🌼حاصل جمع نور مومنان🌼

41

🌼مومنان بال و پر همدیگرند🌼

🌼ناظم حب و بغض🌼

🌼خطر مهلک حسادت🌼

🌸🔆🌿   «مدیریت متعالی حب و بغض»  « مومن بهشت خوبان» «دعای 20  صحیفه سجادیه . و ابدلنی من شنآن اهل البغی المحبه »

🔅🌹 چکیده با تکمله «مدیریت متعالی حب و بغض» « مومن بهشت خوبان»  « دعای 20 صحیفه سجادیه» « و ابدلنی من شنآن اهل البغی الموده» « »        1402.04.22   علی ساعی(عبدالله مشکات) 110.141(903)  🌹🔅

🌹🔅☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ☘️🔅🌹

🔅☘️ جمع مومنین نور مطلق ایمان است

🌻هر گونه سوء ظن و توهین و اتهام مومن به مومن دیگر موجب رحلت ایمان از دل مومن میگردد.

🌻هر مومنی، «زور و بازو» و «بال و پر» و «نور وروشنایی» و صفا  و باغ و بستان و بهشت مومن دیگر است.

🌻حاصل جمع مومن با مومن دیگر اَبَر مومن است، به جرأت میتوان گفت که یک راز از رازهای وصول اکمل ایمان و  افضل یقین در پیوند مبارک مومن با مومنون دیگر است.

🌻حاصل جمع مومنون با یکدیگر نور و روشنایی کل جهان هستی است. پیوند مبارک مومنون با یکدیگر کل صفا و لذت و شادی است.

🌻پیوند مهر و محبت مومنون با یکدیگر شجره اعظم ایمان است و آسمان تمام ستاره.

🌻همدل شدن مومنون با یکدیگر راز درک شیرینی وحدت و توحید است.

🌻هر مومن راز مومن دیگر است و روح و جانش.

🔅☘️ فانوس ایمان

🌻فانوس اکبر ایمان در اجتماع مهر ومحبت و مودت مومنون با یکدیگر فروزان است.

🌻مومن با پیوند ایمانی با مومنون دیگر گام بندگی را به درازای ازلی و ابدی برمی‌دارد.

🌻هر گونه کینه مومن با مومن دیگر آتش نابودگر ایمان اوست.

🌻عقوق میان مومنون کمتر از عقوق والدین نیست.

🌻هر مومنی نسبت به مومن دیگر در حکم چشم و گوش و هوش است.

🌻هر مومن بهشت خوبان و جهنم اهل معصیت است.

🌻با یک انزجار از مومنی به مومن دیگر او را به به جاده کفر میکشاند.

🌻یک اتهام مومنی به مومن دیگر، ایمان را آب و نابودش می‌کند.

🌻در حفظ ایمان بکوشیم برای حفظش دست به دامن الله بلند داریم.

🌻مواظب باشیم محل حب و بغض عوض نشود، چه بسا مومن خود را به بهشت کافران و جهنم مومنون دیگر تبدیل می‌کند؛ در این حال ایمان مومن، به کفر تبدیل می‌گردد.

🔅☘️ تنظیمات حب و بغض

🌻تنظیم حب و بغض، تنظیم مهر و صفای جهان است.

🌻راز تنظیم حب و بغض در اتصال به اَبَر سامانه حب و بغض جهان هستی است. اهل بیت علیهم السلام همان سامانه عظیم است.

🌻کسی میتواند حامل  نیکویی محض باشد که محبت اهل بیت علیهم السلام را با معرفت‌شان بیامیزد. کسی که انکار مقامات اهل بیت علیهم السلام را با دشمنی‌شان بیامیزد به حامل زشتی محض تبدیل می‌گردد.

🌻جمع میان معرفت و محبت خیر و نیکی محض است.

🌻انکار ولایت و کینه اهل بیت اصل و ریشه زشتی است.

🌻دشمنی با مومنون ورود به چاه معصیت و پلیدی و رجس و نجاست است.

🌻هر مومن منبع تزریق آرامش به مومنون و جهان هستی است و منبع  تزریق رعب به دل بدان عالم است.

🌻اگر دل اهل بیت علیهم السلام را بدست آریم کل جهان را تسخیر نموده‌ایم چرا که «امام مبین همان وجود والایی است که هر چیزی در آن احصاء شده».

🌻محبت و غصب  بخاطر خدا همیشه ماجور الله است. هر چند در موضوع محبت خطا کند، هر کس محبت و غضبش بخاطر خدا باشد الله او را به محبت حقیقی راهنمایی می‌کند.

🌻العنكبوت : 69   وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ

🌻برعکس شدن حب و بغض مومن به مومن دیگر موجب برعکس شدن ایمان مومن به کفر می‌گردد.  اگر مومن به جهنم مومن دیگر و بهشت کافران شود، مومن از سکوی ایمان واژگون میشود.

🌻وجود مومن برد و سلام  خوبان جهان است.

🌻با اهل بیت حب و بغض ما همیشه در صراط مستقیم است.

🌻هر چیز با اهل بیت علیهم السلام در مسیر نور و روشنایی است.

🌻علم با اهل بیت نور و روشنایی و بدون اهل بیت علیهم السلام ظلمت محض است.

🌻علم بدون اهل بیت علیهم السلام  علم خفاشی است،  پر سر و صدا و آلاینده و زحمت آفرین است.

🌻علم بدون اهل بیت گرفتاری می‌اورد.

🔅☘️ افلاک با حسادت به فلاکت می‌رسد

🌻حسادت خاک بر افلاک خاک را بر خاک می‌کند،  مهر و محبت خاک بر افلاک خاک را تا افلاک بالا میبرد.

🌻حسادت و غلبه ظلمت بر روشنایی، جهان را در ظلمت و تاریکی فرو می‌برد. حسادت و غلبه اهل سقیفه بر جان ولایت تاریخ را خاکستر کرد در سیاهی و تباهی فرو برد.

🌻حسادت زمین بر آسمان، زمین را در همان پستی نگه می‌دارد.

🌻آسمان هر چه پرستاره باشد قدر و قیمت زمین را نیز بالا میبرد چرا که آسمان مثل سقف و تاج زمین است.

🌻ارزش زمین با درخت کاشته شده در آن بالا می‌رود، هر چه شاخ و برگ و گل و میوه آن پربارتر، بهای زمین به همان اندازه بالا می‌رود.

🌻 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى حُبِّهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمَحْبُوبُ فِي عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَبْغَضَ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى بُغْضِهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمُبْغَضُ‏ فِي‏ عِلْمِ‏ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّة[1]

🌻عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مَا مِنْ عَبْدَيْنِ مُسْلِمَيْنِ إِلَّا وَ بَيْنَهُمَا حِجَابٌ‏ مِنَ اللَّهِ فَإِنْ قَالَ أَحَدُهُمَا هَجْراً فِي صَاحِبِهِ هَتَكَ اللَّهُ ذَلِكَ السِّرَّ- فَإِنْ بَرِئَ أَحَدُهُمَا مِنْ صَاحِبِهِ كَفَرَ أَحَدُهُمَا يَعْنِي أَشَدَّهُمَا قَوْلا[2]

🌻وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنَيْنِ إِلَّا وَ بَيْنَهُمَا حِجَابٌ‏ فَإِنْ قَالَ لَهُ لَسْتَ لِي بِوَلِيٍّ فَقَدْ كَفَرَ فَإِنِ اتَّهَمَهُ فَقَدِ انْمَاثَ‏ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ [3]

🌻 عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ دَخَلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْجَدَلِيُّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ ع يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ‏. وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‏ قَالَ بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ الْحَسَنَةُ مَعْرِفَةُ الْوَلَايَةِ وَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ السَّيِّئَةُ إِنْكَارُ الْوَلَايَةِ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ ثُمَّ قَرَأَ عَلَيْهِ هَذِهِ الْآيَةَ.[4]

🌻 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الْإِسْلَامُ عُرْيَانٌ فَلِبَاسُهُ الْحَيَاءُ وَ زِينَتُهُ الْوَقَارُ وَ مُرُوءَتُهُ الْعَمَلُ الصَّالِحُ وَ عِمَادُهُ الْوَرَعُ وَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ‏ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْت‏[5]

🌻النساء : 54   أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً

🌼 علی ساعی(عبدالله مشکات) 110.141(903)  🌼


[1] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص127  تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

[2] مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص103  نجف، چاپ: دوم، 1385ق / 1965م / 1344ش.

[3] المؤمن ؛ ؛ ص67    مؤسسة الإمام المهدي عليه السلام – قم، ق‏1404.

[4] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص185  چاپ: چهارم، 1407 ق.

[5] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص46  چاپ: چهارم، 1407 ق.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.