وقتی علم خداوندبر تمامی مخلوقات از نوع حضور ی است و اودر همه جاحاضر و به همه چیز احاطه وجودی دارد و چیزی از او دور نیست انحاء مختلف ارتباط دیگر چگونه است .

32

سوال3406 :
سلام علیکم . خیلی ممنون از بیانات شریفتان . بااینکه بنده قانع نشدم . سوال اصلی و منظور بنده اینه که وقتی علم خداوندبر تمامی مخلوقات از نوع حضور ی است و اودر همه جاحاضر و به همه چیز احاطه وجودی دارد و چیزی از او دور نیست انحاء مختلف ارتباط دیگر چگونه است . اجرکم عندالله

🌷🔅بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ 🔅🌷
🔆علیکم السلام
☘️ #جواب3406
🔆🌷نحوه ارتباط ذات کبریایی با خلایق از نوع ارتباط نیست، بکار گیری کلمه ارتباط از روی ناچاری و گریز از ورود به تنگنای تعطیل است. به گاه بی گاه خلقت اولیه موجودات هیچ واسطه ای نبوده تا اینکه آن را خط ارتباطی میان خالق و مخلوق محسوب نماییم، همین اراده ذات غیر قابل وصف پرودگار را به تسامح میتوانیم ارتباط یکسویه از طرف پروردگار قلمداد نماییم.
🌷🔆علم یک خط ارتباطی ویژه یکسویه دیگری است یعنی از ناحیه غیر قابل درک او علم بسوی موجودات صادر میشود اما از موجودات بسوی او علم صادر نمیگردد، به عبارتی مخلوقات، معلومات اویند ولی او معلوم هیچ مخلوقی نیست!
🔆🌷هستی یک خط ارتباطی یکسویه دیگری است، موجودات مقید به هستی ولی او مقید به علم و هستی نیست،
🌷🔆 البته هم علم و هم هستی ابعاد و گستردگی های و درجات خاص خود را دارند! اما فرا هستی و فرا علم امری است که از ما پوشیده اما به قرائن تحقق دارند،
🌷🔆 غیب و آشکار تنها یک قسم از علم را شامل میشود، غیب دارای درجات خاص خود، همچنین شهادت(آشکار) نیز مراتب خاص خود را دارند، از جهتی غیب و شهادت امری است نسبی، پس غیب و شهود در محدوده علم است و فراتر از آن را در بر نمیگیرد، در نظر بگیرید که پروردگار متعال به گاهی که اراده علم نفرموده اند، این مقام قابل تصور برای هیچ کس نیست!
🔆🌷 در محدوده علم نیز فراتر از غیب و شهادت نیز وجود دارد همانطوریکه که شکل سوم روشنایی و تاریکی
شکل دیگر بینایی و نابینایی، شنوایی است، شکل غیر آن بویایی و همین طور حواس مختلف دیگر، کسی که حواس او در محدوده یکی از حواس باشد نمیتواند امکان حواس دیگر را انکار نماید!
🌷🔆روشنایی به واقع علومی است منتشر، نحوه درک ما از این علوم روشنایی رنگهای متنوعی را پدید می آورد، امکان دارد طیف خاصی را اموجودات مختلف به رنگهای مختلف دریافت کنند، درک رنگ واحد دلیل انکار طیف های رنگی دیگر نیست! در میان رنگها نیز هر رنگی که امکان دریافت آن برای موجودی نباشد آن را به تاریکی تفسیر میکند که در واقع سطح دریافت و معلومات خود را بیان میکند! پس روشنایی و تاریکی از یک جنبه به بود و نبود اطلاعات تفسیر میشود و از جنبه دیگر به نوع تفسیر و دریافت برگشت میخورد.
پس یک جنبه علم به غیب و آشکار است و با نظر به بی منتهایی بودن علم فراتر از غیب و آشکار قابل تصور است، در نظر بگیریم که علم بدون حجاب برای موجودات قابل درک نیست، و علم با حجاب نیز علم محجوب است نه علم خالص!
🔆🌷علم الهی به موجودات را حضوری قلمداد نمودن خالی از خطا نیست، بهتر است علم الهی به موجودات را علم اشرافی و احاطی بنامیم، به عبارتی با علمش بر موجوداتش محیط است اما ذات بی مثالش فراتر از آن و غیر قابل درک و وصف است!
یکی پنداری علم و ذات، محدود سازی علمی ذات خق است. علم از اوست و او فراتر از علم است.
🌼علی ساعی(عبدالله مشکات 110.141(903) 🌼

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.