجم پیش از هر حرکتی.
راهی که آمدهام…
به پشت سر نگاه کنم.
کدام راهها را پیمودهام؟
به کدام سو در حال حرکتم؟
از قله به سراشیبی سقوط میکنم؟
یا در حال پروازم؟
آیا عازم کربلا هستم؟
امام حسینِ سال قبل من، با امسال من چه فرقی دارد؟
توانستهام پرده از رخسار وجهالله بکشم؟
آیا نورانیت بیشتری از حضرت گرفتهام؟
مغبون یا مغبوط؟ تجارت سود یا خسران؟ 📈
اگر امام حسین من، همان امام حسین سابق من است**،
**مغبونم…
اگر افت کردهام**؟ آرام میگویم: *ملعونم. اما اگر دیدم درخشش و عشق حسین در دلم رو به تصاعد است*،
پس من **مغبوطم…
پس من در تجارت حسینی، سودی سرشار بردهام.
معرفت من نسبت به خدا چگونه است؟
آیا همان معرفت سابق است؟
مکارم اخلاق**، آیا در جان من **رشد کردهاند؟
یا مکارهی جانم افزوده شدهاند؟
من در این جهان چهکارهام؟
چه میکنم؟
برای چه آمدهام؟
چه شاهکاری در این جهان انداختهام؟
پایاننامه عمرم چه خواهد بود؟ 📜
آیا میدانم که باید زیباترین هنر بندگی را در این جهان بنشانم؟
پس برای چه آمدهام؟
پایاننامه عمر من چه خواهد بود؟
آیا آخر سرانجام من، نور است یا ظلمت؟
چه کنم؟
آیا به خود رسیدهام؟
آیا نیازهای خود را یادداشت کردهام؟
بیایید بدبختیهای خود را بنویسیم…
مرور کنیم تا بتوانیم حساب رفع آنها را باز کنیم.
خود را اشتهاسنجی کنیم:
تمایلاتم رو به کدام سو است؟
آیا میدانم روزی از این جهان خواهم رفت؟
به خدا، میدانم خواهم مُرد…
اما یقین ندارم.
اگر یقین داشتم**، برای رفتن آماده میشدم — **که نشدهام.
پس به غفلتام.
ابرههی درون، دجال نفس 🔥
امروز که فردا میشود**،
گواه رفتن من است…
موعظهگر من است…
بر سرم **فریاد میزند که خواهی رفت!
گرفتار ابرههی جانم…
ابرههی نفس من، دجال نفس من، مانع فهم من است.
آن ابرههی بیرونی، دجال بیرونی، به جای خود…
اما این ابرهه و دجال درونی، دل مرا خراب میکند**،
**ویران میسازد.
مگر این دل، حرم خدا نبود؟
چه کسی آن را به ویرانه تبدیل کرد؟
نفس من…
آیا سهمی در شیطانزدایی داشتهام؟ 🔥
آیا من توانستهام از جانم شیطانزدایی کنم؟
تا سهمی برای شیطانزدایی از بیرون خود بیابم؟
آیا سهمی در پلیدزدایی داشتهام؟
چقدر من جان و این جهان را آباد کردهام؟
یا که خرابش کردهام؟
آیا تلاش کردهام دروازههایی به سوی ملکوت بگشایم**؟
اگر تلاش نکردهام، یعنی **درهای شیطان را باز گذاشتهام.
در تقویت جامعه و جهان چقدر تلاش کردهام؟
چقدر برای فروزان کردن نور توحید کوشیدهام؟
آیا بر فروغ عقل افزودهام،
تا چراغ توحید، فروزانتر گردد؟
یا من خود، بلای جان دین خدا هستم؟
اگر من تلاش کرده بودم،
اگر توانم را به کار بسته بودم،
خدا خود، آن آتش عظیم ابراهیان و نمرودیان را خاموش میساخت:
کُونی بَرداً و سَلاماً علی إبراهیم…
اما من حتی به قدر پروانهای، آبی بر آتش نپاشیدهام.
ندانستم که باید معتصم به حبلالله میشدم.
تسویلات دروغین و اصلاحنمایی شیطانی ⚠️
چه کنیم؟
رسیدهایم به این مرحلهی خطرناک…
گرفتار تسویلات عظیم هستیم.
دروغ برای ما راست شده…
گرفتار افسادهایی هستیم که در قالب اصلاح جلوه میکنند.
مگر خدا نفرمود:
«… وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ»
ما چه کردهایم؟
جهان ما در سطح گستردهای گرفتار تسویل افساد است.
بدون اذن الهی، اصلاح محال است.
اصلاح از جان آغاز میشود 🧭
انسان باید ابتدا اصلاح را از جان خود آغاز کند**،
آنگاه از جامعه و جهان، **افساد را بزداید.
ما باید به قوانین خدا احترام بگذاریم،
به نظم جهان با فراست بنگریم.
هر تفکر در نظم جهان،
جان ما را تنظیم مینماید.
جدا نمودن خدا از علم و جامعه،
بلای جان جامعه و جهان شده است.
حاکمیت خدا بر جان، آغاز اصلاح جهان 🌍
عظیمترین کودتای طاغیان این عصر، علیه حاکمیت خدا در جهان شکل گرفته است.
جاهلانهترین رفتار، مقاومت در برابر حاکمیت خداست.
اگر من بتوانم
حاکمیت خدا را بر جان خود حاکم و پذیرفته سازم،
آنگاه قدمی برای اصلاح جهان و حاکمیت الهی برداشتهام.
خداوند، روزی نور خود را به اتمام خواهد رساند.
اما عرضه بندگی من، تا کجا رسیده است؟
انسان، رایانه کلان جهان هستی 💡
من باید بندگیام را به اثبات برسانم.
هر تغییری که در من رخ میدهد،
بر جهان هستی اثر میگذارد.
من تغییر میکنم،
و جهان نیز متغیر میشود.
انسان، مصباح جهان اکبر است.
خودش اگر تغییر کند،
مانند ابررایانهای عمل میکند که کل جهان را اصلاح میکند.
اگر من خالصانه خدایم را یاد کنم**،
گویا **کل هستی خدا را یاد کرده است.
اگر با همان خلوص،
با همان ابهت،
به زیارت سیدالشهدا (ع) بروم،
گویا کل هستی به زیارت حضرت رفته است.
اگر با این حال و هوا،
حج بیتالله الحرام را انجام دهم،
گویا کل جهان دارد حج میگذارد.
تأثیر آگاهی بر کل هستی 🌐
آگاهی هر فرد، بر کل جهان اثر دارد.
انسان نقش بنیادین در این عالم دارد.
او همچون نگهبانی بر این جهان هستی است.
هر عمل فیزیکی**، اثر **متافیزیکی دارد،
و هر حرکت متافیزیکی، تحولی فرا-متافیزیکی ایجاد میکند.
دروغ در عصر آخرالزمان، تاجدار شده است 🕳
مواظب جان و جهان باشیم.
این عصرِ آخرالزمان است.
در این عصر، بر علیه راستی کودتا شده است.
دروغ جای راستی را گرفته است.
ما باید:
- دروغگویان را به انزوا برسانیم**؛
 - کذب را آشکار سازیم؛
 - **هویت پنهانی دروغ را رسوا کنیم.
 
دروغپذیری؛ پرچم دشمنی با خدا 🚩
عصر امام زمان، عصر تصدیق دروغ است.
هر کس با علم به دروغ بودن، دروغ را تصدیق کند،
یعنی پرچم مبارزه با خدا را بلند کرده،
و دست دوستی به شیطان داده است.
دروغ، نظم جهان را بر هم میزند.
راستی، در این عصر، به دار مجازات کشیده شده است.
ابلیس، راستی را به دار زده…
میخواهد نَفَس راستی را بگیرد.
شرک؛ دروغ اعظمِ آخرالزمان 🕳
تکذیب راستی، غوغا به پا کرده
و علت غلبهی پستیها و پلیدیها شده است.
مواظب باشیم از دروغ اعظم آخرالزمان؛ یعنی شرک.
مبادا شرک را در قالب گزارههای فلسفی و
باورهای بهظاهر غیرقابل تغییر بپذیریم.
بزرگترین دروغ، شرک به خداست.
و بزرگترین تکذیب، هجمه به رسولان و اولیای الهی است.
استضعاف و استخفاف؛ ابزار سلطهگران 🧠
از جمله حربههای خاص برای تثبیت دروغ**،
**استخفاف است.
«فاستَخَفَّ قومَهُ فأطاعوهُ»
او قومش را خوار کرد، و آنها اطاعتش کردند.
کسانی که گرفتار استخفاف فرعونی شدند،
فاسقانی هستند که خدا آنان را مذمت میکند.
خودتحقیری؛ استخفاف مدرن در عصر ما 📉
عصر ما، عصر استخفاف شخصیت، مالی، اجتماعی و روحی است.
چنان غوغا کرده که انسان خود را تحقیر میکند، خودتحقیری مینماید.
- انسان بیشعور، اسیر شهوت،
 - به راحتی گرفتار این استخفاف میشود.
 - احساس حقارت دارد…
 - از طرفی، کسی او را میترساند.
 
تکنیکهای استکبار در استخفاف مردم 🎭
اصحاب استخفاف ابزارهایی دارند:
- ترساندن (تخویف)
 - تلقین مکرر
 - تکرار رسانهای
 
آنقدر تکرار میکنند
تا مخاطب این خفت را میپذیرد.
در فضای مسموم مجازی و حقیقی،
انسان گرفتار این خفت پست میشود.
استغفاف، استعمار نیست؛ استحمار است ⚰️
همراه با استخفاف،
تعظیم پلیدیها،
تسلیم به رذالت،
و اطاعت کورکورانه شکل میگیرد.
تا جایی که انسان:
- خود را فراموش میکند**،
 - از فاسقان الگو میگیرد،
 - **عزت نفسش را زیر پا له میکند.
 
این استخفاف، نه استعمار است،
بلکه بدتر از استحمار است.
و عصر ما، گرفتار آن شده است.
سازوکار خاص سلطهگران عصر حاضر است،
که سوار بر فضاهای مجازی شدهاند…
راه نجات از استغفاف؛ فریاد بر توحید 📣
راه چیست؟
راه این است که فریاد کنیم:
«اِلهی، تنها تویی کفایتکننده! اَلَیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَه؟»
مگر خدایمان به ما نصیحت نکرد؟
آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟
اما چگونه انسان این کفایت خدا را از یاد میبرد؟
آن فرعونیان، آن شیاطین تو را میترسانند…
«وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ» —
تو را از غیر او، از کسانی که غیر اویند، میترسانند…
من باید فقط و فقط از خدایم بترسم،
اما تنها از او نمیترسم!
از فقرم میترسم،
از نگاه دیگران،
از بیتوجهی دیگران،
از هر چیزی غیر او…
راز ذلت ما: ترس از غیر خدا ⚖️
اگر فقط از خدا میترسیدم،
همه چیز از من میترسید.
شیاطین از من میگریختند.
پس راز نفوذ رذالت و استغفاف چیست؟
همین اعتماد به غیر خداست**،
همین **ترس از غیر خداست
که ما را به استغفاف رسانده و نابودمان ساخته است.
پس بترسیم!
فرار کنیم!
از این دروغ عظیم،
از این سبکی،
از این ذلت،
از این خاری…
دروغ؛ خون حیات موجودات پست 🕳
بدانیم،
حیات موجودات پست، به دروغ بسته است.
اگر دروغ را از آنها بگیری،
میمیرند.
علت غلبهی آنها همین است:
اعتماد ما به کذب و دروغهایشان.
بدانیم،
وساوس و تسویلات و تزئینات، سلاحهای فوقپیشرفتهی کذباند.
دروغ را زیباتر از راستی نشان میدهند.
صیادان عقیده؛ شکارچیان ایمان ما 🪤
دروغ،
ابزاری بسیار قوی است.
و انسان سبکسر،
پذیرای همین دروغهاست.
مواظب شکارچیان عقاید باشیم!
صیادان عقیده،
از هر سو به سرقت ایمان ما مشغولاند:
- توحید
 - عقل
 - نبوت
 - امامت
 - معاد
 
وقتی اینها را گرفتند،
دیگر ما چیزی برای باختن نخواهیم داشت…
فضای مجازی؛ میدان مین عقاید و احساسات ⚠️
مواظب سارقان چشم، گوش، هوش و دل باشیم.
این فضاهای مجازی، مراکز سرقت همهچیز ما هستند.
هر لحظه ما را صید میکنند.
جهان امروز ما، گرفتار صیادان حواس، محبت، اشتها شده است.
ما اشتها و فطرت خود را گم کردهایم.
سرگردان و حیران شدهایم.
این دروغها، ما را به سر سفرهی مکارههای نفسانی کشاندهاند.
شیاطین، موکل بر خبائثاند و همواره در تقویت آنها مشغولاند.
نشانه سقوط: آرامش در پلیدیها 🕯
مواظب احوال خود باشیم!
بر سفرهی شیاطین ننشینیم.
پلیدی، آرامشگاه موجودات پست است.
کسی که در فضای مسموم مجازی آرامش میگیرد،
یعنی پاکی خود را نابود کرده است.
اگر این انسانها بد نکنند، آرام نخواهند شد.
چون پلیدی، اسباب آرامششان شده است.
شیطانزدگی دو سر باخت است ❌
انسانهای پست،
اگر مولد پلیدی نباشند،
از سوی سلاطین شیطانیشان مجازات میشوند.
چرا؟
چون ولایت شیطان را پذیرفتهاند.
و چون چنین کردهاند،
اگر نکنند، مجازات میشوند؛
اگر بکنند، مسخ و پلیدی میشوند.
دو سر باخت است.
نجات: تولی و انابه بهسوی خدا 🌧
راه نجات چیست؟
توبه، تولی، انابه…
بازگشت به خدا.
خود را از آلودگیهای سمعی، بصری، حسی، قلبی، نجات دهیم.
جهانی در حال احتضار ⚰️
ما درون جهانی هستیم که به حال احتضار افتاده است.
وقتی ملکه از کندو برود،
کندو میمیرد.
به جای عسل،
محل فضلهی موشان میشود.
اینچنین است جهان ما…
امام زمانش را رانده،
تبعید کرده،
آواره ساخته…
بیملکه، جهان بیمزه است.
بیآرامش است.
بیلذت است.
وقتی ملکه نباشد، عسل تولید نمیشود 🐝
جهان بدون حجت خدا،
زیبایی، لذت، شیرینی، علم و حیات طیبه را درک نخواهد کرد.
بدون ملکه،
زنبوران عسل هم میمیرند.
دیگر هیچ گلی به بار نخواهد نشست.
دیگر هیچ میوهی شیرینی نخواهد بود.
            
            
نظرتون در مورد این پست چیه؟