حدس مقام زینب سلام الله علیها سخت و دشوار است، چرا زینب درّ خفیه و کنز مخفیه هستند.
شهود کمال زینبیه دل باشکوهی به عظمت شکوه زینبی طلب میکند.
زینب کبری سلام الله علیها در روی زمین به معنای واقعی مجهوله غریبه هستند و در آسمانها در اوج معروفیت هستند، آنجا حضرت معروفه معروفهاند.
زینب کبری سلام الله علیها به معنای واقعی جهان طیببه فاطمه زهراء سلام الله علیها هستند.
زینب کبری سلام الله علیها زیباترین و باطراوتترین میوه شجره طیبه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میباشند.
بیشک زینب کبری سلام الله علیها صاحب علم لدنّی بودند. «الله» معلم زینب کبری سلام الله علیها بودند و همچنین رسول الله ص و ولی الله ع و فاطمه بَطول س و حسن و حسین ع.
کربلا با زینب کبری سلام الله علیها شکوه ویژهای یافته، کربلای بدون زینب قابل تصور نیست.
إنّ العقيلة زينب سلام اللّه عليها كان لها مجلس خاصّ لتفسير القرآن الكريم تحضره النساء [1]
و يكفي في جلالة قدرها و نبالة شأنها ما ورد في بعض الأخبار من أنّها دخلت على الحسين عليه السّلام و كان يقرأ القرآن، فوضع القرآن على الأرض، و قام لها إجلالا.[2]
زینب کبری سلام الله علیها سرّیه خدایند. خزینة الزهراء و ذخیرةُ المرتضایند.
اسرار صدیقه کبری در دل صدیقه صغری زینب کبری سلام الله علیها مستور است.
وجود مبارک زینب کبری سلام الله علیها یزیدیت و ابن زیادیت را زیرو رو نمود.
صرف حضور زینب کبری سلام الله علیها در واقعه کربلا بر برکت نهضت حسینی بطرز اعجاب انگیز افزود
هر چند که خطبات زینب کبری سلام الله علیها طوفان به پا کرد اما حضور بدون کلامش نیز هر لحظه به جهان طوفان به پا میکند، وجود مبارکش دریای پر مواج و خروشان و همچون ستاره تابان است؛ امواج و انوارش منبع عظیم تاثیرات متعالی است.
نیروی عظیم زینبی به جهان هستی جاری است و آثار و عجایب خاصاش به عالم ساری است.
نور و جوش و خروش زینبیه پیوسته جان جهان را متحول میسازد.
همانطوریکه ارواح ابدان متفاوت است جان کلام نیز تفاوت دارد کلام زینب کبری سلام الله علیها دارای روح و جان متعالی است جانها را دگرگون میسازد.
زینب کبری سلام الله علیها برای زنان عالم مثل غار و کهف هستند همانطوریکه برای اسرای کربلا حصن حصین بودند. اسراء مثل پروانه دور حضرتش جمع بودند.
عظمت زینب کبری سلام الله علیها در مجلس ابن زیاد لعین چنان فراگیر و با صلابت بود که علی رغم سکوت و حضور ناشناساش، اما ابن زیاد لعین را تحت تاثیر جذبات باشکوهش نمود.
زینب کبری سلام الله علیها کسانی را که با نام دین، ولیّ خدا را شهید کرده بودند رسوا نمود.
دل پاک زینب کبری سلام الله علیها و مقام رضا و سپاس حضرت در شکر نعمت شهادت در خطبه شریفش به زیبایی مشهود است: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا»
زینب کبری سلام الله علیها در مناظره با ابن زیاد لعین خود را از مصادیق آیه تطهیر معرفی مینمایند، یعنی زینب کبری سلام الله علیها بانوی مطهرهای است که خدا او را تطهیر نموده، -« وَ طَهَّرَنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهِيراً »- این حقیقت، مقام والای زینب کبری سلام الله علیها را به طرز شگفتانگیزی بالا میبرد.
زینب کبری سلام الله علیها مقام صدق و صلابت ولایت را که به تایید آیه تطهیر رسیده به ابن زیاد لعین تذکر میدهند. هیچ خطائی از جانب مُطَهّران درگاه الهی صادر نمیشود.
زینب کبری سلام الله علیها در کلام مبارکشان: « كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ» به حقیقت مشیت و اراده و تقدیر و قضای الهی اشاره و از طرف دیگر مقام اختیار آدمی را در تعیین سرنوشت خود، اثبات میکند، حضرت به وضوح به مقام رضا به قضای الهی از طرف حضرت سید الشهدا علیه السلام و یارانش را یادآوری میفرمایند.
جرأت و صلابت و شجاعت و کلام متین و وزین و عالمانه «عالمه غیر معلمه» دومان یزدیان را رسوا نمود.
آنگاه عيالات حسين عليه السّلام را بر ابن زياد وارد كردند، پس زينب خواهر حسين عليه السّلام در ميان ايشان بطور ناشناس با پستترين جامههاى خود كه بتن داشت بدان مجلس ميشوم در آمد و در كنارى نشست و كنيزان آن جناب دورش را گرفتند، ابن زياد گفت: اين زن كه بود كه كناره گرفت و در گوشه نشست و زنان همراه اويند؟ زينب پاسخش نداد، دوباره سخن خويش را از سر گرفت و از آن زن پرسيد؟ يكى از كنيزان گفت: اين زن زينب دختر فاطمه دختر رسول خدا (ص) است، ابن زياد ناپاك رو بزينب كرده گفت: سپاس خدائى را كه شما را رسوا كرده كشت، و در آنچه شما آورده بوديد دروغتان را آشكار ساخت؟ زينب عليها السّلام گفت:
سپاس خداوندى را كه ما را بوسيله پيغمبرش محمد (ص) گرامى داشت، و ما را بخوبى از پليدى پاكيزه گردانيد، جز اين نيست كه شخص فاسق رسوا شود، و انسان تبهكار دروغ گويد و او ما نيستيم و الحمد للَّه؟
ابن زياد گفت: كردار خدا را نسبت بخاندانت چگونه ديدى؟ زينب فرمود: خداوند بر ايشان شهادت را مقرر فرموده بود و آنان بخوابگاههاى خود رفتند؟ و بزودى خداوند تو را با ايشان در يك جا گرد آورد و در پيشگاه او با تو محاجه خواهند كرد و داورى خواهند؟ ابن زياد (از اين سخنان) بخشم آمده برافروخت (و گويا قصد آزار آن مكرمه را نمود).
عمرو بن حريث گفت: اى امير اين زن است و بر گفته زنان مؤاخذه نبايد كرد، و بر خطاى ايشان نكوهشى نبايد نمود، ابن زياد بزينب گفت: خداوند دل مرا از سركشان و نافرمايان خاندان تو شفا بخشيد، پس زينب دلش بشكست و گريست آنگاه فرمود: بجان خودم بزرگ ما را كشتى، و خاندان مرا هلاك كردى، و شاخههاى خانواده مرا بريدى، و ريشه ما را از بن كندى، اگر اين كار دل تو را شفا بخشد پس شفا يافتى؟ ابن زياد گفت: اين زنى است كه سخن بسجع و قافيه گويد (سجع آنست كه سخنگو سخن خود را بيك وزن و آهنگ بياورد، و ممكن است عبارت در هر دو جا «شجاعة» بشين معجمة باشد يعنى زنى دلير و شجاع است) و بجان خودم همانا پدرش سخن بسجع ميگفت و شاعر بود؟ زينب فرمود: زن را با سجع و قافيه سخن گفتن چكار؟ همانا مرا با سجع سخن گفتن كارى نيست ولى از سينهام تراوش كرد آنچه را گفتم؟[4]
زینب نیش و شماتت ابن زیاد و یزید لعین را به رسوائی ابدی آنها بدل نمود.
رمز نفوذ کلام پاکان بخاطر قدرت بیکرانگی پاکی است.
منابر طیبات محدود به بالای منابر مادی نیست، کرسیّ خطابات آنها عرش معلا و قلوب پاکان و جانهای مشتاق است.
جان پاک و مبارک زینب کبری سلام الله علیها منبع علوم ناشرات متعالی است.
پاکان عالم، منابر خفیه دارند و محرمان درگاه به آن منابر راه دارند و جمله کائنات به مراتب استعداد و شایستگیشان از آن بهرهمند میگردند.
طلب خالصانه، دل ما را به پای منابر طیبون و طیبات باز مینماید.
عوالم مختلف جلیه، خفیه، فکریه، عقلیه و قلبیه کلاسهای مختلف پاکان عالم برای نشر خفیات جانشان میباشد.
زینب منبع عظیم علم و حکمت و عجایب عالم است لطایف جانشان به جهان هستی جان میدهد.
منابر خفیات زینب کبری لحظهای به جهان وقفهای ندارد.
حال و هوا و مناجات و تقوای زینب بر جهان هستی سایه لطف افکنده است.
آری میتوان خواهر و برادر زینب شد، به شرط خلوص و پاکی.
انسان نمیتواند خود را جدا از اعضا و جوارح تصور کند هر مومن برادر مومن و مکمل دیگری است اجزاء و اعضاء و جوارح و جوانح همدیگرند، همچون پیکر واحدند. حال در عالم جان اندیشه کنیم! اگر زینب کبری سلام الله علیها خواهر هر کسی شود چه میشود؟!
کشف اسرار زینب، کشف رموزات خفیات عالیات است.
چشمک ستارگان صرف خیره نمودن دیدگان ناظران عالم نیست بلکه برای تحقق عجایب و غرایب است؛ نور عجیب زینب و تاثیرات عجیبات آن آثار و شگفتیهای زیادی دارد باید که با آن انوار و امواج غنچه دهیم، بال و پر بندگی بگسترانیم.
خاطره زینب، جانها را زنده میکند و کلام و سیره و امواج و مغناطیس پاکش تحولات ملکوتی به بار میآورد. در ارتباطات سلامی با زینب غافل از ارتباطات روحی نشویم.
زینب شیرخور وحی الهی است او «رضیعة الوحی» است جان مبارکش گلستان و بوستان و عجایب وحی الهی است. چرا که همرنگ خوراک خویش است.
زینب یعنی:
سليلة الزهراء، أمينة اللّه، آية من آيات اللّه، مظلومة وحيدة، عقيلة بني هاشم، الأرومة الهاشميّة، فرع من فروع الشجرة الطيّبة، عديلة الخامس من أهل الكساء[6]
زینب خزینه نبوت و ولایت و عصمت و طهارت است زینب به معنای واقعی کتب مستور نبوت و ولایت و عصمت است.
و عن عماد المحدّثين: أنّ زينب الكبرى عليها السّلام كانت تروي عن امّها و أبيها و أخويها و عن أمّ سلمة و أمّ هاني و غيرهما من النساء؛ و ممّن روى عنها ابن عبّاس، و عليّ بن الحسين عليهما السّلام و عبد اللّه بن جعفر، و فاطمة بنت الحسين الصغرى و غيرهم.[7]
خدای یکتا، خود، زینب را به نام زیبای زینب نامدار کرد.
لمّا ولدت زينب عليها السّلام جاءت بها امّها الزهراء عليها السّلام إلى أبيها أمير المؤمنين عليه السّلام و قالت: سمّ هذه المولودة، فقال: ما كنت لأسبق رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم- و كان في سفر له
و لمّا جاء صلى اللّه عليه و آله و سلم و سأله عليّ عليه السّلام عن اسمها، فقال: ما كنت لأسبق ربّي تعالى؛
فهبط جبرئيل عليه السّلام يقرأ السلام من اللّه الجليل و قال له:
سمّ هذه المولودة: زينب، فقد اختار اللّه لها هذا الاسم؛
ثمّ أخبره بما يجري عليها من المصائب، فبكى النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم، و قال:
من بكى على مصائب هذه البنت، كان كمن بكى على أخويها الحسن و الحسين.[8]
[1]عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ؛ ج11-قسم-2-فاطمةس ؛ ص954 بحرانى اصفهانى، مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.
[2]عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ؛ ج11-قسم-2-فاطمةس ؛ ص956 بحرانى اصفهانى، مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.
[3]الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص115مفيد، كنگره شيخ مفيد – قم، چاپ: اول، 1413 ق.
[5]اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص160 ابن طاووس، 1جلد، جهان – تهران، چاپ: اول، 1348ش.
[6]عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ؛ ج11-قسم-2-فاطمةس ؛ ص948 بحرانى اصفهانى، مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.
[7]عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ؛ ج11-قسم-2-فاطمةس ؛ ص957 بحرانى اصفهانى،مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.
[8]عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ؛ ج11-قسم-2-فاطمةس ؛ ص947 بحرانى اصفهانى،مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف – ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413 ق.م
کانون فرهنگی سروش بامدادان و جلسه ی مشکات نور از سال 1374 در زمینه ی مطالعه ی تحقیقی قرآن و عترت شروع به کار کرده است ، جلسات ویژه ی تفسیر و تدبر در آیات الهی و همچنین احادیث معصومین به صورت هفتگی بگذار می گردد .
برگزاری رویداد های مختلف فرهنگی ، چاپ و نشر کتب مربوط به مطالعات دینی و همچنین برگزاری جلسات سخنرانی، برگزاری جلسات مناظره و محادثه به صورت هفتگی از عملکرد های این مجموعه می باشد.
خداوند منان را سپاس گذاریم که در مسیر کسب معرفت از دریای قرآن و عترت مجموعه ی مشکات نور را بهره مند از ا