جام جان

اعجاز اخلاق مومن

اعجاز اخلاق مومن

- اندازه متن +

🌼🔆🌼اخلاق، عصای معجزه‌گر الهی🌼🔆🌼
🔹 جلسات شرح و تفسیر صحیفه سجادیه دعای بیستم
📅 تاریخ: 1404/06/27 – 25 ربیع الاول 1447
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
📝 برخی موارد مطرح شده در جلسه:

فراز دعا (۸) 📜

( 8 ) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي ، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِي ، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِي ، وَ هَبْ لِي مَكْراً عَلَى مَنْ كَايَدَنِي ، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِي ، وَ تَكْذِيباً لِمَنْ قَصَبَنِي ، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِي ، وَ وَفِّقْنِي لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِي ، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي .


قدرت در برابر ظلم 🛡

الهی و ربی، برای من قدرتی ببخش در برابر کسی که نسبت به من ظلم می‌کند، مرا در برابر انواع فشارهای خودش قرار می‌دهد؛ فشارهای سازمان‌یافته از انواع مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، علمی. خداوندا، به من قدرتی عنایت فرما تا در برابر آن‌ها بایستم.


تکذیب دروغ‌های سازمان‌یافته 🧭

و الهی و ربی، برای من تکذیبی عنایت فرما در برابر کسی که مرا مورد هجوم خود قرار می‌دهد، به من تهمت می‌زند، انواع شایعات را علیه من پراکنده می‌کند، دروغ‌سازی می‌کند، چهرهٔ مرا تخریب می‌کند. خداوندا، تکذیبی برای من عنایت فرما؛ یعنی خداوندا، مرا به یک قلعه‌ای خاص مجهز فرما، مجهز شوم به قلعه‌ای که در برابر دروغ‌ها بایستم، دروغ‌ها را نابود سازم. آری، وزارت دروغ‌سازی در کشورهای شیطانی شبانه‌روز مشغول فعالیت‌اند تا بتوانند حاکمیت شیطان و جهل را در این عالم دنیا برافراشته سازند. پرچمشان دروغ، پرچم اعلای شیطان است و می‌خواهند همیشه برافراشته نگهش دارند. وزارتخانه‌ها می‌سازند؛ وزارتخانه‌های دروغ‌سازی؛ از دروغ کوچک تا دروغ بزرگ برنامه‌ها دارند برای نابودی راستی و درستی. می‌دانند با سلاح دروغ می‌توانند پیکر راستی را خم نمایند؛ و اگر ما در برابر دروغ تکذیبی نداشته باشیم، قلعهٔ محکمی نداشته باشیم، نابود خواهیم شد. راستی و درستی ما دروغ جلوه خواهد نمود و دروغ‌های دشمنان راست جلوه می‌شوند و ما هستیم که نابود می‌شویم. در برابر دروغ نباید ساکت شد؛ در برابرش باید صدایمان بلندتر شود. دروغ را با صدای بلند فریاد می‌زنند و ما نیز در برابر دروغ، راستی را باید بلند داریم. هرچقدر آن‌ها پرچم دروغ را بلند کنند، ما باید با تکذیب و درستی علیه همان دروغ شورش کنیم و پیکرش را بخوابانیم.


مقابلهٔ فعال با دروغ 🧯

خداوندا، مرا مجهز کن. اگر دروغ را رها سازیم مثل میکروب سرایت خواهد نمود، جان جامعه را خواهد گرفت، تشخیص جامعه را تضعیف خواهد کرد. دروغ را اگر به حال خود رها کنیم و تکذیبی نداشته باشیم و خنثی نکنیم و چهره‌اش را آشکار نکنیم، دروغ مثل آتش راستی‌ها و درستی‌ها را خواهد سوزاند. پس برای برافراشتن راستی و درستی باید که با دروغ مبارزه کنیم. دروغ از جمله ابزارهای خاصی است برای بی‌اعتبارسازی انسان‌های شایسته و صالح تا بتوانند انسان‌های ناشایسته و طالح را بر گردهٔ آدمی سوار سازند. اگر با سلاح آشکارسازیِ دروغ وارد عرصهٔ مبارزه با دروغ شویم، آن موقع راستی و درستی جان خواهد گرفت.


خنثی‌سازی دروغ و حکومت جهل 🛠

در برابر وزارت‌های دروغ‌سازی باید وزارت‌های خنثی‌سازی دروغ احداث کنیم، به مبارزه با آن‌ها قیام کنیم تا راستی جان گیرد. هدف از دروغ‌سازی، پیاده‌سازی حکومت جهل است، برای نابودی عقل است؛ پس به این خاطر بر سوختِ جانِ دروغ می‌افزایند و جامعه را مبتلا می‌کنند. اگر بمبِ دروغ خنثی نشود همه را نابود خواهد کرد. باید به شیوه‌های خاصِ خنثی‌سازیِ دروغ‌های سازمان‌یافته خود را مجهز کنیم، به انواع شیوه‌های مختلف پیکر واقعی دروغ را برای همگان آشکار کنیم، چهرهٔ کریهِ دروغ را تا جامعه از آن فرار کند، از درد و مرض فرار کند، از فساد فرار کند. اگر راهِ دروغ‌های کوچک را نبندیم، دروازه‌های بزرگِ دروغ به سویمان باز خواهد شد، مصیبت‌های بزرگ گریبان ما را در بر خواهد گرفت. در طول تاریخ، حکومت‌های ستمگر با سلاح و میکروب و بمبِ دروغ توانسته‌اند به حکومت برسند؛ پس باید که قیام کنیم، از کوچک تا بزرگ، تا به دروغِ بزرگ باور نکنیم. رخنهٔ دروغ در عرصه‌های مختلف در جامعه، دانشگاه‌های مختلف را تبدیل به جهل‌گاه می‌کند؛ در حوزهٔ عقیدتی ما، در فکر ما می‌تواند دروغ وارد شود و باورهای پاکِ ما را بسوزاند. پس نباید دروغ‌های کوچک را کوچک بشماریم؛ بلکه همان دروغِ کوچک آتش‌های عظیمِ دروغ را برپا خواهد نمود.


خطر شرک و افترا ⚠️

همانا الله، تمام گناهان را می‌بخشد اما از شرک نمی‌گذرد. بدانیم، آگاه باشیم: الله به هیچ‌وجه از شرک نخواهد گذشت، شرک را نخواهد بخشید، و غیر آن را اگر بخواهد برای هر کسی می‌بخشد؛ چراکه شرک به خدا افترایی است با دروغی بزرگ؛ چرا که افترا بسته است، دروغی بزرگ و عظیم را بسته است نسبت به الله، نسبت به توحید؛ و خدا از آن نخواهد گذشت. این است همان دروغِ بزرگ که در عصر آخرالزمان شاهرگِ باورهای پاک آدمیان را خواهد برید. کسی که مجهز است به تکذیبِ دروغ، خواهد توانست در برابر این افترای عظیم ایستادگی کند و خنثی‌اش سازد. چه‌بسا که شرک را به نام توحید خوراکِ باورهای ما خواهند کرد و خبر نخواهیم داشت. اگر ستادِ تکذیب را در برابر دروغ زنده نگه‌داریم، از خدا بخواهیم آن تکذیب در برابر دروغ را برای ما عنایت کند، دیگر مبتلا به هیچ دردِ دروغی نخواهیم شد؛ به دردِ شرک، چه جَلی چه خَفی، مبتلا نخواهیم شد. برای خوراندنِ دروغ راه‌های مختلفی را در برابر ما می‌گشایند، حیله‌های مختلفی را به کار می‌گیرند؛ دروغ را آن‌قدر تکرار می‌کنند که ذهنِ ما نسبت به آن باور پیدا می‌کند. دروغ را به آسانیِ تمام عرضه می‌کنند؛ با پیش‌زمینه‌ها، با پس‌زمینه‌های خاصی دروغ را سرِ سفرهٔ انسان می‌گذارند، انسان با نوشِ جان خوراکِ دلِ جانِ خود قرار می‌دهد. برای خوراندنِ دروغ، به انواعِ تلطیفات و تسویلات روی می‌آورند، با انواعِ آهنگ‌ها، با استخدامِ خاصِ انسان‌های شیطان‌صفت در لباسِ علم تا بتوانند از طریقِ آن‌ها دروغ‌های خود را به جانِ آدمیان تزریق کنند؛ با آرایش‌ها، زینت‌های خاص، با زخرفِ قولِ خاص، انسان را به دامِ دروغ خواهند افکند. ابزارهایی که دلِ آدمی، حواسِ آدمی را تحریک می‌کند، از آن ابزارها سود می‌برند برای خوراندنِ دروغ. پس باید که خود را مجهز به وزارتخانهٔ تکذیبِ دروغ نماییم، وگرنه نابود خواهیم شد. دروغ می‌بَرَد انسان‌های ساده‌لوح را؛ دروغ چنان سلاحی است که تمام ابزارها را می‌بلعد. چه‌بسا ۹۹ درصدِ بُردِ نیروهای شیطانی با دروغ است.


سلاح تکذیبِ دروغ 🗡

دروغ روحِ پلیدِ جنگ‌های شیطانی است. کسی که به این فنون آشنا نیست شکست خواهد خورد؛ پس باید خود را مجهز کنیم و از خدا بخواهیم ما را به این سلاحِ عظیمِ تکذیبِ دروغ مجهز فرماید.


سپر سلامت در برابر تهدید 🩺

خداوندا، برای من در برابر تهدیدات سلامت را عنایت فرما. خداوندا، به من سلامتی در برابر انواعِ تهدیدات ببخش. نباید تهدیدات را شوخی بگیریم؛ از شوخی آغاز می‌شود، به جدّیت می‌رسد. بی‌تفاوتی در برابرِ تهدیدات امکانِ عملی‌شدنِ آن را فراهم می‌سازد. پس در برابرِ تهدیدات نیز باید سپرِ سلامتی داشته باشیم. از خدا بخواهیم ما را مجهز به سپرِ سلامت در برابر تهدیدات بکند.


توفیق اطاعت از راهنما 🧭

خداوندا موفقم دار. خداوندا، مرا توفیق ده تا بتوانم اطاعت کنم از کسی که راهِ مستقیم را به من نشان می‌دهد. خداوندا، عنایتی فرما، مرا موفق به اطاعت کردن از کسی که برای من هدفی را پیشِ پایم می‌گذارد. موفقم گردان تا بتوانم از آن کسی که مرا در راهِ راست پیش می‌برد اطاعت کنم. اطاعت از شخصِ صادق توفیقِ خداست. هرکسی نمی‌تواند از کسی که راهِ مستقیم را به او نشان می‌دهد اطاعت کند؛ چرا که در برابر او لشکرِ شیطانی ایستاده است تا او را به سمتِ جهنم پیش ببرد. آن کسی که گریبانِ ما را می‌گیرد تا به بهشت برساند، باید از او اطاعت کنیم. چه انسانِ گرامی‌ای است که ما را می‌خواهد از جهنم نجات دهد و ماییم که او را می‌رانیم تا با عشق به سمتِ جهنم سوق یابیم. پس توفیقِ خدا قطع شده است که من به چنین اشخاصیِ راهنما تعدّی و جسارت می‌کنم؛ چرا که شیطان به من فرمان می‌دهد تا به روی آن شخصِ صادق پرخاش کنم، خشمگین شوم، فریاد بزنم.


پیروی از مرشد 👣

تا مرا راحت بگذارد تا با عشق به سوی جهنم سرنگون شوم. به کسی که مرا مستقیم می‌کند، به من استحکام می‌بخشد، استقامت می‌بخشد، هدفم را راست و درست می‌کند، مرا در زمین هموار پیش می‌برد، بالِ پروازم می‌شود. خداوندا، اطاعتش را توفیق ده تا بتوانم به آغوشش بکشم. منی که می‌خواهم با دشمنِ خویش سازش کنم، چرا با دوستِ خود دشمنی می‌کنم؟ و اطاعت از کسی که ارشادم می‌کند؛ خداوندا توفیقم ده تا بتوانم پیرو و دنباله‌روِ مرشدِ خویش شوم؛ آن کسی که می‌خواهد ارشادم کند، رشیدم کند، بلندم کند؛ از او تبعیت کنم، پشت سرش حرکت کنم، لحظه‌ای از او غافل نشوم.


تسدید در رویارویی با تقلب 🎯

خداوندا، مرا تسدیدم کن تا مواجه شوم، مقابله کنم با آن کسی که نسبت به من تقلب نموده است؛ خیرخواه باشم. خداوندا، مرا مسدّد کن، تسدیدم کن، مرا در راهِ درست قرار ده. خداوندا، مرا هدفمند گردان تا بتوانم با آن کسی مقابله کنم که به من غَشّ نموده است؛ خیرخواه شوم آن کسی را که مرا فریب داده است، خیانت نموده است، نسبت به من دروغ‌سازی کرده است، نیرنگ کرده است؛ تا خیرخواهش سازم، غشش را به خیر بشکنم. خداوندا، اگر تسدید نشوم، راست و درست نگردم، به این مقام نخواهم رسید تا کجی را راست کنم.


مکافاتِ نیکی و صلهٔ رحم 🤝

و جزا دهم آن کسی را که از من هجران نموده است، دور شده است، با نیکویی. جزا دهم آن کسی را که از من گریخته است، دور شده است؛ نه هر نیکویی، نیکوییِ گسترده، باز و وسیع. خداوندا، نیکویی‌ام را نسبت به او مثلِ صحرای عظیمی گردانم، احسانم را فراگیر نمایم. و ثواب دهم آن کسی را که مرا محروم نموده است؛ با بذل نمودن، ثواب دهم آن کسی را که نسبت به من مرا تحریم نموده است. آن کسی که مرا تحریم کرده است، به او بذل کنم، مقابله به مثل کنم در برابر تهدیدات؛ با بذل و بخشش، آن کسی را که مرا محروم کرده است بذل کنم؛ یعنی خدمتم را به اوج رسانم، خودم را در نیکویی کردن، در خدمت کردن به او فرسوده کنم، کهنه کنم، پیر کنم. او مرا محروم نمود؛ من در راه خدمت به او خود را فرسوده کنم، مکافاتش کنم آن کسی را که از من بریده است، با صله نمودن. خداوندا، آن کسی که قطعِ رحم کرده است، چنان عنایتی کن تا او را با صلهٔ رحم مکافات کنم.


مخالفت با غیبت، ذکر خیر 🕊

و مخالفت کنم با کسی که غیبتم نموده است تا از او ذکرِ نیکویی کنم. او غیبتم را نموده است، گوشتِ مرده‌ام را خورده است، و من نیز مقابله به مثل کنم؛ مخالفت کنم با او، عملِ او؛ از نیکویی‌های او بگویم، ذکر خیرش کنم. او ذکرِ شرّ نموده است، من ذکرِ خیرش کنم. و عنایتی‌بخش به من تا بتوانم از نیکویی تشکر کنم، و از بدی‌ها دیده بپوشم، چشم‌پوشی کنم، بگذرم، نادیده بگیرم بدی‌ها را. خداوندا، این چه کسانی هستند؛ یقیناً شبیهِ پیغمبر هستند؛ اگر هم نباشند، شیعهٔ امام سجاد هستند.


نقشهٔ تعالی در صحیفهٔ سجادیه 🌟

این دعای مبارک، دعای بیستمِ صحیفهٔ سجادیه، و این فرازهای مبارک، یک الگوی کامل‌اند برای اخلاقِ متعالی که امامِ سجادِمان برایمان ترسیم کرده‌اند؛ نقشهٔ راه به سوی تعالی، به سوی اوجِ بندگیِ خداست. امام سجادِمان به ما یاد می‌دهند در جهانمان، در جامعه، در میانِ مردم، فردی منفعل نباشیم؛ در برابرِ بدی سکوت نکنیم؛ فعالانه، آگاهانه عمل کنیم؛ به زیباییِ تمام به بدی‌ها پاسخ گوییم؛ هم انسان‌ها بد را بشکنیم، هم بدی را سرنگون سازیم. چگونه؟ با تعالیِ اخلاق. این روشِ امام سجاد روشی است که چرخِ پلیدی را می‌شکند، جهل را ضعیف می‌سازد، شیطان را مایوس می‌کند. این است مقابله به مثلِ سجادیه که روحِ اخلاق را زنده می‌کند؛ با اخلاق، با مکارم، جانِ مکاره را می‌گیرد. این سلاحِ سجادیه است؛ این اوجِ شکوفاییِ سجادیه است که انسان را به اوجِ اوج، به این زیباییِ ناشناخته می‌رساند؛ تعرّض، مخالفت، مکافات؛ در برابرِ چه کسانی مؤمن به مثل می‌کند؟ با نیکویی مقابله، با خوبی‌ها مکافات می‌کند، با بدی‌ها با خوبی‌هایش؛ تا بتواند یک تقابلِ اخلاقی و هوشمندانه در دلِ جامعه برویاند.


روش سجادیه و سلاحِ نرمِ اخلاق ✨

آری، این فرازهای مبارکِ صحیفهٔ سجادیه نمونهٔ اعلای اخلاقِ متعالیِ اسلامی و انسانی است که در مکتبِ امام سجاد ترویج یافته است؛ یک برنامهٔ عملی است برای اوج گرفتن، برای سبقت گرفتن در میدانِ عشق و بندگیِ خدا. امام سجادِمان نشان می‌دهد در برابرِ واکنش‌های غریزی و منفی باید با کنش‌های مثبت و اخلاقی و متعالی جانِ آن واکنش‌های غریزی را بگیریم؛ با واکنش‌های کریمانه، مکارم‌مان فراتر از طبعِ انسانِ عادی رفتار کنیم؛ نشان دهیم بندهٔ خاصِ خداییم؛ به لطفِ او توانا هستیم، بر هر بدی غالب هستیم. ما با نور به جنگِ ظلمت می‌رویم و جانِ ظلمت را با نور می‌گیریم. امام در اوجِ توان، نه در ضعف، خود را مقتدر کرده‌ایم؛ در اوج است که به این‌چنین زیبایی نورِ اخلاق می‌فشانیم تا اثرِ خود را در جامعه و جهان بگذارد. پاسخِ سخت به بدی‌ها تخصصِ خاصِ خود را می‌طلبد؛ از سلاحِ سخت به‌زمانش باید به دقتِ تمام استفاده کرد. امام، زمانی نیازی به سلاحِ سخت نیست؛ با سلاحِ نرمِ اخلاق جامعه را به اوجِ شکوفایی و خرّمی می‌توان رساند. امام، اگر انسان حس کند با نرمشِ خود نیشِ مار را تیز می‌کند، آن وقت است اگر نیکی کند، بر خوبی ظلم کرده است.


اهلی‌سازی پس از خلعِ نیش 🐍

امام زمانی که نیشِ مار را کشیده است، دیگر نیازی به کشتنِ مار نیست؛ مار را باید رام کرد، آرام نمود، اهلی کرد. آری، در یک خودسازی، پیروزیِ اصلی مغلوب کردنِ نفس است؛ پس از آن نفوسِ دیگران را مغلوب می‌کنیم با حسنِ اخلاق، با نیکویی‌های خاص؛ جَذَباتِ الهی را در دلِ جامعه منتشر می‌کنیم تا دلِ جامعه عطر و بوی خویِ الهی بگیرد، صفاتِ الهی را به‌خود بگیرد.


محبت، کرم و کنشگری ❤️

آری، محبت دارویی است که هماوردی ندارد؛ کرم دارویی است که از دلِ آتش گل‌ها و گلستان را می‌رویاند. با محبت و کرم می‌توان جامعه و جهان را آباد کرد. این دعا آموزش می‌دهد که انسانِ مؤمن هیچ‌گاه نبایستی اسیرِ واکنش‌های محیطی شود؛ همیشه باید کنش‌گر باشد، رفتارش را با ارزش‌های متعالی تنظیم کند، به زیبایی تصمیم بگیرد، بر هیجانات غلبه کند؛ این بالاترین کرامتِ انسانی است. باید پیوسته با اخلاقِ نیکو و راهبردیِ خویش بر دلِ جامعه رخنه کند و آبادش سازد. راهبردِ اخلاقِ متعالی در برابرِ بدی‌ها، هدف قرار دادنِ قلبِ جهل است؛ به‌یکباره سکته می‌کند. با این رفتارهای زیبا و متعالی، این نوع راهبرد آتش را به گلستان تبدیل می‌کند و کویر را به دریایی خروشان. این نوع عمل در برابرِ بدی‌ها حکمِ کلاسِ درسِ مکارمِ اخلاق است؛ کلاسِ عملیِ امر به معروف است.


اخلاق؛ عصای معجزه‌گر ⭐️

به اخلاقِ سجادیه خودش را مجهز کند؛ آوایِ اخلاق عصایِ معجزه‌گرِ هر مؤمنی است؛ همان عصایِ موسی است که در دستانِ مؤمنان است. مؤمن با اخلاقش معجزه می‌کند؛ مؤمن با اخلاقش دردها را درمان می‌کند. با اقتدار، خود را مجهز به اخلاق می‌کند، به اوجِ صلابت و نفوس و لطافت می‌رسد؛ جامعه را به یک‌باره درمان می‌کند، داروی شِفابخشِ جامعه می‌شود، بر حکومتِ عقل جان می‌بخشد. آری، اخلاق ستارهٔ آسمانِ عقل است، ستارهٔ زیبایِ آسمانِ عقل است؛ و مؤمنِ واقعی با اخلاقش آیاتِ خدا را تفسیر می‌کند، حتی تأویل می‌کند.


رحمت و نورِ مؤمن 🌙

نظرِ خاصِ خدا بر جانِ مؤمنان مستقر است؛ مؤمن رحمتِ خداست بر خلقِ الله که چنین با اخلاقش معجزه می‌کند؛ نه منفعلانه بلکه فعالانه، در اوجِ اقتدار. مؤمن تنها به خاطرِ خدا خشم می‌کند؛ به زمانش بنیانِ کفر و الحاد را نابود می‌سازد؛ اما زمانی می‌رسد باید که آب باشد، نور و صفا باشد؛ با صفایش بر ظلم و ظلمت غلبه کند. آوایِ مؤمن همان وجودی است که کویر را به دریایِ خروشان تبدیل می‌کند؛ مؤمن همان وجودِ مقدسی است، گویا که وجودش همان مناجاتِ خداست.


مقامِ مؤمن و مناجات 🕯

مؤمن همین است؛ گویا که بلندگویِ مناجاتِ خداست؛ فریاد «یا مبدّل السیئات …» که چنین بدی‌ها را به حسنات تبدیل می‌سازد. مؤمن است؛ مقامش والاست. مؤمن تنها از خدا درس می‌گیرد، پایِ مکتبِ خدا نشسته است. مؤمن در درگاهِ خدا گرامی است، والاست، عظیم است. مؤمن می‌داند فردا که به سویِ خدا می‌رود، دستِ التماس به سویِ پروردگارش بلند می‌کند؛ در این دنیا چه رفتاری باید داشته باشد. مؤمن همان محسنی است که «یا محسن، یا مسجن» می‌گوید …..


«یا محسن»؛ پناه به رحمت 🙏

خداوندا، تو همان محسنی، یا محسن، انسانِ بدکار به تو روی آورده است؛ و تو خود، ای محسن، از بندگانت خواسته‌ای تا از بدان بگذرند. خداوندا، تو همان محسنی؛ پس به حقِ محمد و آله، و صلِّ علی محمد و آله …
پس از بدی‌های من نیز بگذر. مؤمن که از خدا این را می‌خواهد، از بدی‌های اهلِ جامعه می‌گذرد، با زیبایی پاداش می‌دهد؛ چون بندهٔ خداست؛ بندهٔ «مبدّلِ سیئات» به …. مؤمن همان کسی که می‌داند: «اللهم لیس یرد غضبک الی حلمک». الهی، هیچ‌کس نمی‌تواند غضبِ تو را برگرداند؛ خداوندا، حِلمِ توست که می‌تواند غضبِ تو را برگرداند. خداوندا، سخطِ تو برنمی‌گردد مگر اینکه عفو و بخششِ تو آن را برگرداند. خداوندا، هیچ‌کس از عذابت در امان نیست مگر رحمتت در برابرِ عذابت به ما پناه می‌دهد؛ ماییم که در برابرِ عذابت به رحمتت پناه خواهیم جست. خداوندا، هیچ‌کس نمی‌تواند از عذاب و کیفرِ تو نجات یابد مگر کسی که به سویت تضرع می‌کند، پیشگاهت ایستاده است.

درباره نویسنده

علی ساعی

ثبت کامنت
0 کامنت

نظرتون در مورد این پست چیه؟

Leave a Reply