جام جان

جهان هستی در آزمون حسینی

جهان هستی در آزمون حسینی

- اندازه متن +


🌼🔆🌼 افتتان حسینی 🌼🔆🌼
🔹اربعین حسینی
📅 تاریخ: 1404/05/23 – 20 صفر 1447
✨ جلسه: مشکات نور
🎤 سخنران: استاد علی ساعی
📝 برخی موارد مطرح شده در جلسه:
سلام بر روح خدا در کالبد عشق؛ حسین علیه‌السلام 🕊

السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ
السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ
السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ
السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ
السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ

اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ
وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ
أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ


حسین، تاروپود جان هستی است ✨

حسین، سلطان عشق و شهادت است.

خداوندا…
کیست حسین تو؟

این حسین، آن است که ریشه‌های وجودش در تار و پود هستی تنیده شده است.

کجای این عالم را می‌توان یافت
که رشته‌ای از حسین در آن جاری نباشد؟


زمین، دریا، ملائک، جن، پرندگان، درندگان… 🕊🌊🦅

هم آسمان، هم زمین،
هم دریا، هم ملائک،
هم جن،
همه و همه،
به نحوی با حسین پیوند دارند.

یک رشته‌ی ارتباطی خاص**،
یک *عصب مودت و عطوفت
یک **گره محبت و ولایت
با حسین برقرار است.


حسین از جانمان به ما نزدیک‌تر است ❤️‍🔥

حسین، به خدا قسم،
از جان ما، به ما نزدیک‌تر است.

از آسمان، به آسمان آشناتر است.
و از خودمان، برایمان شناخته‌شده‌تر.

او با تمام اشیاء عالم درآمیخته است.

حسین، هم کشتی است، هم اقیانوس.
خلایق را در جان خود حمل می‌کند.


ما بافته‌شده‌ی حسینیم، حسین بافته‌ی هستی 🧶

ما بافته‌شده‌ی حسین هستیم**،
هم جسم‌مان، هم روح‌مان.

تمام جهان هستی،
با حسین در هم تنیده شده است.

**جدایی از حسین، محال است.

آسمان گریه می‌کند،
چرا که حسین، از خود آسمان، به آن قریب‌تر و رنگین‌تر است.


حسین، لوح عشق و نزدیک‌ترین میقات است 🌌

او لوح قریب است**؛
**لوح لطافت عشق و شهادت.

عصب حسی بندگی ما را تقویت می‌کند،
و ما را به سوی معبود می‌کشاند.

حسین، نزدیک‌ترین میقات بندگی است.

با عشق،
ما را تا آستان حضرت دوست بالا می‌برد.

عشق حسینی، راه قرب الهی است.


تجدید نیت کنیم؛ قبله‌مان حسین باشد 🕋

ما باید نیت خود را نسبت به حسین تجدید کنیم.

زیرا حسین، طریق تقریب الی‌الله است.
مودتش چاشنی عشق خداست.

او کعبه‌ی عشق و شهادت است؛
هر که رو به او کند، به خدا نزدیک می‌شود.

قبله‌الحسین، میزان قرب ما به خداست.


کعبه‌پرستی نکنیم؛ به قبله‌ی حسین رو کنیم 🧭

مبادا دچار قبله‌پرستی شویم.
مبادا کعبه را از حسین جدا ببینیم.

کعبه‌الحسین، همان راهی است که ما را به معبود می‌رساند.

حسین، آزمون بزرگ این جهان هستی است.
افتتان عظیم.


حسین، کتاب عشق و سلوک است 📖

او کتاب عشق و سلوک بندگی خداست.

در مکتب حسین،
ذوق متعالی بندگی را می‌آموزیم.

تمام حجج خدا،
همچون حسین، کعبه‌اند، آمادگاه بندگی خدایند،
و آرایشگرِ جان برای لقای پروردگار.


همه به لقا می‌رسند، اما چگونه؟! 🚪

همه به لقاالله خواهند رسید؛
اما چگونه رسیدن مهم است.

با حسین به خدا رسیدن،
عزیز، لذیذ، شیرین و گواراست.


کعبه‌ها، مجریان عشق خدایند 🕊

کعبه‌های خدا،
مجریان عشق خدایند.

کعبه چیست؟
کسی‌ست که رسیده است
و می‌خواهد ما را هم برساند.

او خودش مرز دیدار است**،
مرز وجه‌الله.


**حسین، حرف عشق است؛ حروفات عشق را کامل کن 🔤

حسین، حرف عشق است.
حرف زیبای نورانی عشق.

اگر تمام حجج خدا را کنار هم بگذاریم،
به کلمه‌ی “عشق” خواهیم رسید.

و این کلمه را با تبعیت و اطاعت از آن‌ها معنا خواهیم کرد.

تا به این معرفت نرسیم،
رمز عشق برای ما گشوده نخواهد شد.

حسین، تنور عشق خداست 🔥

حسین، تنور عشق خداست.
باید دل‌مان را برای خدا گرم کنیم**، آتشین کنیم،
وجودمان را برای معبودمان به تپش درآوریم.

**پس حسین برای چیست؟
محض چیست؟
علتش چیست؟

خداوندا،
سواد خواندن حسینت را به ما عنایت بفرما.
و سواد شناخت تک‌تک اولیائت را.

اگر این سواد را نیاموزیم**،
بی‌سواد بندگی خواهیم ماند،
در **کویر بندگی خدا جان خواهیم داد.


زیارت، نمایش بندگی خداست 🕋

وقتی به زیارت می‌رویم**،
وقتی *زیارت می‌خوانیم
وقتی **به یاد ائمه می‌افتیم…

یعنی ما شانه به شانه‌ی اهل بیت
در حال اجرای عظیم‌ترین نمایش بندگی خدا هستیم.


چرا می‌گوییم حسین؟ 💔

چرا می‌گوییم حسین؟
چرا به زیارتش می‌رویم؟

برای این است که به خدا برسیم.
سرعت‌مان کم است؛
حرکتی طوفانی می‌خواهیم.

و حسین، حرکت طوفانی ما به سوی خداست.


حسین، اسم زیبای خداست ✨

برای رسیدن به درگاه خدا،
باید به اسم زیبای خدا، یعنی حسین، وصل شویم.

اگر نرسیم، در قیامت رو سیاه خواهیم شد.
و اگر از ما سؤال شود:

«حسین را داشتی، چه کردی؟»

چه خواهیم گفت؟

آیا از حسین بهره‌ی حسینی برده بودیم؟

آیا در مقام اعتمام بودیم؟
آیا به‌راستی امامت حسین را پذیرفته بودیم؟


به زیارت رفتی، چه بردی؟ 🎁

رفتم زیارت اربعین…
رفتم زیارت عاشورا…
اما چه آوردم؟

آیا آیینه‌ی حسین بودم؟
آیا عطر حسین را گرفته بودم،
تا همان را به خودش هدیه دهم؟

یا با جهل و بی‌حجابی جان به دیدارش رفتم؟


حسین شمشیرش را برای جهل کشید، نه صرفاً یزید ⚔️

یزید، پیکرِ تجسّم‌یافته‌ی جهل بود.
حسین علیه جهل، شمشیر کشید.

اگر با جهل به سوی حسین برویم،
یعنی—نعوذبالله—
در برابرش ایستاده‌ایم.

اگر در جان‌مان رگی از ظلم یا شرک باشد،
یعنی دشمن حسینیم
و خبر نداریم.


صله‌ رحم؟ یا صله‌ حسینی؟ 🫂

آیا من تا به حال صله‌ حسینی کرده‌ام؟
آیا سری به باغ و بستان حسین زده‌ام؟

اگر وارد آن گلستان می‌شدم،
عطر حسین، کلام حسین، صاعقه‌های حسین،
مرا بیدار می‌کردند.

بیدار می‌کردند تا
فطرتم صفحه‌نمایش حسین شود.


سبحان الرفیع الاعلی؛ تسبیحی از دل کربلا 🌌

وقتی می‌گویم:
«سبحان الرفیع الاعلی»

یعنی از فرش،
تا اوج عرش پرواز کرده‌ام.

این است تسبیح حسین.
تسبیحی که روحت را پرواز می‌دهد.

کلام حسین، کشتی‌ست.
نور است.
بال و پر است.
ما را به حیات طیبه،
به حیات حسینی می‌برد.


راز حسین در مناجاتش عیان است، نه پنهان 🌿

حسین،
رازهایش را پنهان نکرده است.
بلکه در میان مناجات‌هایش آشکار ساخته است.


خوشا به حال بیداران بی‌قرار 🌙

طوبى لِمَن كان خائفاً…
خوشا به حال آن‌که خائف است، بیدار است، بی‌قرار است.
من شاید کلام حسین را به درستی درنیابم
اما از آن، حسی می‌یابم…
حسی از بیداری، حسی از زنده‌شدن،
حسی از برخواستن از گور غفلت.


راز ناتمام کلام حسین ✨
کلام حسین را نه ادیبان**،
نه عارفان،
و نه دانشمندان،
نمی‌توانند کامل تفسیر کنند.
این کلام، **آبشخور تمام نهرهای حکمت است.
ما تنها می‌توانیم پرتویی از خورشید آن را بگیریم.


شکایت نزد محبوب، لبیک از معبود 🕊
وقتی حسین، غم و غصه‌اش را
به سوی معبود می‌برد…
وقتی تنها درگاه الهی را برای شکایت جانش می‌گشاید،
خدا او را لبیک می‌گوید.

اما این لبیک‌ها چگونه‌اند؟
چه کیفیتی دارند؟
چه شدت خضوعی دارند؟
چه حرارتی از تنور خشوع در آن‌هاست؟


الهی، نعمت دادی و شاکر نیافتی… 🌧
الهی،
نعمت دادی، اما من شاکر نبودم.
مرا آزمودی، اما صبر نکردم.
با این حال، نعمتت را دریغ نکردی.
مصیبت را بیشتر نکردی.
بلکه آن را پایان دادی.


آیا درد، بر عشق خدا پیشی می‌گیرد؟ 🩸
حسین می‌فرماید:

«هیچ درد و رنجی،
بر محبت خدا غلبه ندارد.»

اگر انسان، عاشق خدا باشد**،
هیچ رنجی، هیچ مصیبتی، هیچ داغی
جایگاهی در دل او نخواهد داشت.


**درد عشق، شیرین‌تر از هر لذتی است 🍯
دردِ عشق خدا،
شیرین‌ترین درد این عالم است.

دردی‌ست که عین درمان است.
بیماری نیست،
حیات‌بخشی‌ست.


نور عشق خدا، جانشین همه‌ی نورهاست 💡
نور عشق خدا،
بر هر چه بتابد،
آن را روشن می‌سازد.

هر بازتابی، باز همان نور است.
در دلِ مؤمن،
عشق خدا جای همه چیز را می‌گیرد.
جایی برای غیر خدا نمی‌گذارد.


دل مؤمن، حرم خداست 🕋
دل، وقتی لبریز از جویبار عشق الهی شود
نه مدخلی برای غیر دارد، نه مخرجی برای دنیا.

و حسین،
می‌داند در دل شیعیانش چه بکارد
تا آن دل، حرم خدا شود.

افتتان حسینی؛ فینال جهان هستی 🔥


دل، اگر حرم خدا شد… 🕋
دلی که حرم خداست،
جز خدا را ساکن نمی‌کند.
اگر دل حرم شد،
مبادا نامحرم در آن مأوا گیرد.

وقتی وارد گلستان حسینی می‌شوی،
مست می‌شوی،
نه می‌دانی کدام گل را بچینی،
نه می‌توانی خودت را از عطرش بیرون بکشی.


پناه بده، ای خدا! 🕊
امام حسین علیه‌السلام،
در مناجاتی عجیب به درگاه الهی عرضه می‌دارد:

«خدایا، به دوستانت پناه بده…»

دوستان خدا کیان‌اند؟
انبیا؟ اولیا؟ ملائک؟
آدم؟ نوح؟ ابراهیم؟ موسی؟ عیسی؟

همه را امام در فتنه حسینی می‌بیند.
و برایشان از خدا پناه می‌طلبد.


امتحانِ ولایت، امتحانی جهانی‌ست 🌍
امتحان با حسین،
امتحانی است از تمام هستی.
جهان هستی با حسین درگیر است.
هر ذره‌ای در این هستی با حسین به فتنه و آزمون کشیده شده.

نه فقط من و تو.
ملائکه، پیامبران، اولیای خدا…


اگر اولیا درگیر فتنه شوند، پس ما چه؟
وقتی حسین برای اولیا الله
از خدا پناه می‌طلبد،
ما چه کنیم؟
کجا پناه ببریم؟
آیا جز به خود حسین می‌توان پناه برد؟

این فتنه،
نه افراط است نه تفریط…
سنگین است، ثقلیل است، سهمگین است.


آیا من در آزمون ولایت بازنده‌ام؟ ❌
بی‌تعارف،
من پرچم شکست را بالا برده‌ام.
در آزمون حسینی،
باخته‌ام.

و این فقط من نیستم،
تمام موجودات عالم،
در آزمون حسینی‌اند،
از آدم تا امروز.


فتنه‌ نهایی، آزمون نهایی، فینال خلقت 🎯
افتتان حسینی،
فینال تمام آزمون‌های خلقت است.

آزمون انبیا با ابراهیم بود،
آزمون امم با موسی و عیسی بود،
اما آزمون کل عالم با حسین است.


سؤال سنگین عصر ما:
میان حسین و اولیای خدا چه می‌گذرد؟
آیا میان ملائک و حسین،
قراری برای پرده‌برداری از راز جمال حسینی هست؟
یا قرار است عالمی دیگر
در دل این آزمون متولد شود؟


🟩 السلام علی الحسین؛ فاتحه‌ عشق

از همان آغاز با سلام‌هایی درخشان از زیارت عاشورا وارد می‌شویم:

  • السلام علی ولی‌الله و حبیبه…
  • السلام علی حسین مظلوم شهید…
    و در دل این سلام‌ها، جرقه‌ی درکی عظیم از شخصیت وجودی امام حسین علیه‌السلام زده می‌شود:

حسین علیه‌السلام، نه فقط یک انسان الهی، بلکه تار و پود بافته‌شده‌ی خلقت است.


🟨 حسین؛ در هم‌تنیدگی با هستی

  • تمام موجودات، از آسمان و زمین، پرندگان و درندگان، جن و ملک، با رشته‌ای حسی و حبی به حسین متصل‌اند.
  • حسین، خود کشتی نجات است و هم اقیانوس نجات.
  • انسان از حسین بافته شده**، حسین در جان خلقت **تنیده شده است.

🟥 حسین؛ قبله‌ی عشق و سیر الی‌الله

  • راه حسین، راه تقریب الی‌الله است.
  • قبله‌ی حسین، میزان نزدیکی انسان به معبود است.
  • کعبه‌ حسینی، آمادگاه بندگی خداست. با حضور در آن، انسان آماده‌ی پرواز به سمت رب‌العالمین می‌شود.

🟪 حسین؛ رمز بیداری و فینال افتنان خلقت

  • عشق حسین، شتاب‌دهنده‌ی حرکت ما به سمت خداست.
  • هر زیارت، هر یاد، هر ناله‌ به حسین، تجسمی از اتصال ما به خداست.
  • اگر دل از شک، شرک و فسق پاک نباشد، یعنی با ظاهر یزیدی در لباس زائر به زیارت رفته‌ایم!

🟫 کلام حسین؛ آتشفشان فصاحت، زلزله‌ی معنا

  • حتی ادیبان و عارفان نیز از تفسیر کامل کلام حسینی عاجزند.
  • کلمات حسین حس می‌دهند، نه فقط مفهوم**؛ بیدار می‌کنند، زنده می‌کنند.
  • اگر فطرت بیدار شود، **حسین را خواهد دید. وگرنه نه.

🟦 افتتان حسینی؛ آزمونی فراتر از آدمی

  • دعای امام حسین:

«اللهم اجعلنی فی الفتنة التی یختبر بها أولیاؤک…»

  • یعنی: خداوندا، دوستانت را در فتنه‌ی من پناه بده!
  • این آزمون آن‌قدر سنگین است که خود اولیای خدا را درگیر می‌کند.
  • از ابلیس تا هر عزازیل دیگری که مقام آسمانی دارد، ممکن است در آن سقوط کند.

🟧 کوره‌ فتنه‌ی حسین؛ میدان غربال اولیاءالله

  • کوره‌ی حسینی، انسان را می‌پزد.
  • هرکه از آن بیرون بیاید، یک چیز دیگری می‌شود.
  • افتتان حسین، آخرین آزمون تاریخ بشر است.
  • آزمون سلوک نهایی. آزمون فنای فی‌الله از راه عشق حسین.

🟨 تمنای آزمون نهایی: با رحمتت به رحمتت بیفکن ما را

  • حسین دعا می‌کند:

«خدایا دوستانت را وارد افتتان من کن، اما با رحمتت، برای رحمتت، در دل نعمتت.‌»

  • یعنی نه با غضب، نه با خشم؛ بلکه با لطف، برای رشد، در آغوش نعمتت.

🟩 جمع‌بندی فراز پایانی: خود حسین به سلوک خود دعا می‌کند

  • حسین می‌گوید:

«خدایا مرا به صالحان ملحق کن از پدران و صاحبان رحمم.»

درباره نویسنده

علی ساعی

ثبت کامنت
0 کامنت

نظرتون در مورد این پست چیه؟

Leave a Reply