جلسه هفتگی تاریخ 99.9.27

74

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه مورخه:99.9.27

استاد علی ساعی

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ ، وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیَّاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَی أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ

الهی و ربی وجعل یقینی افضل الیقین.

خدایا می آییم به این دنیا نمی فهمیم از کجا آمده ایم برای چه آمده ایم و به کجا خواهیم رفت.  اگر بیاییم به افضل یقین نرسیم بی شک و تردید بازنده دنیا هستیم و حیات دنیوی را باخته ایم. گویا آمده ایم اما بیهوده آمده ایم برای شهوت آمده ایم و حال بعد از خوردن و خوابیدن زمان مرگ رسیده است زمان خسران مبین رسیده است. چه موقع خواهیم فهمید اهل یقین هستیم. چه موقع به ستون های وجودمان تماشا خواهیم کرد که ستون ها برافرشته شوند. چه موقع خواهیم فهمید باید با چهار بال به سوی اوج بندگی خدا باید پرواز کنیم. چه موقع به تبصره فتنه خواهیم افتاد. هوش باطنی هوش عقل در ما بیدار خواهد شد. با بصیرت عقلی به عالم هستی نگاه خواهیم کرد و باز با بال تاول حکمت راه خواهیم رفت زمین و زمان و آیاتش را جذب خواهیم کرد نشانه های خدا را به سوی دیدار خدا اخذ خواهیم کرد. به سوی ملاقات خداو چه موقع موعظه عبرت را خواهیم شنید تا بال سوم در ما رویش کند ما را به پرواز بکشاند تا مارا به ستون چهارم برساند. به سنت اولین برساند. تمام مغز عالم را جذب کنیم برای جذبه بندگی خدا. چه موقع یقین مان را ازمایش خواهیم کرد تا بدانیم یقین مان در اوج است. چه موقع خواهیم فهمید  با رجوع به دل به عالم هستی اگر نگاه کنیم اگر جز به جز عالم وآفریده های خدا بدانیم نشانه های خدا بدانیم آیات خدا بدانیم با همان آیات عشق خدا در وجودمان زبانه زند خروش کند آنموقع است که می توانیم حس کنیم در جاده یقین هستیم.

و من احسن من الله حکما.

به راستی به احکام خدا نظرمان در چه حد است. آیا احکام خدا را زیباترین و نیکوترین احکام می دانیم؟ به دستورات خدا فرمانبردار هستیم به حکم خدا بوسه می زنیم؟ آیا این حال و هوا را داریم یا حال و هوای اعتراض داریم چرا چرا می گوییم؟ چرا فلان قانون در عالم وضع شده است. با کسانی که در برابر احکام خدا حکم می کنند و آن را نقض می کند با آن ها کاری نداریم. هرکسی حکم خدا را نیکو ترین حکم بداند و تسلیم صد در صد باشد به آن قانع می شود. چه له او باشد چه علیه او باشد. در هرحال عاشق حکم خدا و تسلیم حکم خداست. چه کسی این حال و هوا دارد؟ تنها کسی که اهل یقین است. پروردگار متعال اینگونه قضا و قدر کرده تا اینکه فردی از افراد دچار تنگی مال شود. نقص جان باشد به مصیبت بیوفتد و انواع و اقصام قضایا به سر او بیاید. کسی که عشق کند شکر کند حمد خدا را به دل و جان و زبان خودش جاری کند نشانه این است که به یقین رسیده. اگر بگوید چرا یعنی دچار شک و ریب است. به چه کسی شک می کند؟ به الله! به احکم الحاکمین شک می کند.

و من احسن من الله حکم لقوم یوقنون

 یعنی تنها و تنها اهل یقین حکم خدا نیکوترین حکم است به احکام خدا بوسه می زنند. تسلیم حکم خدا هستند. همان ها هستند به آیاتنا یوقنون. به آیه های ما یقین دارند. و باز نشانه دیگر اهل یقین این است که دچار استخفاف نفس نمی شوند. در میان اهل دنیا. اهل ایمان، در میان اهل دنیا دائما ملامت می شوند. دائما به حال استخفاف می شوند اهل دنیا اهل ایمان را می خواهند بشکنند علیه آنها قیام می کنند جوک درست می کنندانواع توهین ها می کنند کم شعور و دیوانه می پندارند این نشانه اهل یقین است در میان اهل دنیا. اهل ایمان این حال را دارند اما کسی که دچار لغزش می شود آنی که سبک است کسی که از عقیده اش کم می کند کسی که می خواهد تا حدودی هم نرگ اهل دنیا باشد یعنی به ایمان رسیده اما درحال سر خوردن به سوی شک است. چه کسی خودش را ثابت می کند و لغزشی نمی کند سبک نمی شود؟ خودش را در برابر الله قرار می دهد در بین اهل دنیا خودش را نمی شکند، تنها اهل یقین است.

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ  وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ

 صبر کن بی شک همانا الله وعده اش حق است. کسی که به یقین نرسیده است مبادا تو را سبک کند. اهل شک دائما اهل تقوا را می خواهند بشکنند. اما خودشان نابود خواهند شد. به اسفل السافلین خواهند افتاد.

وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

می خواهیم یقین مان راآزمایش کنیم چگونه به عالم نگاه می کنیم این عالم مگر کتاب خدا نیست؟ چگونه این کتاب خدا را مطالعه می کنیم صفحه به صفحه؟ سطر به سطر جمله به جمله کلمه به کلمه حرف به حرف؟ آیا قدرت مطالعه داریم؟ و فی خلقکم. به خلقت وآفرینش خودمان نگاه خواهیم کرد. چگونه دقیق خواهیم شد؟ چگونه نگاه کنیم؟ باید نگاه کنیم.و آن جنبدگانی که پراکنده کرده است. موجوداتی که در عرصه خلقت در حال جنبش هستند. آیات لقوم یوقنون. آیه ها هستند برای کسانی که برای قومی که در یقین هستند. یعنی اهل یقین وقتی نگاه می کند جنبند گان روی زمین آنها را مطالعه می کند علمی که الله در جان آن موجودات ثبت کرده است علم را اخذ می کند. پیام های الهی را در جان تک تک موجودات مطالعه می کند. اگر ما به یک مورچه موریانه پشه یا هرچه جنبنده وجود دارد الکترونی که جنبش می کند پروتون ها به این ها که نگاه کردنی باید در اول بدانی آیه ای از آیات خدا هستند. آیه چه می کند ما را به سوی خدا سیر می کند. آیه نشانه است تابلو هست سرعت و دقت را در سیر  وسلوک الی الله تقویت می کند. یعنی دائما به یاد الله زنده می شویم. سرعت می یابیم راه می رویم. آیات خدا نقش شان این است و با آیات خدا راه می رویم در نهاد شان حکمت های الهی را درک می کنیم. می فهمیم تک تک موجودات معرف خدا هستند الله ذات آنها را به ما معرفی  می کند نشان می دهد. چه زیبا باشد چه کریح باشد. به دنیا قشنگ نگاه کنیم. به اهل دنیا قشنگ نگاه کنیم به جنبندگان قشنگ نگاه کنیم. تک تک موجودات و حیوانات و انعام بعد از آن به تک تک انسان ها نگاه کنیم می بینیم برخی از انسان ها انسان به معنای انسان هستند انسان تمام هستند. اشرف مخلوق هستند اما بیشتر این انسان ها فقط شبیه انسان هستند. حیوانات شبیه هستند تا اینکه شبیه به انسان شوند.

الصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ، لَا یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَی فَیَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَی فَیَصُدَّ عَنْهُ، وَ ذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ

 تنها صورتش صورت انسانی است. اما قلب و دل حیوانی است. به کدام حیوان شبیه است. اهل یقین این را کشف می کند. صورت که حجاب است ورای حجاب را درک می کند. صورت قلبی را روئت می کند. اهل دنیا خودش را در پشت نقاب چهره نمی تواند از اهل یقین پنهان کند. اهل یقین می بیند این کدام حیان درنده و گزنده است به کدام شبیه تر است. صورتش انسان است. در هدایت را نشناخت تا اینکه از آن تبعیت کند. در هدایت را نشناخته است. محمد و آل محمد را نشناخته است. مهدی حجت خدا را نشناخته است تا از آن تبعیت کند. باب ضلالت و کوری را تا اینکه از آن دور بگردد. نه باب هدایت را می شناسد نه باب امان را می سناسد. باب کوری. باب کوری را باز کرده راه می رود. در وادی کوری طی طریق می کند. پشت به سبیل هدایت! این ها چگونه شخصی هستند؟ این ها مردگانی هستند زندگان مرده هستند. به اهل دنیا که نگاه کنیم قشنگ می بینیم الدنیا جیفه. دنیا جیفه و لاشه است مردار است. فمن ارادها هرکس این دنیا را اراده کند منظور محبت یابد به دنیا، حب دنیا که راس کل خطیئه هست. هرکس این دنیا را اراده کرد پس صبر کند به اینکه با سگ ها همخو و هم رنگ شود و قاطی سگان شود و مخلوط سگان شود. پس چگونه به دنیا نگاه خواهیم کرد؟ باید بدانیم این دنیا میته است. باید سوار شوی این دنیا الاغ است باید سوار شویم راه رویم. باید لجام زنیم به این دنیا ما رهبر دنیا شویم نه اینکه حاشا از اهل مجلس اینکه شخص بیاید الاغ دنیا شود. دنیا سوار بر انسان شود آن انسان فقط صورتش صورت انسانی است. والقلب، قلب حیوان! اهل یقین می ایند این دنیا را استخراج  می کنند این دنیا را میزنند راه به سوی آخرت. مزرعه اخرت می کنند مزرعه رضوان الله می کنند.

خذوا من اجسادکم تجودوا بها علی انفسکم

از جسد های خودتان بگیرید و بخشش کنید به جان های خودتان. باید این جسم مان را باید تمام این سرتاسر وجودمان را، در خدمت بندگی خدا استخدام کنیم. خرج کنیم این جسم مان را به روح مان و روح مان را به معبودمان خرج کنیم. باید کل وجودمان را به الله خرج کنیم. اگر اینگونه شد انسان به معنای انسان می شویم یقین رسیده ایم و اگر غیر این باشد واویلاست. صورت انسان والقلب قلب حیوان. اهل یقین هرچیز را به نفع رضوان الله استخدام می کند. خوشی کند خوشی را به نحو رضای خدا خرج می کند.هر مصیبیت هر نعمت هر نقمت هر یسر هر عسر به شدت بیوفت در فرج باشد در کرب باشد در هرحال باشد در گشایش یا فقر باشد فرقی نمی کند هرکدام را سفینه ای به سوی رضوان الله استخدام می کند. سرعت تقربش را به سوی خدا افزایشی می شود. اهل شک که شد فرقی نمی کند در گشایش باشد یا در فقر باشد در هر دو حالت به سوی اسفل در حال سرنگون شدن است و دائما می افتد پای بندگی اش جلاق می شود. خوشی که آمد سختی که آمد فرق نمی کند در هر دو بازنده است. بال پرواز ندارد به سوی زمین و زیر زمین و اسفل السافلین سینه خیر حرکت می کند. نعمات خدا، به او بدتر از نقمانت خدا می شود. در هر دو حالت بازنده است. اما اهل یقین دایما در سیر صعودی عارجانه راه می روند. دائما در حال تفکر و تعقل در آیات خدا هستند آیات عرضی را اخد می کنند. برای رسیدن به آیات سماوی و عرضی به سوی عرش خدا، آیات عرشی و چرا؟ بخاطر تقریب به الی الله. و فی العرض ایات للموقنین و فی انفسکم افلا تبصرون؟ تا به یقین نرسیده ایم آیات روی زمین را درک نخواهیم کرد. چه موقع چشم مان باز خواهد شد؟ ایات خدا که وجه الله هستند برای ما محل های توجه به سوی خدا هستند را درک نخواهیم کرد. به یقین که رسیدیم روی زمین برای ما خواهد شد بهشت برین. چون که غرق نشانه های خدا هستیم. هر تابلو هر آیه از آیات خدا ما را به الله نزدیک خواهد کرد هرچه می خواهد باشد و فی انفسکم در جان ما هر حس و حالی که در جان مان سراغ داریم هر حسی که وجود دارد آیه هست. هر حس، حس خوشی لذت بیقراری عشق محبت هرچه که در سرغ مان وجودمان وجود دارد آیه است برای به سوی خدا. یعنی تمام آن حواس و هرچه که وجود دارد گویا کلام خدا هستند. الله ما را صدا می زند با همان حس و حال به طرف خودش. به والله اینگونه است. در هرحال که می خواهیم بشیم. هرحالی که به ذهن می اید و در عمل می شود همه اش به خداوندی خدا نشانه و آیه خدا هسند برای توجه به خدا. اگر به آیه متوجه شویم صاحب آیه از یاد رود بازنده هستیم باخته ایم آیه که آمد آیه باید فراموش شود در توجه به سوی خدا. هر نوع روابطی که در این عالم وجود دارد میان ذرات عالم راعی و مرعی و هر نوع ارتباط همه شان به هر دو طرف به تمام اطراف آیه و نشانه است همه شان باید متوجه خدا شوند باید در تمام روابط. یعنی به یقین رسید اگر شد. آیات آفاقی آیات انفسی.

به عالم هستی نگاه می کنیم می بینیم به موجودات اعلم هستی نگاه می کنیم میبینیم نشانه های خدا را اخذ می کنیم پیام خدا را می گیریم کلام خدا را می گیریم.

وما من دابةٍ في الأرض ولا في السماءِ إلا على الله رزقها

هیچ جنبنده ای در روی زمین وجود ندارد مگر اینکه روزی او در دست خداست. برویم بگردیم ببینیم تمام جنبدگان روی زمین دیگر نیازی به راه انداختن جنگ ندارند. انسان های بر علیه خود قیام کنند بخاطر اینکه به نان و آب بیشتر برسد. یا نگران آب و نان اهل دنیا باشد. شک بین المللی. در دل و جان کره زمین حاکم است. این نشانه شک است در جان کره زمین. نگران شده است اهل زمین توشه و خوراکش. آیا ما به آیات خدا یقین داریم. آخر سر می شود اینقدر افزایش جمعیت باشد کره زمین پر می شود پس چه کنیم؟کنترل جعیت. اگر ما به الله یقین داریم به آیات خدا یقین دارم نکرانی من ناشی از جهل و گستاخی من است. الله می فرماید منم ضامن روزی. و من نگران روزی آفریده های خدا هستم یعنی در جهل مرکب اندر مرکب گرفتارم. فردا چه اتفاقتی می افتد جنگ های جهانی می افتد جنگ های بیولوژیک می افتد اتفاقات خاصی می افتد چون آقا میخواهد تا سهم بیشتر از این دنیا ببرد پس باید یک طیف از طیوف اهل دنیا فدا شوند تا آنها به نعمت بیشتر برسند. چه بسیار موجوداتی که نمی توانند توشه ذخیره کنند نمی دانند چگونه باید کسب روزی کنند چگونه باغ و بستان بزنند تا به روزی برسند! الله می فرماید الله یرزقها. الله به همان موجودات ناتوان روزی رسان است و ایاکم و تویی که می توانی ذخیره کنی تو هم روزی رسانت الله است و بدان و هو السمیع العلیم. چه کسی یقین دارد الله سمیع است؟ چه کسی یقین دارد الله علیم است؟ به رستی باور دارم که الله سمیع است الله علیم است؟ اکر می دانم روزی رسان است چرا اینگونه بدبخت شده و گرفتار دنیا شده ام؟ در بندگی خدا فرار می کنم به سوی بندگی شیطان و دنیا؟ پس باور ندارم الله می شنود. باور ندارم الله می داند.

و لا تقتلوا اولادکم خشیةً املاق نحن نرزقکم و ایاهم

بچه را بخاطر روزی می کشد نمی توانم روزی او را برسانم. الله می فرماید منم روزی رسان او و روزی رسان شما. می ترسد بخاطر اینکه روزی کم شود. چه می کند؟ فرزند خود را به قتل می رساند. کسی که می آید دستش را به فحشا دست می زند برای کسب روزی بد بخت تر از این است که اولاد خود را بکشد. او می آید کشتار های بین المللی و مرموز ایجاد می کند پنهانی برای کاستن از کثرت جمعیت. او می آید عفتش را و حیایش را و مکارم الاخلاقش را نادیده می گیرد بخاطر اینکه خیال می کند آنها مانع رسیدن به نعمات و روزی ها دنیوی است. و شیر می آید به آهو حمله می کند و همه اش از نگرانی صادر می شود. شیر درنده می شود چرا چون که نگرانی روزی اش است. می ترسد از روزی اش کم شود خبر ندارد !  حال و هوای اهل دنیا اینگونه است. قسم به خدا انسان باید طعامش تسبیح و شرابش تقدیس می بود، چرا اینگونه بد بخت شده؟ به پیاز و عدس و جبوبات و  به گوشت حیوانات نیاز دارد؟ در کجا عدول کرده و در کجا اعتراض کرده؟

وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا  قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ  اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ  وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ  ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ

اللهم عجل لولیک الفرج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.